« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1404/08/03

بسم الله الرحمن الرحیم

حقوق مستحبی اولاد (وظیفه در قبال سنن متروکه)/احکام الصبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /حقوق مستحبی اولاد (وظیفه در قبال سنن متروکه)

 

در مبحث فقه الاسره که در خصوص حقوق اولاد بحث بود تا به اینجا در باب حقوق مستحبی اولاد چهار دسته از روایات مربوطه بیان و بررسی شد. پیش از ورود در دسته پنجم، اشاره ای به مباحث گذشته داشته باشیم.

دسته اول روایات دال بر آداب نکاح و جماع بود یعنی بخشی از آثاری که متوجه فرزند می شود وابسته به جماع والدین است. کیفیت جماع در کیفیت فرزند تاثیر دارد. بنابراین فرزند سهمی در آداب نکاح دارد.

دسته دوم روایات دال بر عقیقه که روایات بسیاری داشت و به حدی بود که عده ای حکم به وجوب کرده بودند.

دسته سوم در باب انتخاب نام نیکو و تربیت نیکو بود که فراتر از مباحث تربیت واجب بود.

دسته چهارم روایات دال بر ثقب اذن و سوراخ کردن گوش فرزندان بود.

روایات دسته پنجم در حقوق مستحبی اولاد :

و اما دسته پنجم از روایات دال بر حقوق مستحبی اولاد عبارتست از روایاتی که دلالت بر استحباب غسل المولود دارد که به عنوان یکی از حقوق مستحبی اولاد شمرده می شود که متاسفانه در زمان حاضر کمتر به آن توجه می شود و از مصیبت های دنیای امروز ما شده است.

در گام اول این مساله بین فقها بحث است که آنچه در لسان روایات ذکور آمده است غَسل است یا غُسل است.

یعنی آیا آن استحباب مد نظر صرفا شستن و تطهیر مولود عند الولاده مقصود است. یا آنکه غسل به اصطلاح فقهی (شستن سر و گردن و سپس سمت راست و سپس سمت چپ بدن) جزء آداب و مستحبات حین ولادت هستند.

مرحوم صاحب جواهر در این موضوع، این نکته لغوی را نیز طرح فرموده است که باید غُسل خوانده شود یا باید غَسل خوانده شود. تفاوت این دو در مصدر و اسم مصدر بودن است که به فتح غین مصدر است و به ضم غین اسم مصدر است.

بین فقها اختلاف است. برخی از فقها به غَسل (به فتح غین) حکم کرده اند. در واقع جهت آن این است که باید نکات بهداشتی مربوط به فرزند را رعایت کرد.

برخی از فقها فرموده اند به لحاظ قرینه مقام که تعدادی از این روایات در مقام لیست اغسال واجب و مستحب وارد شده است پس قهرا اینجا باید غُسل (به ضم) بخوانیم و تبعا حق کودک غُسل فقهی خواهد بود.

در بین فقهای همین گروه دوم نیز اختلاف است :

مشهور معتقدند که این غُسل فقهی، مستحب است.

عده ای دیگر از فقها ادعای وجوب غُسل کرده اند.

لکن به نظر ما به لحاظ مجموع روایات هر دو فرض مراد می باشد یعنی هم غسل به فتح غین به معنای صرف شستشو و پاکیزگی و هم غسل به ضمن غین به معنای همان افعال اصطلاحی فقهی

بیان دلیل بر مختار :

دلیل بر استحباب غَسل نوزاد :

وجه استحباب غَسل عبارتست از روایتی در عیون اخبار الرضا علیه السلام

وَ بِهَذَا الْإِسْنَادِ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ اغْسِلُوا صِبْيَانَكُمْ‌ مِنَ الْغَمَرِ فَإِنَّ الشَّيْطَانَ يَشَمُّ الْغَمَرَ فَيَفْزَعُ الصَّبِيُّ فِي رُقَادِهِ وَ يَتَأَذَّى بِهَا الْكَاتِبَانِ.[1]

(به سند مذکور از رسول خدا صلی الله علیه و اله نقل شده است که فرمود : بشویید فرزندانتان را از آلودگی روغن و کثافات و آلودگی ها که شیطان بو می کشد چربی و کثیفی و آلودگی را و فرزند از رخت خواب می پرد و اذیت می شوند دو فرشته همراه انسان)

این روایت به نحو مطلق می فرماید که فرزندان را بشویید و این شامل حین الولاده هم می شود.

در این روایت هرچند از صیغه امر استفاده شده است لکن از تعبیر صیغه امر نمی توان وجوب را برداشت کرد چرا که به حسب تعلیل و قرائن از جمله ذکر آداب (که در مباحث روایات دسته اول، ذکر آداب و علت در ذیل دستورات در روایات شاهد و دلیل بر استحباب بیان شد) بدیهی است که برداشت مستحب می شود و این روایت هرچند مطلق است لکن به حسب شرائط لحظه تولد نوزاد که تازه از شکم مادر بیرون آمده و طبعا همراه با آلودگی و چربی و کثافات است، قهرا شامل این مورد هم می شود.

اما دلیل استحباب غُسل نوزاد :

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ عُثْمَانَ بْنِ عِيسَى عَنْ سَمَاعَةَ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ‌ غُسْلِ‌ الْجُمُعَةِ فَقَالَ وَاجِبٌ فِي السَّفَرِ وَ الْحَضَر

إِلَّا أَنَّهُ رُخِّصَ لِلنِّسَاءِ فِي السَّفَرِ لِقِلَّةِ الْمَاءِ وَ قَالَ غُسْلُ الْجَنَابَةِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الْحَائِضِ إِذَا طَهُرَتْ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الْمُسْتَحَاضَةِ وَاجِبٌ إِذَا احْتَشَتْ بِالْكُرْسُفِ فَجَازَ الدَّمُ الْكُرْسُفَ فَعَلَيْهَا الْغُسْلُ لِكُلِّ صَلَاتَيْنِ وَ لِلْفَجْرِ غُسْلٌ وَ إِنْ لَمْ يَجُزِ الدَّمُ الْكُرْسُفَ فَعَلَيْهَا الْغُسْلُ كُلَّ يَوْمٍ مَرَّةً وَ الْوُضُوءُ لِكُلِّ صَلَاةٍ وَ غُسْلُ النُّفَسَاءِ وَاجِب‌ وَ غُسْلُ الْمَوْلُودِ وَاجِب وَ غُسْلُ الْمَيِّتِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الزِّيَارَةِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ دُخُولِ الْبَيْتِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ الِاسْتِسْقَاءِ وَاجِبٌ وَ غُسْلُ أَوَّلِ لَيْلَةٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ يُسْتَحَبُّ وَ غُسْلُ لَيْلَةِ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ غُسْلُ لَيْلَةِ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ سُنَّةٌ لَا تَتْرُكْهَا فَإِنَّهُ يُرْجَى فِي إِحْدَاهُنَّ لَيْلَةُ الْقَدْرِ وَ غُسْلُ يَوْمِ الْفِطْرِ وَ غُسْلُ يَوْمِ الْأَضْحَى سُنَّةٌ لَا أُحِبُّ تَرْكَهَا وَ غُسْلُ الِاسْتِخَارَةِ يُسْتَحَبُّ الْعَمَلُ فِي غُسْلِ الثَّلَاثِ اللَّيَالِي مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ- لَيْلَةَ تِسْعَ عَشْرَةَ وَ إِحْدَى وَ عِشْرِينَ وَ ثَلَاثٍ وَ عِشْرِينَ.[2]

در این روایت سیاق کلام حضرت در باب غُسل است و از غسل جمعه تا غسل اختصاصی بانوان و اغسال روز های خاص سال اشاره می فرماید و همچنین لفظ واجب در این روایت به لحاظ قرائن محکم و قوی که در عداد برخی از اغسال مستحبی آمده است قهرا حمل بر معنای لغوی به معنای «ثابت» می شود.

نکته : برخی از فقها اینچنین تعابیر را در شرائط مذکور حمل بر مستحب موکد می کنند.

تذکر:

در موارد بسیاری در روایات اهل بیت علیهم السلام، از لفظ واجب استفاده شده در حالی که مقصود معنای لغوی آن است. به عبارتی در لسان اهل بیت علیهم السلام نوعا برای بیان وجوب موضوعی، از صیغه امر یا جمله خبری در مقام انشا و یا الفاظ شبیع به کتب استفاده می شود و نوعا از لفظ «واجب» استفاده نشده است.


logo