1404/09/09
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی تعارض بین ولایت ولی در تربیت و حریم خصوصی مولی علیهم/احکام الصبیان /فقه الاسره
موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /بررسی تعارض بین ولایت ولی در تربیت و حریم خصوصی مولی علیهم
در ادامه سلسله جلسات که بحث از حل تنافی بین حریم خصوصی همسر و فرزندان با ولایت شوهر در فضای مجازی بود ، مقدمات اربعه بیان و تکمیل شد. اما اصل مساله واقوال در مساله را باید اکنون بحث کنیم.
نکته :
آنچه اکنون بیان می شود با نگاه و لحاظ مقدمات اربعه بیان می شود و لذا باید آن مقدمات را توجه کرد.
بررسی حکم اصل مساله :
و اما در ما نحن فیه که موبایل حریم خصوصی محسوب می شود و کسی حق ندارد بدون اذن ورود در این حریم کند، در مقابل ولایت پدر و سرپرست خانواده است.
به لحاظ حریم خصوصی باید بگوییم نباید ولی وارد شود و به لحاظ ولایت در تربیت، امر به ورود و حراست داریم.
احتمالات و اقوال در مساله :
در این مساله (در تقابل و تنافی بین حریم خصوصی زوجه و فرزندان با شئون ولایت ولیّ به عنوان زوج یا پدر) احتمالات مختلفی وجود دارد که ما ان شا الله آنها را بررسی می کنیم تا به قول حق و مختار خودمان در این مساله برسیم.
احتمال اول :
دیدگاه برخی از فقها که می فرمایند : در فضای موجود با توجه به قدرت ولایت ولی و شئون ولایت ایشان، نسبت به مولی علیه ، دیگر قهرا برای او (مولی علیه) حریم خصوصی برای همسر و فرزندان معنا ندارد. بنابراین طبق این دیدگاه طبق دستور قران به ولی خانواده که فرمود : ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَ أَهْليكُمْ ناراً﴾ ، شخص ولیّ با پشتوانه همین دستور قرآن کریم تکلیف دارد و حق دارد و موظف است (بین تکلیف و حق تفاوت وجود دارد برخلاف برخی از فقها که تصور کردند یکی هستند) که دامن خودش و اهل بیتش را از معصیت و انحراف حفظ کند که این حفاظت گاهی ملازم با تجسس و سر کشی در تلفن همراه است که در اینجا با این صورت مساله مذکور دیگر حقی برای همسر و فرزندان به نام حریم خصوصی باقی نمی ماند.
این مطلب شبیه به مساله ورود است که در صناعت اصولی مطرح است که موضوع دلیل مورود را نقض و زائل میکند.
البته یک نکته را باید توجه کرد که همانطور که مقصود روشن است، ولیّ به غرض شرعی برخواسته از قرآن و صرفا با همین انگیزه حفظ و صیانت آن هم به صورت متعارف و عقلایی باید ورود پیدا کند و در واقع در این تجسس باید خدا مد نظر باشد و هدف، اجرای ماموریت الهی در قرآن کریم است. چنانچه لله و برای خدا باشد، دیگر حریم خصوصی معنا ندارد. به عبارتی نباید طوری رفتار کرد که این تکلیف منجر به لجاجت و هتک همسر و فرزندان شود. فلذا اگر غرض تربیت الهی نباشد بلکه اغراض نفسانی باشد قهرا از اقتضای این فرض خارج است.
این دیدگاه نتیجه گفتگوی ما با یکی از مراجع معظم است که عنوان و نام ایشان لازم نیست بیان شود. البته ما این دیدگاه را با کمال احترام به بزرگواران، قبول نداریم و ان شا الله نقد آن خواهد آمد.
نکته :
مهترین راه حفاظت خانواده، حفظ و حراست از نفس و خود انسان است. اگر خود را تقویت و حراست کند در دل منتقدین و مغرضین هم جا پیدا می کند انسان. خودسازی هم باید خالی از خودپسندی باشد. انسان باید تکلیف خود را انجام دهد، خدا بلد است به انسان عزت بدهد.
همچنین باید توجه کرد که فقه و اخلاق در کنار یکدیگر باید اجرا و عمل شود و در واقع این مباحث فقهی که بیان شد باید توامان با اخلاق باشد که نکات آن نیز بیان شد.
نقد دیدگاه مذکور :
در این دیدگاه عمدتا آنچه به نظر می رسد این است که این طیف از فقها اساسا حریم خصوصی را به عنوان یک حق رسمی و حق شرعی نپذیرفته اند و این طیف از فقها بعضا حق را منحصر در حقوق شرعی توقیفی می دانند مثل حقوق مرسوم بین زوجین (نفقه، حق القسم، حق الطلاق و ...)
به عبارتی حقوق توقیفی در روایات را قبول دارند، اما سایر حقوق که در طول ازمنه ایجاد شده، مورد قبول نیست فلذا مسائل مستحدثه عصر فعلی را اصلا تحت عنوان حق قبول ندارند مثل حق تالیف و حق تقدم و حق تقدم رهط در صف جماعت و حق سرقفلی و ....