1404/07/13
بسم الله الرحمن الرحیم
حقوق مستحبی اولاد/احکام الصبیان /فقه الاسره
موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /حقوق مستحبی اولاد
سخن در حقوق مستحبی اولاد بود. اولین نمونه در این باب روایت نبوی معروف خطاب به امیرالمومنین علیه السلام است که از آداب جماع سخن میفرماید. اولین حق از حقوق اولاد به نحو مستحب همین است که والدین در حین انعقاد نطفه صرفا متوجه تشهیات نفسانی نباشند بلکه مراقبت داشته باشند که شخص ثالثی هم در این مقام دخیل است و حق او نیز باید مراعات شود. در ادامه بیان شد که چرا این حق مستحب است و جزو حقوق واجب نیست، مخصوصا با توجه به آفات مذکور در نبوی معروف که چند مورد از آن ذکر شد.
پاسخ این مطلب نیز بیان شد و مساله ارتباط و استناد بین امور محتلف در بحث فقه روشن شد.
ان قلت :
سوال دیگر این است که اگر در روز قیامت روشن شود که آفت مذکور در ولد بر اساس عدم توجه والدین به آداب بوده و در واقع استناد آفت به والدین ثابت شود در این صورت چه حکمی دارد؟
قلت :
پاسخ این است که آنچه بیان شد تا بدینجا بر اساس صناعت فقه است که این آداب محکوم به استحباب است اما سوال مذکور مربوط به جنبه اخلاقی و اخروی است و لذا از جهت اخلاقی سخن اینست که باید این آداب رعایت شود اما از حیث فقهی الزامی ندارد و البته علم و عدم علم و قصور و تقصیر در جهل هم در عتاب اخروی دخیل است.
علی ای حال اولین روایت در حقوق استحبابی بیان شد.
دسته دوم روایات:
دومین دسته از روایات که دلالت بر حقوق مستحبی اولاد دارد عبارتست از روایت مرحوم صدوق ره از امام صادق علیه السلام :
رَوَى حَمَّادُ بْنُ عَمْرٍو وَ أَنَسُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ جَمِيعاً عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ- عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع- عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ لَه ... يَا عَلِيُّ حَقُ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ أَنْ يُحْسِنَ اسْمَهُ وَ أَدَبَهُ وَ يَضَعَهُ مَوْضِعاً صَالِحا ...
(به سند مذکور از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود : یا علی حق فرزند بر پدرش این است که اسمش را نیکو بگذارد و نیکو ادب کند و او را در جای صالح و نیکو قرار دهد...)
در این روایت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله سفارش برخی از حقوق فرزند را بیان می فرماید که جزء حقوق مستحبی اولاد است.
اول : نام نیکو که متاسفانه عده ای در جامعه امروزی ما نامگذاری صحیحی ندارند و این امر را توجه ندارند.
در همین روایت تکلیف و وظیفه نامگذاری بر عهده پدر قرار داده شده است ولی این وظیفه فقهی است و کما فی السابق سخن اینست که در حیطه اخلاقی باید نامگذاری با مشورت همسر باشد تا حق فرزند که تکریم مادرش است، رعایت شود.
دوم : تربیت نیکو (در حالی که تادیب و تربیت از حقوق واجب بود. وجه این بیان این است که قدر متیقن و اصل تربیت از حقوق واجب است اما حسن تربیت و تربیت نیکو از حقوق مستحب است. در واقع این مورد دوم فراتر از مرز واجبات مقصود است.)
سوم : يَضَعَهُ مَوْضِعاً صَالِحا جایگاه او را نیکو قرار دهد که در مقصود این جمله دو احتمال مطرح است :
1 – برخی از فقها معتقدند مقصود شغل است یعنی شغل خوب برایش انتخاب بکند. در گذشته مخصوصا، شغل فرزند در اختیار خودش نبوده است بلکه با راهنمایی و اختیار پدر بوده است البته نه به نحو جبر بلکه به نحو تلقین و تشویق و ...
2 –برخی دیگر از فقها فرمودند شاید مقصود حفظ کرامت و احترامات لازمه و فائقه باشد مخصوصا در انظار دیگران که اقوام و دوستان باشند.
خلاصه اینکه این امور ثلاثه فی نفسه مستحب هستند یعنی به شرط آن که ترک آن ها سبب وهن و هتک حرمت نبوده باشد مستحب و الا در این صورت رعایت این حقوق ثلاثه واجب خواهد بود.
دسته سوم روایات :
این دسته از حقوق مستحب عبارتست از عقیقه و قربانی کردن.
عقیقه در بین مشهور فقهای شیعه و اهل تسنن مستحب است.
اما از طرف شیعه و سنی این نظر نقض شده است.
سید مرتضی ره عقیقه را مستحب نمی داند بلکه واجب می داند.[1]
از طرف دیگر عده ای از اتباع ابوحنیفه هم معتقد به حرمت شده اند به دلیل قیاس کردن با رسوم جاهلیت که در مقابل بت ها قربانی میکردند.[2]
علی ای حال این نظریه سوم را حتی نقد هم نمیکنیم چون واضح البطلان است.
اما دو نظر اول محل بحث است.
کسانی که معتقد به وجوب هستند روایاتی دارند که سندا و دلالتا تمام هستند اما بر اساس قاعده فقهی که بیان خواهد شد ما قائل به استحباب هستند.