« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1404/07/28

بسم الله الرحمن الرحیم

حقوق مستحبی اولاد (ثقب الاذن)/احکام الصبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /حقوق مستحبی اولاد (ثقب الاذن)

 

اشاره به مطالب گذشته

سخن در چهارمین دسته از روایاتی بود که حقوق مستحبی اولاد را بیان می فرمود که موضوع صحبت عبارت بود از «ثقب الاذن» چه مولود دختر و چه مولود پسر باشد. البته بر اساس روایات باب مشخص شد که تاکید بر اولاد ذکور بیشتر است.

علی ای حال روشن شد که بدون شک یکی از مستحبات حین الولاده و از حقوق مستحبی اولاد بر عهده والدین همین است مخصوصا که در روز هفتم انجام شود.

بیان نکات تکمیلی :

متاسفانه در زماننا هذا این امر مستحب (ثقب الاذن) که دلیل محکم دارد و حتی به فرموده صاحب جواهر ره مورد اجماع است به نحو محصل و منقول و نصوص صریحه نیز بر استحباب آن دلالت دارد، متروک و محجور واقع شده است و به حدی این مساله ترک شده است که اگر کسی بخواهد این مستحب را عمل کند، عرف نسبت به این کار متعجب می شود و حتی والدین را توبیخ می کنند.

اکنون در ما نحن فیه در پی آن هستیم که بررسی کنیم که اگر یک امر مندوب در مرور زمان به حسب شرائطی متروک واقع شود به گونه ای که انجام دادن آن موجب تعجب و شگفتی اهل عرف شود و بعضا از قبیل شهرت به حساب آید (مثل تحنک یا متعه یا ثقب الاذن الذکور) در این چنین موارد تکلیف چه می باشد.

به عبارتی اگر یک امر مستحب مسلم که در اعصار سابق عمل می شده است، در جامعه ترک شود و به قدری مورد فراموشی قرار گیرد، که اگر کسی به آن عمل کند مورد اشاره عموم مردم و عرف قرار گیرد، وظیفه چیست؟ آیا می توان آن عمل را انجام داد یا باید ترک شود؟

اقوال در این مساله :

قول اول : برخی از فقها معتقدند که چنین مواردی نه تنها مستحب نیست بلکه حرام است چرا که مشمول ادله حرمت شهرت می شود، مثل مقوله لباس شهرت که حرمت دارد.

قول دوم : اما برخی معتقدند که ادله حرمت شهرت منصرف از این مطلب است و ما دلیل روایی بر استحباب این امور داریم که بعضا به حد تضافر می رسد.

قول سوم : برخی دیگر معتقدند این امور نه تنها مستحب نیست بلکه واجب است چرا که سبب احیاء سنت است و در واقع اصل عمل مستحب است اما احیاء آن واجب است که احیاء آن هم به انجام آن است.

ذکر برخی سنن متروکه :

برخی از سنت های متروکه عبارتند است :

تحنّک : بازگذاشتن تحت الحنک عمامه

باید توجه شود که تحنیک با تحنّک متفاوت است. تحنیک یعنی برداشتن کام ولد در ابتدای تولد با آب فرات یا تربت سیدالشهدا علیه السلام یا ...؛ اما تحنک به معنای باز گذاشتن قسمتی از عمامه موسوم به تحت الحنک است که بر روی دوش انداخته می شود و در اعصار ماضی مرسوم بوده است.

تحنّک مستحب است ولی متروک شده و کسی عمل نمیکند.

متعه : مورد دیگر که در جامعه امروزی متروک واقع شده است مساله نکاح موقت است. در روایات بسیار به این مساله سفارش شده است. در منابع روایی مختلف به نحو متعدد روایات این باب ذکر شده است. این امر در عصر حضور معصومین علیهم السلام بسیار سهل و آسان بوده است. اما در جامعه کنونی متاسفانه فرهنگ عوض شده است که برای عمل گناه زوج، چندان تغیر و ناراحتی در زوجه ایجاد نمی شود و یا سریع برطرف می شود؛ ولی اگر زوج متعه حلال انجام دهد، نسبت خیانت به او داده می شود.

و مورد دیگر از سنت های متروک، همین ثقب الاذن است.

نقد قول اول :

حال حکم امور مذکور در زمان حاضر که مورد ترک قرار گرفته چیست.

به نظر ما قول به حرمت مردود است. چرا که در مساله شهرت محرّم باید حالتی باشد که گذشته اینچنینی نداشته باشد بلکه در صورتی مشار بالبنان حرام است که امری مباح باشد که سبب تمسخر شود و موجب استهزا شود؛ لکن ما نحن فیه و موارد مذکور اینچنین نیست چرا که احکام شرعیه بر اساس مصالح و مفاسد ذاتی هستند. در واقع این مصالح و مفاسد علت هستند و حکم وجوب و حرمت معلول آن مناطات هستند. در مستحبات و سنن متروکه مصالح موجود است و تمسخر و استهزاء اعتباری در این موارد ندارد.

دو قول دیگر در مقام وجود دارد. یکی استحباب و یکی وجوب است.

تفصیل بین موارد سنن متروکه :

پیش از بررسی دو قول دیگر باید بیان کرد که بین موارد سنن متروکه تفصیل وجود دارد. تفصیل هم به حسب ادله اثبات استحباب این موارد است. برخی از مستحبات به حسب ادله، مشروط به شرائط هستند و هرگاه شرط منتفی شود، حکم هم منتفی می شود چرا که موضوع مشروط، علت حکم است.

مثلا در تحنک، استحباب آن به جهت تمییز بین شیعیان و غیر شیعیان از منحرفین بوده است و لذا حکم تحنک مقید به شرائط خاصی بوده است و در زمان حاضر آن شرایط خاص وجود ندارد بنابراین، استحباب هم منتفی است.

اما ثقب الاذن و متعه مقید به شرائط خاصی نبوده است. در روایات و شواهد و قرائن اطراف آن هیچ قید و شرطی وجود ندارد و حالا هم استحباب باقی است.

بله اگر شرائطی به جایی برسد که عنوان ثانوی پیدا شود و موجب عسر و حرج شود، این استحباب ثقب الاذن منتفی است وبلکه ممکن است الزام به ترک شود.

اما در مواردی نیز مساله احیاء سنن و شریعت و اصل دین مطرح است که به حدی از اهمیت است که برای حفظ دین، لازم به جان دادن است.

در بین موارد مذکور از سنن متروکه، مساله تحنک مستحب مشروط و مقید بود و کنار گذاشته شد.

اما در مثل متعه و ثقب الاذن و ... آیا این موارد صرفا تضعیف شده اند یا گرفتار اماته شده است.

اگر اماته شده است مثل ثقب الاذن، این نوعی بدعت است و در واقع در حکم بدعت است. در واقع اینگونه است که به نحو تدریجی فرهنگ دینی در جامعه تغییر پیدا می کند و وظیفه فقها این است که انحرافات را در نطفه خفه کنند و اگر استشمام بدعت شد، از مرز های فقاهت و شریعت دفاع کنند.

نکاتی پیرامون مساله مهم حجاب :

اکنون در مساله حجاب وضعیت بسیار اسفناک است. بزرگان و مراجع نسبت به این مساله تذکر داده اند اما متاسفانه به این مطلب بی توجهی می شود. رهبری در موارد متعدد نسبت به این واجب شرعی تذکر داده اند اما گویا گوش شنوایی وجود ندارد.

در دعای عصر غیبت عرض می کنیم : اللّهُمَّ وَ أَحْيِ بِوَلِيِّكَ‌ الْقُرْآنَ‌ ... أَقِمْ بِهِ الْحُدُودَ الْمُعَطَّلَةَ وَ الْأَحْكَامَ الْمُهْمَلَةَ حَتَّى لَا يَبْقَى حَقٌّ إِلَّا ظَهَر[1]

فقیه مرزبان باید به سیره امام زمان عجل الله فرجه عمل کند.


logo