1403/11/28
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسی مساله زکات اموال صبیان/احکام الصبیان /فقه الاسره
موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /بررسی مساله زکات اموال صبیان
صحبت در فقه ، به بخش دوم مساله که مربوط به زکات اموال صبی باشد ، رسیدیم.
در بخش دوم مساله را به اعتبار متعلقات زکات به دو بخش تقسیم کردیم.
بخش اول در زکات نقدین در اموال صبی و بخش دوم در غیر نقدین که غلات اربعه و انعام ثلاثه باشد.
الحاصل به لحاظ ادبیات و لسان روایات مجبور به این تقسیم شدیم که وجه آن نیز در ادامه مباحث روشن خواهد شد.
در نقدین اجماع داریم و همه فقهای شیعه معتقدند که در نقدین صبی زکات تعلق نمیگیرد و صبی مکلف به زکات نیست و پشتوانه این نظریه چهار دلیل است.
اولین دلیل بیان شد که تسالم اصحاب بر این مساله است و بیان آن نیز گذشت.
دلیل دوم :
قصور مقتضی است یعنی ادله وجوب زکات قاصر از اثبات وجوب زکات در نقدین صبی می باشد چون آن ادله و روایات به لسان تکلیف و القاء تکلیف آمده است که قهرا شامل صبی نمی شود فلذا اطلاق ندارد که شامل صبی هم بشود مثل آیه 43 سوره مبارکه بقره که می فرماید : ﴿وَ أَقيمُوا الصَّلاةَ وَ آتُوا الزَّكاة ... ﴾ که در این آیه کریمه عطف زکات به صلاه شده است و این عطف کاشف از آن است که زکات مثل صلاه متوقف بر بلوغ است.
نقد دلیل دوم :
این استدلال محل تامل شدید است چرا که مستدل به این آیه استدلال می کند در حالی که در ادله دیگر اطلاق روشن است و روایاتی داریم که در مقام بیان جزئیات هستند
خیر چنین نیست چرا که در بین ادله زکات در ابواب مختلف آن ، ادله دیگری هم داریم که آن ادله قطعا اطلاق دارند و اطلاق آن ها روشن است و در مقام بیان جزئیات مساله هستند و شامل صبی هم می شوند ولی این آیه شریفه در مقام اصل تشریع است و ناظر به جزئیات نیست فلذا عدم اطلاق آیه شریفه به جهت عطف مذکور نیست ، بلکه به جهت اینست که در مقام بیان جزئیات نیست فلذا نمی توان از این آیه شریفه عدم وجوب بر صبیان را ثابت کرد. ادله ای که اطلاق دارند مثل قول حضرت که فرمود :
فِي كُلِ أَرْبَعِينَ شَاةً شَاة[1]
در این روایت قید بالغ نیامده است و به طور مطلق فرموده است که در هر 40 گوسفند ، یک گوسفند به عنوان زکات داده شود و این خطاب شامل بالغ و نابالغ می شود.
نمونه دوم مثل آیه 103 از سوره مبارکه توبه :
﴿خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَكِّيهِمْ بِها وَ صَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَهُم﴾
که این تعبیر اموالهم در آیه کریمه شامل صغیر و کبیر ، هر دو می شود پس قهرا اموال صبی را هم شامل خواهد بود.
اشکال به استدلال به روایت در کافی :
و اما به نقد مذکور هم نقدی وارد است که در مورد اول (روایت شریفه در کتاب کافی) روشن است که موضوعا خارج از بحث ماست چون محل بحث ما در خصوص نقدین از اموال صبی است ولی روایت شریفه در مورد انعام ثلاثه است.
اشکال اول به استدلال به آیه شریفه در سوره توبه :
اما در آیه شریفه در سوره توبه ، آیا قید «تطهرهم» اشاره به بالغین ندارد و نمی تواند شاهد و علامتی برای اختصاص آیه کریمه نسبت به بالغین بوده باشد؟ در واقع در ادامه آیه می فرماید دلیل این زکات و صدقه ، به خاطر تذکیه و تطهیر است و این تذکیه و تطهیر در بالغین است.
پاسخ به اشکال اول مذکور در آیه سوره توبه :
اما در پاسخ به این اشکال می توان گفت که خیر ! «تطهرهم» موجب تقیید برای بالغین نیست چون تطهیر و تذکیه بیان حکمت و آثار اصل تشریع است نه اینکه قید و شرط برای موضوع باشد و الّا لازم می آید که وجوب زکات مخصوص گنهکاران باشد و حال آنکه قطعا این مطلب خلاف است و حتی اولیای الهی هم مکلف به زکات می باشند.
اشکال دوم به استدلال به آیه شریفه در سوره توبه :
اشکال دیگر بر آیه شریفه در سوره توبه اینست که اگر در استشهاد به این آیه کریمه ، کل سیاق آیه از ماقبل تا مابعد ملحوظ واقع شود با لحاظ صدر و ذیل و مجموع آیه اشعار به بالغین خواهد داشت و در حقیقت ، آیه قبل موضوع را منصرف به بالغین می فرماید چرا که سخن از اعتراف به ذنوب و توبه دارد.
اشکال سوم به استدلال به آیه شریفه در سوره توبه :
اشکال دیگر اینست که آیه شریفه سوره توبه شاید مثل آیه کریمه در سوره بقره ، در مقام بیان جزئیات نبوده باشد فلذا قهرا مقدمات حکمت فراهم نیست و حیث اطلاقی آن ها حجت نخواهد بود.
پاسخ به اشکال سوم مذکور در آیه سوره توبه :
به قرینه سایر روایات این شبهه حل می شود مثل روایت سماعه از امام صادق علیه السلام که فرمود :
... إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فَرَضَ لِلْفُقَرَاءِ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ فَرِيضَةً لَا يُحْمَدُونَ إِلَّا بِأَدَائِهَا وَ هِيَ الزَّكَاة ...[2]
(... خداوند متعال واجب کرده برای فقرا در اموال اغنیا فریضه ای را که این اغنیا مورد مدح و تشکر قرار نمی گیرند مگر با اداء و پرداخت آن فریضه که زکات باشد ...)
در این روایت حرفی از بلوغ نیست و اگر صبی نابالغ جزء اغنیا باشد ، این روایت مورد خطاب او نیز خواهد بود. اما همین دلیل هم محل تامل است چرا که این روایت مذکور هم در مقام بیان نیست.