« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/10/19

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی مساله اسلام صبی/احکام صبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/احکام صبیان /بررسی مساله اسلام صبی

 

کلام در صبیان مراهق و ممیز بود که اگر اظهار قولی و گفتاری به اسلام کند با شرایط خودش ، آیا مسلمان است و آثار اسلام بر او حمل می شود یا خیر؟

نظر استاد محترم بر قبول اسلام صبی بود. شش دلیل بر این مدعا اقامه شد.

یک دلیل دیگر به عنوان هفتمین دلیل باقی مانده است.

دلیل هفتم :

این صبی ممیز مراهق که درک و شعور دارد ، طبق اختیار و توجه و علم و اگاهی اظهار اسلام کرده است (که اگر شک و شبهه ای باشد ، استصحاب عدمی جاری می شود و اسلام او را قبول نداریم) و در واقع موضوع ما در جایی نیسا که شرایط صدور شهادتین نامعلوم باشد بلکه با توجه و درک و فهم و ذکاوت اظهار شده است.

حالا این چنین کودکی ، اگر اظهار اسلامش نشر پیدا کند ، قطعا عرفا این کودک را مسلمان محسوب می کنند چرا که فرض ما در جایی است با تثبیت شرایط مذکور و عقیده اقرار کرده است. روشن است در چنین فضایی عرف این صبی را مسلمان محسوب می کند ولو والدینش مسلمان نباشند.

علی ای حال آخرین دلیل ما بر مدعای مذکور صدق عرفی است یعنی اگر صبی ممیز مراهق با همان شرائط مذکور اظهار اسلام کند ، و پایبند به این اظهار و اقرارش بوده باشد پس از مرحله تثبیت ، عرفا به او مسلم صادق است.

پس از اثبات نظر استاد ، اکنون لازم است ادله طرف مقابل را رد کنیم.

مرحوم صاحب جواهر ره نظریه قبول اسلام صبی را مردود می داند و اسلام و کفر را صرفا به تبعیت قبول دارد و دلیل این نظریه را دو روایت بیان می کند.

دلیل اول مخالفین قبول اسلام صبی :

روایت شریفه :

مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُوسَى الْخَشَّابِ عَنْ غِيَاثِ بْنِ كَلُّوبٍ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَنْ أَبِيهِ ع أَنَّ عَلِيّاً ع كَانَ يَقُولُ‌ عَمْدُ الصِّبْيَانِ‌ خَطَأٌ تَحْمِلُهُ الْعَاقِلَةُ.[1]

حدیث عمد الصبی خطا دلالت دارد که اسلام صبی هرچند از روی قصد و توجه و علم و اگاهی و عمد هم بوده باشد (بر اساس این روایت) باز هم به منزله خطاست فلذا اظهار اسلام این بچه بر اساس این مبنا عملا فایده ای ندارد پس ادعای شما نقض می شود.

در قران کریم آیه شریفه 45 سوره مبارکه مائده ، می فرماید در صورت جنایت در چشم ، در مقابلش چشم جانی باید از باب قصاصی اسیب ببیند. اما طبق این روایت شریفه در این چنین مواردی مثلا دو صبی با هم نزاع کنند و یکی از انها عمدا چشم طرف مقابل را کور کند ، جنایت عمدی صبی مورد قصاص نیست و خطائی محسوب می شود.

پاسخ به دلیل اول :

این روایت قابل تمسک نیست ، زیرا صرفا مخصوص به باب جنایات است که اگر صبی مرتکب جنایتی شد (مثل این پسر 13 ساله در مدرسه در حین دعوا ، چشم دوستش را کور کرد) در اینجا این جنایت هرچند که عمدی بوده باشد لکن باز هم به منزله خطا تلقی می شود و قهرا احکام جنایت عمدی مثل قصاص بر او جاری نمی شود دلیل بر این مدعای ما ، ذیل برخی از همین نصوص است که حضرت فرمود : تحمله العاقله (که در روایت اسحاق بن عمار که ذکر شد ، بیان شده است.) عاقله به کسی می گویند که ضامن دیه قتل یا جنایت خطائی باشد. عاقله مراتب مختلف دارد. اول عصبه : مردان خویشاوندان از ناحیه پدر. برخی دیگر گفته : عصبه کسی است که ارث می برد.

مرتبه بعدی معتق است : اگر مرحله اول منتفی شد ، مرحله بعد کسی که او را قبلا آزاد کرده است.

مرحله بعد ضمان جریره : جریره یعنی جنایت خطائی که دو صورت دارد یک کسی که مولا او را ازاد کرده است. دومی کسی که شخص ازاد است. این دو گروه از افراد به شرطی که وارث نداشته باشند ، عهد می بندند که ضامن ، عهد کند که دیه جنایت را بپردازد و در طرف مقابل تمام اموال شخص را ارث ببرد.

علی ای حال این نکته قرینه قطعی است که روایت مذکور ناظر به باب قصاص و جنایات است فلذا نسبت به ما نحن فیه جدا اجنبی است.

دلیل دوم :

حدیث رفع قلم از صبی :

وَ رُوِّينَا عَنْ عَلِيٍّ ع أَنَّهُ قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ رُفِعَ الْقَلَمُ عَنْ ثَلَاثَةٍ عَنِ النَّائِمِ حَتَّى يَسْتَيْقِظَ وَ عَنِ الْمَجْنُونِ حَتَّى يُفِيقَ وَ عَنِ الطِّفْلِ حَتَّى‌ يَحْتَلِم‌[2]

این روایت دلالت دارد که از صبی مطلقا رفع قلم شده است پس طبق این حدیث ، اسلام بچه نابالغ کالعدم است و قهرا از او پذیرفته نیست و در واقع در این روایت تصریح به عدم تکلیف بر صبیان شده است.

پاسخ دلیل دوم :

این حدیث همانطور که معلوم است یک دلیل امتنانی است ، و مقصود از امتنان در این روایت این است که از صبیان رفع قلم سیئات شده است و هکذا تشریع احکام الزامی هم در حق او نشده است. تا اینجا این دو امر چون موافق با امتنان هستند مورد قبول است لکن اگر این صبی ممیز از سر قصد و توجه و اختیار اظهار اسلام بکند که این عملش یک فعل حسن ویژه می باشد در این جا اگر بر اساس این روایت که دلیل امتنانی است ، این فعل حسن از این صبی انکار و رد بشود قهرا خلاف امتنان است بنابراین سنخیتی با فضای این روایت نخواهد داشت. در واقع در ادله امتنانی نباید حکم خلاف امتنان داشته باشد. لذا روایت رفع قلم از صبی می فرماید با زور و قهر این کودک را مجبور و وادار به انجام احکام نکنید و فرض مساله ما اختیار در اقرار به اسلام است.

مضاف بر انکه مقصود این روایت از رفع القلم ، قلم تکلیف است که این را ما هم قبول داریم که بچه نابالغ هرچند مراهق باشد حدود شرعی و تکالیف الزامی شرعی بر ذمه او مستقر نمی باشد که این مقصود در این روایت متفاوت است با مساله اعتقادی اصل ثبوت اسلام.

ان شا الله مقام دوم ارتداد صبیان


logo