« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1404/07/02

بسم الله الرحمن الرحیم

حقوق واجبه اولاد بر عهده والد/احکام الصبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /حقوق واجبه اولاد بر عهده والد

 

صحبت در بحث فقه به فرمایش امام سجاد علیه السلام رسیدیم که در رساله حقوق بیان شده است.

حضرت در این روایت به اهم حقوق فرزند که بر عهده والد واجب شده است اشاره نمودند و چهار مورد را بیان فرمود.

اول تربیت صحیح الهی

دوم راهنمایی به توحید و معارف الهی

سوم کمک و معاونت در طاعت و بندگی

چهارم در حق این فرزند نباید ظلم کرد. در تتمه این مورد چهارم باید دقت کرد که در امر تربیت هم تشویق و هم تنبیه لازم است اما هرکدام در جای خودش باید انجام شود. در مواردی نیاز به تنبیه است و یکسری مواضع موضع تشویق است.

وجه اثبات وجوب حقوق چهارگانه در روایت امام سجاد علیه السلام :

اکنون باید بررسی کنیم که به چه حساب باید حقوق مذکور را جزء حقوق واجب فرزند بدانیم و چگونه وجوب از این روایت استفاده می شود.

اگر دو قسمت از این روایت ضمیمه شود ، وجوب قطعی و مسلم است.

قسمت اول :

بر اساس تعبیر حضرت که فرمودند

أَنَّكَ‌ مَسْئُولٌ‌ عَمَّا وُلِّيتَه‌

در این فراز والد به عنوان مسئول نسبت به این حقوق شمرده شده است.

قسمت دوم :

در پایان همین فقره فرمودند در ازاء ترک آنچه که مسئولیت داشته است معاقب شمرده شده است.

معَاقَبٌ عَلَى الْإِسَاءَةِ إِلَيْه‌

در واقع این بخش دوم که عقاب در صورت ظلم باشد با ضمیمه قسمت اول که مسئولیت نسبت به آنچه بر عهده پدر گذاشته شده، دال بروجوب است چرا که یکی از اقسام اسائه و ظلم که محکوم به عقاب است، عدم اداء حقوق و مسئولیت هاست. لذا با این بیان روشن می شود که این روایت دلالت بر وجوب حقوق مذکوره بر عهده والد دارد.

بنابراین با ضمیمه و لحاظ هردو نکته می توان واجب بودن حقوق مذکوره را ثابت نمود.

این روایت به نظر استاد جنبه محوری دارد که شاخص و معیار بیان شده که درجه الزام حقوق را نیز بیان می دارد.

دلیل دوم :

دومین روایت که برای اثبات حقوق واجبه اولاد مورد استفاده قرار گرفته صحیحه حلبی از امام صادق علیه السلام است.

این روایت سابقا در اثبات مشروعیت عبادات صبیان استفاده شده لکن در ما نحن فیه استفاده دیگری میشود.

در این روایت حضرت دستور تمرین روزه را به کودکان بیان می فرماید به نحوی که نیت روزه کند و هرگاه در طول روز دچار غلبه عطش یا جوع شد می تواند افطار کند. در این روایت به پدران امر میفرماید که باید به فکر تربیت شرعی فرزندان باشند.

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِنَّا نَأْمُرُ صِبْيَانَنَا بِالصِّيَامِ‌ إِذَا كَانُوا بَنِي سَبْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامِ الْيَوْمِ فَإِنْ كَانَ إِلَى نِصْفِ النَّهَارِ وَ أَكْثَرَ مِنْ ذَلِكَ أَوْ أَقَلَّ فَإِذَا غَلَبَهُم‌ الْعَطَشُ وَ الْغَرَثُ أَفْطَرُوا حَتَّى يَتَعَوَّدُوا الصَّوْمَ وَ يُطِيقُوهُ فَمُرُوا صِبْيَانَكُمْ إِذَا كَانُوا أَبْنَاءَ تِسْعِ سِنِينَ بِمَا أَطَاقُوا مِنْ صِيَامٍ فَإِذَا غَلَبَهُمُ الْعَطَشُ أَفْطَرُوا[1]

(ما امر میکنیم فرزندانمان را به روزه وقتی هفت ساله باشند به مقداری که طاقت داشته باشند از روزه ی یک روز پس اگر نصف روز بود یا بیشتر یا کمتر و هرگاه غلبه کرد عطش و گرسنگی افطار می کنند تا آماده شوند برای روزه داری و طاقت داشته باشند. پس امر کنید فرزندانتان را هرگاه به نه سالگی رسیدند به مقداری که طاقت دارند روزه بدارند پس هرگاه عطش غلبه کرد افطار کنند.)

در این روایت دنبال استفاده تربیت السلامی و شرعی برای فرزندان هستیم.

وجه استدلال :

در این روایت مضاف بر آنکه به صراحت دلالت بر دغدغه تربیت دینی امام معصوم را نسبت به فرزندانشان را می رساند که بر اساس آن دغدغه عمل میکردند هکذا صراحتا امر به پدران از امت جدشان دارند که آن ها هم باید به فکر تربیت دینی فرزندان خود باشند و در این زمینه دغدغه مند باشند و بر اساس برنامه تعریف شده عمل کنند.

نکته مهم اینست که ما در این دلیل به جزئیات روایت توجه نداریم بلکه صرف دستور به دغدغه مندی نسبت به تربیت فرزند را محل استشهاد و مورد ادعای خود می دانیم.

علی ای حال این روایت صریحا دلالت دارد که والد باید دغدغه تربیت دینی ولد را داشته باشد.

سومین دلیل :

صحیحه غیاث بن ابراهیم از امام صادق علیه السلام :

مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ يَحْيَى عَنْ غِيَاثِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع‌ أَدِّبِ‌ الْيَتِيمَ‌ بِمَا تُؤَدِّبُ مِنْهُ وَلَدَكَ وَ اضْرِبْهُ مِمَّا تَضْرِبُ مِنْهُ وَلَدَكَ.[2]

(یتیم را ادب کن همانطور که فرزندت را ادب میکنی و یتیم را کتک بزن همانطور که فرزند خودت را کتک میزنی)

در این روایت تادیب فرزند خود را مفروغ عنه شمرده است و تادیب یتیم را به آن تنظیر فرموده است.

در این روایت هرچند کیفیت تادیب و خصوصیات و شرائط آن بیان نشده است لکن اصل ضرورت تادیب فرزند به عنوان یک تکلیف والد و هکذا به عنوان حق ولد مفروغ عنه تلقی شده است تا آنکه تادیب یتیم را بر آن متفرع ساخته اند فلذا به همین مقدار اصل تادیب می توان استشهاد کرد و قهرا برای خصوصیات تادیب باید سایر روایات را به این روایت ضمیمه کرد.


logo