1404/07/26
بسم الله الرحمن الرحیم
حقوق مستحبی اولاد (عقیقه)/احکام الصبیان /فقه الاسره
موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /حقوق مستحبی اولاد (عقیقه)
کلام در مستحبات عقیقه بود و در واقع بحث در تعدد مطلوب به نحو استحباب (مستحب در مستحب) است. پنج مورد از مستحبات عقیقه بیان شد و نوبت به بیان مورد ششم می رسد.
6 - مصرف گوشت عقیقه به دو روش سفارش شده است.
روش اول : به صورت خام بین مومنین تقسیم شود.
روش دوم : پختن و تقسیم کردن و یا اطعام با دعوت مومنین که حداقل ده نفر باشند. البته بیش از ده نفر افضل است.
7 – مستحب است کسانی که مصرف می کنند پس از آن برای کودک دعا کنند.
یکی از زمان ها برای دعای مستجاب که می تواند اعجاز کند، زمانی است که شکم گرسنه مستحقی را انسان، با حفظ کرامت سیر کند و بعد شخص مستحق دعا کند. این دعا کردن بسیار به اجابت نزدیک است.
8 – شکستن استخوان های عقیقه مکروه است. وجه استدلال و روایت این مورد هم سابقا بیان شده است.
دو طایفه روایت در این مورد وجود دارد :
طائفه اول :
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ زَكَرِيَّا بْنِ آدَمَ عَنِ الْكَاهِلِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: الْعَقِيقَةُ يَوْمَ السَّابِعِ وَ يُعْطَى الْقَابِلَةَ الرِّجْلُ مَعَ الْوَرِكِ وَ لَا يُكْسَرُ الْعَظْمُ.[1]
(به سند مذکور از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود عقیقه در روز هفتم انجام می شود و عطا می شود به قابله پای عقیقه و ران آن و استخوان او شکسته نشود.)
در این روایت شریف سه مورد از آداب عقیقه بیان شده است که مورد سوم نهی از شکستن استخوان عقیقه است.
این نهی دال بر حرمت نیست چرا که در طرف مقابل روایت دال بر ترخیص دارد که بیان خواهد شد.
در این مقام همان قاعده در بحث استدلال بر استحباب اصل عقیقه جاری می شود که هرگاه روایات دال بر ترخیص وجود داشت، روایت مقابل که مشتمل بر صیغه امر و یا نهی هستند، تنزل به مرتبه استحباب و کراهت می کنند.
طائفه دوم :
وَ عَنْهُ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ سُئِلَ عَنِ الْعَقِيقَةِ إِذَا ذُبِحَتْ يُكْسَرُ عَظْمُهَا قَالَ نَعَمْ يُكْسَرُ عَظْمُهَا ...[2]
(به سند مذکور از امام صادق علیه السلام سوال شد در مورد عقیقه که وقتی ذبح شود، استخوان هایش شکسته شود؟ حضرت فرمود : بلی شکسته می شود استخوان های او)
این روایت شریفه همانطور که روشن است در مقابل روایت سابق دال بر ترخیص در شکستن استخوان عقیقه است که جمع بین دو طائفه، کراهت است.
9 – شرط نیست که پدر از طرف پسر عقیقه کند بلکه اگر سایر بستگان هم عقیقه کنند اشکالی ندارد.
10 – خواندن دعای عقیقه به هنگام ذبح آن مستحب است. این قرائت لازم نیست توسط ذابح باشد بلکه دیگران هم ولو از راه دور و از طریق اتصال تلفنی می توانند قرائت کنند. کما اینکه گفتن بسمله در وقت ذبح لازم نیست توسط خود ذابح انجام شود بلکه دیگری هم اگر بگوید کفایت می کند.
سائر آداب و مستحبات در تحریر الوسیله جلد دوم، کتاب النکاح، القول فی احکام الولاده و ما یلحق بها صفحه 276 و 277 بیان شده است که جهت تکمیل مباحث می توان به منبع مذکور مراجعه کرد.[3]
تا بدینجا سه دسته از روایات دال بر حقوق مستحبی اولاد را بیان کردیم.
مورد اول : حفظ آداب جماع توسط والدین چرا که جماع صرفا حق طرفین نیست بلکه حقی از حقوق اولاد هم هست.
مورد دوم : حفظ فرهنگ نیکو در حد استحباب و انتخاب نام نیکو
مورد سوم : عقیقه
اما چهارمین دسته روایات در حقوق مستحبی اولاد :
این مورد چهارم به قدری کم بیان شده هست که از این حق چهارم حتی بسیاری از خواص هم خبر ندارند.
این مورد چهارم روایاتی هستند که دلالت بر استحباب سوراخ کردن گوش پسر بچه دارد که البته این هم مثل برخی از آداب دیگر مربوط به همان اول تولد است و بالخصوص در روز هفتم توصیه شده است. این مورد با عقیقه متفاوت است که در عقیقه تا آخر عمر فرصت هست اما این سوراخ کردن گوش مخصوص به اول تولد است و بنابراین، این امر مثل عقیقه نیست که استحباب آن مستمر بوده باشد بلکه صرفا اختصاص به دوران کودکی دارد.
در این مورد چهار روایت داریم لکن مخفی نماند که روایات این باب بر دو گونه است.
الف : که سه روایت است و در باب اولاد ذکور است.
ب : برخی دیگر که یک روایت است و تعبیر مولود دارد که این تعبیر مطلق است و عام است و اعم از ذکور و اناث است و لذا قهرا می توان نتیجه گرفت که شامل اولاد اناث هم می شود و برای اعم از دختر و پسر است در حالی که برای پسران بیشتر توصیه شده است.
این مطلب شبیه به نماز قضای والدین بر پسر بزرگتر است که برخی از فقها بر خلاف مشهور معتقدند نماز قضای مادر هم بر عهده پسر بزرگتر است به دلیل اطلاق تعبیر «میت» بر مادر در روایات
علی ای حال در جامعه امروزی گوش پسر بچه را اصلا سوراخ نمی کنند و گوش دختر را سوراخ می کنند اما همین سوراخ کردن گوش دختر بچه هم به عنوان مستحب نیست بلکه جهت تزیین و استفاده از زینت است.
بیان روایات در مساله :
روایت اول : صحیحه عبدالله بن سنان از امام صادق علیه السلام
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: ثَقْبُ أُذُنِ الْغُلَامِ مِنَ السُّنَّةِ ...[4]
(به سند مذکور از اما صادق علیه السلام نقل است که فرمود : سوراخ کردن گوش پسر بچه از سنت است.)
در این روایت حضرت سوراخ کردن گوش پسر بچه را از سنت بیان می فرماید که این تعبیر نشان از مستحب بودن این عمل است.
روایت دوم : روایت حسین بن خالد از امام رضا علیه السلام
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ خَالِدٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا الْحَسَنِ الرِّضَا ع عَنِ التَّهْنِئَةِ بِالْوَلَدِ مَتَى فَقَالَ إِنَّهُ قَالَ لَمَّا وُلِدَ الْحَسَنُ بْنُ عَلِيٍّ هَبَطَ جَبْرَئِيل بِالتَّهْنِئَةِ عَلَى النَّبِيِّ ص فِي الْيَوْمِ السَّابِعِ وَ أَمَرَهُ أَنْ يُسَمِّيَهُ وَ يُكَنِّيَهُ وَ يَحْلِقَ رَأْسَهُ وَ يَعُقَّ عَنْهُ وَ يَثْقُبَ أُذُنَهُ وَ كَذَلِكَ كَانَ حِينَ وُلِدَ الْحُسَيْنُ ع أَتَاهُ فِي الْيَوْمِ السَّابِعِ فَأَمَرَهُ بِمِثْلِ ذَلِكَ قَالَ وَ كَانَ لَهُمَا ذُؤَابَتَانِ فِي الْقَرْنِ الْأَيْسَرِ وَ كَانَ الثَّقْبُ فِي الْأُذُنِ الْيُمْنَى فِي شَحْمَةِ الْأُذُنِ وَ فِي الْيُسْرَى فِي أَعْلَى الْأُذُنِ فَالْقُرْطُ فِي الْيُمْنَى وَ الشَّنْفُ فِي الْيُسْرَى وَ قَدْ رُوِيَ أَنَّ النَّبِيَّ ص تَرَكَ لَهُمَا ذُؤَابَتَيْنِ فِي وَسَطِ الرَّأْسِ وَ هُوَ أَصَحُّ مِنَ الْقَرْنِ. [5]
(به سند مذکور از امام رضا علیه السلام سوال شد درباره زمان تبریک گفتن. حضرت فرمود : وقتی امام حسن علیه السلام متولد شد جبرئیل نازل شد برای تبریک گفتن در روز هفتم و امر کرد پیامبر صلی الله علیه و اله را به نام گذاری و انتخاب کنیه و تراشیدن سر و عقیقه کردن از طرف او و سوراخ کردن گوش و همچنین بود وقتی امام حسین علیه السلام به دنیا آمد در روز هفتم بر پیامبر صلی الله علیه و اله نازل شد و همان دستورات را تکرار کرد. و امام رضا علیه السلام فرمود : برای امام حسن و امام حسین علیهما السلام دو کاکل سط در قسمت سمت چپ سر ایشان بوده است و سوراخ در گوش سمت راست در قسمت نرم گوش بوده است، و گوش چپ در قسمت بالای گوش بوده است و در کوش راست گوشواره آویزان میشود و در گوش چپ شنف می گذارند. و نقل است که پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله در وسط سر ایشان کاکل باقی می گذاردند و این صحیح تر از باقی بودن کاکل در سمت چپ سر است.)