1403/11/30
بسم الله الرحمن الرحیم
مساله زکات در اموال صبی/احکام الصبیان /فقه الاسره
موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /مساله زکات در اموال صبی
صحبت در دلیل چهارم از ادله عدم تعلق زکات به اموال صبی آن هم در نقدین بود.
این دلیل چهارم ادله نقلی بود.
تذکر : آن چه محل بحث است ، زکات در اموال است و این موضوع با زکات فطریه متفاوت است و بحث آن در جای خودش خواهد آمد.
اما ادله و روایات متضافر در مورد عدم تعلق زکات در نقدین از اموال صبیان بید بیان شود. البته این روایات هم دچار تشکیک ها و تعارضاتی هستند که آن ها نیز بیان خواهد شد.
استاد محترم در ما نحن فیه به هفت روایت استدلال می فرماید.
اولین روایت در جلسه سابق بیان شد.
روایت دوم :
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ مَرَّارٍ عَنْ يُونُسَ عَنْ سَعِيدٍ السَّمَّانِ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ لَيْسَ فِي مَالِ الْيَتِيمِ زَكَاة ...[1]
در این روایت شریفه نیز باز هم موضوع یتیم است که به همان بیان سابق ، یتیم موضوعیت و محوریت ندارد و بلکه قید عدم بلوغ است که موضوعیت دارد و این شرط است که رکن در معنای یتیم است.
روایت سوم :
صحیحه حلبی از امام صادق علیه السلام
عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادِ بْنِ عُثْمَانَ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع فِي مَالِ الْيَتِيمِ عَلَيْهِ زَكَاةٌ فَقَالَ إِذَا كَانَ مَوْضُوعاً فَلَيْسَ عَلَيْهِ زَكَاةٌ وَ إِذَا عَمِلْتَ بِهِ فَأَنْتَ لَهُ ضَامِنٌ وَ الرِّبْحُ لِلْيَتِيمِ.[2]
(در این روایت از امام صادق علیه السلام نقل شده است که در پاسخ به این سوال که آیا در مال یتیم زکاه است؟ حضرت می فرماید : اگر کنار گذاشته شده است زکات ندارد و اگر با آن کار می کند ، عامل ضامن آن مال است و سود هم مال یتیم است.)
موضوع این روایت مالی است که به ارث رسیده است به یتیم و حضرت می فرماید تا زمانی که این مال کنار گذاشته شده است ، زکات ندارد. موضوعا به قرینه مقابله یعنی عبارت «اذا عملت به» به معنای اینست که مال مورد کار و سود دهی قرار نگیرد و راکد در گوشه ای قرار داده شده باشد. در شریعت مقدس و در قران کریم سفارش شده که به مال یتیم نزدیک نشوید و در واقع این هشدار شدیدی است برای حفظ مال ایتام. اما این به معنای این نیست که مال یتیم طبق مصلحت خودش مصرف نشود و لذا می توان بنا به مصلحت یتیم ، مال او را در کاری قرار داد اما اگر افراط و تفریط از طرف عامل اتفاق بیافتد ، ضمانت محقق می شود و لذا ذیل روایت بر فرض افراط و تفریط است و الا ید امانی ، بدون افراط و تفریط ضمانتی ندارد.
در نهایت روایت هم حضرت می فرماید سود مال مالک رأس المال است.
روایت چهارم :
روایت ابی بصیر از امام صادق علیه السلام :
فَأَمَّا مَا رَوَاهُ- عَلِيُّ بْنُ الْحَسَنِ عَنْ حَمَّادٍ عَنْ حَرِيزٍ عَنْ أَبِي بَصِير عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ سَمِعْتُهُ يَقُولُ لَيْسَ فِي مَالِ الْيَتِيمِ زَكَاةٌ وَ لَيْسَ عَلَيْهِ صَلَاةٌ وَ لَيْسَ عَلَى جَمِيعِ غَلَّاتِهِ مِنْ نَخْلٍ أَوْ زَرْعٍ أَوْ غَلَّةٍ زَكَاةٌ وَ إِنْ بَلَغَ فَلَيْسَ عَلَيْهِ لِمَا مَضَى زَكَاةٌ وَ لَا عَلَيْهِ لِمَا يَسْتَقْبِلُ حَتَّى يُدْرِكَ فَإِذَا أَدْرَكَ كَانَتْ عَلَيْهِ زَكَاةٌ وَاحِدَةٌ وَ كَانَ عَلَيْهِ مِثْلُ مَا عَلَى غَيْرِهِ مِنَ النَّاسِ. (تهذیب 4/29)
(ابی بصیر از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که کرارا فرموده : در یتیم زکاتی نیست و بر او نماز هم واجب نیست و بر همه غلاتش هم زکاتی نیست چه نخل و چه زراعت و چه غلات ، و بعد از بلوغ ، آن چه گذشته است در محاسبه حول و یکسال قرار نمیگیرد ، و حتی در تکمیل حول نیز مورد محاسبه نخواهد بود تا زمانی که زرع و نخل برایش به دست بیاید و وقتی درک کرد یک زکات واجب است و آنچه بر بقیه مکلفین و بالغین واجب است ، بر او نیز واجب است. )
یتیم در این روایت هم موضوعیت ندارد و مقصود فرزند نابالغ است و عبارت «لیس علیه صلاه» قرینه بر همین مطلب است.
مطلبی که محل نظر است ، اینست که چرا زکات تکرار شده است؟
بعضی فرموده اند مقصود از زکات اول ، نقدین است و در زکات دوم مقصود سایر متعلقات زکات است. یعنی همانطور که در نقدین زکات نیست در غلات و انعام هم نیست.
به عبارتی طبق فرموده برخی از فقها بین مال و ملک تفاوت وجود دارد. مال یعنی چیزی که در ازاء آن مالی قرار میگیرد مثل معامله محصولات زراعی در زمان های گذشته که در ان دوران با طلا و سکه معامله می شده است ، نه با اموال اعتباری مثل اسکنان.
علی ای حال مال به چیزی می گویند که در مقابل آن مالی بذل می شود ، لذا مثلا پوست خربزه مالیت ندارد ، ولی ملک هست یعنی ملکیت دارد.
لذا این تفاوت مال و ملک است.
با این بیان در صدر روایت ، مال به معنای صلا و نقره است که مالیت دارد و در ادامه مقصود سایر متعلقات زکات است.
اما بعضی دیگر معتقدند مقصود از مال ، جمیع ما یملک است. لذا وقتی فرموده به مال یتیم نزدیک نشوید ، مقصودش فقط نقدین نیست ، بلکه قطعا انعام و غلات یتیم هم مقصود است. لذا ان چه در احتمال اول بیان شد ، لزوما قابل اثبات در ما نحن فیه نیست.
در ادامه روایت ، حضرت می فرماید ان بلغ ... ، توضیح مطلب اینست که در زکات ، نصاب لازم است و این قدر مشترک است ولی تفاوت در «حول» (سال) است ؛ کهدر نقدین و انعام ثلاثه هست اما در غلات اربعه نیست چرا که در غلات اربعه با صدق عنوان عرفی گندم و خرما ، وجوب مترتب است و بعد از کسر مخارج و ثبوت نصاب ، باید پرداخت کرد.
اما در نقدین و انعام باید یکسال بگذرد.
حال در این روایت حضرت می فرماید محسابه سال یعنی اتمام 11 ماهگی ، از بعد از بلوغ است. لذا اگر گوسفند 6 ماه قبل از بلوغ به دست آمده است و 5 ماه بعد از بلوغ ، 11 ماه تمام شود ، باز زکات واجب نیست چرا که 6 ماه آن قبل از بلوغ بوده و باید 11 ماه را از وقت بلوغ محاسبه کرد.
حتی یدرک هم به معنای بلوغ نیست ، بلکه به معنای اینست که غلات را درک کند چرا که غلات بیان شد که سال وجود ندارد و بعد از بلوغ به محض صدق عنوان عرفی غلات (خرما و گندم و ... ) باید زکات را پرداخت کند. ولی در انعام ونقدین از روز بلوغ باید یک سال فقهی بگذرد.
الحاصل :
برای وجوب زکات بلوغ معتبر است.
و لذا طبق قول گروه اول که مال را مختص نقدین می دانستند ، صدر روایت زکات در نقدین را نفی می کند و ادامه روایت زکات در سایر متعلقات را ولی طبق قول گروه دوم که بین مال و ملک تفاوتی قائل نبودند ، همان صدر روایت زکات در تمام متعلقات را نفی می کند.