1404/07/05
بسم الله الرحمن الرحیم
حقوق واجبه صبیان بر عهده والد/احکام الصبیان /فقه الاسره
موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /حقوق واجبه صبیان بر عهده والد
بیانات به مناسبت ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام
جناب عبدالعظیم حسنی علیه السلام شخصیت بزرگواری است که متصف به اوصاف برجسته ای شدند و خصوصیات ویژه ای دارند. از جمله اوصاف و ویژگی های ایشان اتصال نسبی به امام مجتبی علیه السلام با چهار واسطه؛ همچنین از اصحاب و علمای دوره حضور سه امام هستند، دوره امام رضا علیه السلام ، امام جواد علیه السلام و امام هادی علیه السلام؛ همچنین عقاید ایشان به تایید امام معصوم رسیده است. در نزد امام هادی علیه السلام حاضر شد و عقاید خود را عرضه کرد. ما چنین اعتماد و یقینی نسبت به عقاید خود نداریم که مورد تایید امام معصوم باشد؛ مدال افتخار از امام معصوم علیه السلام دارد که هرکس توفیق زیارت سیدالشهدا علیه السلام را نداشت، اگر به زیارت این سیدالکریم برود، ثواب زیارت سیدالشهدا را امید است درک کند.
در چنین روزی به نقل تاریخ ولادت سیدالکریم علیه السلام است و ما همجوار این شخصیت هستیم. گاهی بعضی حوائج ما و گره های ما به دست این بزرگواران باز می شود.
این امامزادگان بزرگوار شأن و جایگاهی دارند و سزاوار است در این فاصله کوتاه ، گاهی به زیارت ایشان مشرف شویم.
اما الفقه :
سخن در حقوق واجبه اولاد بر عهده والد بود و چهار حق بر اساس روایت امام سجاد علیه السلام بیان شد. در مقام بیان مستندات و مدرک این حقوق بود که به سه مدرک و مستند اشاره شد و تبیین شد.
چهارمین دلیل :
صحیحه یونس بن یعقوب از امام صادق علیه السلام
عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ عَلِي بْنِ أَسْبَاطٍ عَنْ يُونُسَ بْنِ يَعْقُوبَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: أَمْهِلْ صَبِيَّكَ حَتَّى يَأْتِيَ لَهُ سِتُّ سِنِينَ ثُمَّ ضُمَّهُ إِلَيْكَ سَبْعَ سِنِينَ فَأَدِّبْهُ بِأَدَبِكَ فَإِنْ قَبِلَ وَ صَلَحَ وَ إِلَّا فَخَلِّ عَنْهُ.[1]
(به سند مذکور از امام صادق علیه السلام نقل است که فرمود : فرزندت را تا شش سالگی مهلت بده و آزاد بگذار و سپس او را تا هفت سال تحت نظر قرار بده و تربیت کن و اگر تربیت را قبول کرد و صالح شد که مطلوب است، اما اگر صالح و خیر نشد او را رها کن)
اینکه می فرماید تا شش سالگی فرزند را رها کن، به این معنا نیست که والد هیچ تکلیفی ندارد بلکه تکلیف هایی بر عهده پدر مثل نام نیکو انتخاب کردن هست، ولی در مقام تعلیم و تربیت، کودک آزاد است و نیاز به تعلیم و آموزش ندارد. والد نه تنها در دوران صبایت کودک بلکه حتی قبل از تولد تکالیفی دارد که سابقا هم اشاره کردیم.
«فَأَدِّبْهُ بِأَدَبِكَ» یعنی اول والد باید تربیت شده باشد تا به درستی تا بتواند فرزند را تربیت کند.
ذیل روایت که فرمود «خلّ سبیله» به این معناست که بعد از حدود 13 سالگی وظیفه ای بر عهده والد نیست چرا که ممکن است از این سن به بعد لجاجت فرزند باعث شود که وضعیت کودک بدتر شود لذا از این جا به بعد کودک خود را به خدا بسپار.
پنجمین دلیل :
مِنْ كِتَابِ الْمَحَاسِنِ عَنْهُ ع قَالَ: احْمِلْ صَبِيَّكَ حَتَّى يَأْتِيَ عَلَيْهِ سِتُّ سِنِينَ ثُمَّ أَدِّبْهُ فِي الْكِتَابِ سِتَّ سِنِينَ ثُمَّ ضُمَّهُ إِلَيْكَ سَبْعَ سِنِينَ فَأَدِّبْهُ بِأَدَبِكَ فَإِنْ قَبِلَ وَ صَلَحَ وَ إِلَّا فَخَلِّ عَنْهُ.[2]
(از امام صادق علیه السلام نقل است که فرزندت را تا شش سالگی رها و آزاد بگذار و سپس او را تا شش سال طبق آنچه در قرآن است تربیت کن و هفت سال او را تحت نظر بگیر و طبق تربیت خودت، تربیت کن و اگر تربیت را قبول کرد و صالح شد که مطلوب است، اما اگر صالح و خیر نشد او را رها کن)
گاهی افراد متدین از کودک هفت ساله توقع دارند مثل خود پدر فکر کنند و عبادت کنند. این روش هم آفت دارد و غلط است، کودک باید بر اساس مبانی و طبق فرهنگ مورد تایید و به روز تربیت شود.
در این دو روایت وظیفه پدر را تربیت فرزند میداند لذا مدیریت مستقیم بر اساس روایات با مادر نیست بلکه با پدر است هرچند مادر هم وظیفه ای دارد.
در این دو روایت مضاف بر آنکه بر اصل وظیفه والد در تربیت فرزند تصریح می فرماید به کیفیت برخی از شاخص های تربیت مثل مقتضایات سنین مختلف فرزند هم اشاره می کند و پر روشن است که هم به اعتبار صیغه امر که ظهور در وجوب دارد و هکذا لحن کلام حضرت همگی دال بر وجوب این تکلیف بر پدر است. لذا قهرا حقی لازم برای فرزند خواهد بود.
اینکه در دو روایت مراحل تربیت مختلف است به جهت تفاوت آمادگی و استعداد فرزند و هنر تربیت والد و موضوعات مورد تربیت است.
ششمین روایت :
موثقه سکونی از امام صادق علیه السلام
حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ النَّوْفَلِيِّ عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيٍّ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَلْزَمُ الْوَالِدَيْنِ مِنَ الْعُقُوقِ لِوَلَدِهِمَا إِذَا كَانَ الْوَلَدُ صَالِحاً مَا يَلْزَمُ الْوَلَدَ لَهُمَا.[3]
(به سند مذکور از رسول خدا صلی الله علیه و اله نقل است که فرمود لازم می شود بر والدین که عاق شوند از طرف فرزند صالح شان به شکلی که فرزند عاق والدین می شود)
عاق والدین به نارضایتی از صمیم قلب گفته می شود به طوری که تمام ذهن و فکر پدر و مادر دچار اضطراب شدید و عدم رضایت قلبی باشد.
در این روایت پیامبر صلی الله علیه و اله می فرماید چنانچه فرزند عاق والدین می شود در صورتی که حقوق آن ها را ادا نکند، پدر و مادر هم عاق فرزند می شوند در صورتی که فرزند صالح باشد و حق او را ادا نکنند.
در این روایت چند نکته مورد توجه است.
فرزندان هم حقوق واجبی دارند بر عهده والدین که باید ادا شود و در صورت تخطی از آن ها والدین هم ممکن است عاق فرزند شوند و همین دال بر حقوق واجبه برای اولاد بر عهده والد است.