« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/10/18

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی اسلام و کفر صبیان/احکام الصبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /بررسی اسلام و کفر صبیان

 

در صبیان ممیز گفتیم اگر در خانواده مسلمان باشند ، طبق روش دوم در ثبوت اسلام ، اگر این صبیان همان کردار و افعال خانواده خود را تعقیب کنند ، این قوی ترین دلیل بر اثبات اسلام اینچنین صبیان است. این نحوه و روش هم روشن تر و مهم تر از اقرار به لسان است.

اما صبیان تربیت شده در خانواده کافر ، یا اینکه طبق سنت و روش و کردار والدین عمل می کند ، این فرزند هم محکوم به کفر است. اما اگر اقرار به شهادتین کند (با توجه و فهم و اختیار) ، محل اختلاف است که این اقرار از نابالغ قبول است و محکوم به اسلام است یا خیر؟

مختار استاد محترم این است که این اسلام مقبول است و جهت اثبات این نظریه شش دلیل وجود دارد.

دو دلیل بیان شد. دلیل اول همان قاعده عقلائی فرق بین صبی ممیز و غیر ممیز است که طبق این قاعده عقلائی ، اقرار صبی ممیز حسن است و مورد تشویق و تحسین است که این تحسین به استناد قول به شخص این صبی و قبول اسلام از اوست.

البته این قبول به این معناست که این کودک آثار اسلام از طهارت و ... را دارد اما به این معنا نیست که باید تکالیف شرعی را انجام دهد چرا که شرط تکلیف بلوغ است.

دلیل دوم هم اطلاقات از جمله روایت ابی بصیر بود که بیان شد و توضیح آن گذشت.

دلیل سوم :

بنای اسلام (بر اساس ادله و قرائن و شواهد متعدد) بر جذب حداکثری است و لذا با مبنای سهله و سمحه طراحی شده است و طبق این مبنا قهرا و قاعدتا اسلام این افراد ممیز نابالغ ، وقتی که از سر توجه و قصد و اختیار و هوش و ذکاوت بوده باشد قاعدتا موررد قبول می باشد.

در واقع بر اساس ﴿یرید الله بکم الیسر و لا یرید بکم العسر﴾[1] بنای دین و شریعت مقدس بر آسان گرفتن است. البته این به معنای بی ضابطه بودن نیست.

این شریعت به نسبت به سایر ادیان ، بسیار یسیر و آسان است. طبق این مبنا و قاعده و در امتداد این مبنا و اقتضا آن ، باید این صبی هم جذب اسلام شود. لذا پذیرش اسلام صبیان متناسب با تسهیل و یسر بودن شریعت است.

دلیل چهارم :

در اسلام صرفا جنبه ظاهری ملاک است تا پس از آن احکام و آثار مربوطه مترتب شود حتی مثل اظهار اسلام از شخصی مثل ابوسفیان یا معاویه لعنه الله علیهما پذیرفته می شود و این ها اظهار اسلام کردند (البته لیحقنوا به دمائهم فادرکوا ما املّوا ... [2] ) فلذا اثار اسلام هم بر انها جاری شد اینک اسلام صبیان ممیز مراهق با شرائط مذکور آیا کمتر از این افراد مذکور می باشد؟!

به بیان تفصیلی ، بعد از صلح حدیبیه که زمینه فتح مکه فراهم شد ، و بعد از فتح ، اتفاقاتی رخ داد از جمله اینکه همه عفو شدند و هرکس شهادتین گفت مسلمان محسوب شد. از جمله افراد ابوسفیان بود که برا حقن دم ، شهادتین گفت و این اسلام او حقیقی نبود اما از او پذیرفته شده است. چگونه اسلام صبی مراهق را قبول نکنیم اما اسلام ابوسفیان قبول باشد؟

در واقع نباید بین اسلام و ایمان خلط کرد و بحث ما در اسلام است که با ایمان متفاوت است و دو رتبه و دو مقام هستند.

دلیل پنجم :

اسلام امیرالمومنین علیه السلام در یوم الدار و عشیره اقربین می تواند دلیل بر مدعا باشد چرا که شرائط سنی ایشان در آن زمان بین 9 تا 11 سال بوده است. (تذکر: هرچند به حسب اعتقادی نور این ها علت محدثه حقیقی خلق نظام هستی بوده است لکن به حسب صناعت فقاهتی اسلام ظاهری ایشان در یوم الدار از 9 تا 11 سالگی بوده است.)

مرحوم صاحب جواهر ره این دلیل را مردود می دانستند[3] چون این را استثنا می دانند ، اما چه کسی گفته مورد تمسک نیست؟ قول و فعل این ذوات مقدس حجت بر ماست. البته باز هم بیان می کنیم که به وجود حقیقی و ملکوتی ایشان واقف هستیم و معتقد به «لا یقاس بنا احد» هستیم ولی بیان ما در مقام فقاهتی و عالم ماده و تشریع است.

دلیل ششم :

ملاک اسلام در اصول اعتقادات و تکالیف شرعی متفاوت و جداست ، چرا که ملاک تکالیف شرعی سن بلوغ است و تعبدی هم می باشد در حالی که ملاک اصول اعتقادی مراتب درک و فهم و میزان شعور است و متوقف بر سن نیست.

مسائل اعتقادی به درک و فهم و شعور انسان بستگی دارد و کودک ممیز و مخصوصا مراهق نوعا درک و شعور لازم را دارد و اگر طبق این بیان و شرایط اگر اقرار به اسلام کرد ، به چه دلیلی نباید از او قبول کرد؟

پس لازم است حیث احکام شرعی ظاهری را از حیث اصول اعتقادی جدا کرد و بر اساس هرکدام علی حده احکام و اثار خودشان را مترتب نمود.

بنابراین اگر صبی ممیزی با قصد و توجه و اختیار و درک لازم اقرار به شهادتین نمود ، اینجا قهرا محکوم به اسلام است و البته در حد خودش (مثل طهارت و نجاست آثار اسلام بر او بار می شود ولی از حیث تکالیف شرعی که متوقف بر بلوغ هستند یا هکذا اجرای حدود الهی که آن ها هم مقید به بلوغ هستند فلذا تا سن بلوغ قهرا باید برای ترتب این دسته از احکام و حدود در انتظار بماند.)

گویا اشتباه و خلط بین احکام شرعی و اصول اعتقادی سبب اختلاف نظر و مخالفت با قبول اسلام صبی شده است.

اگر چنانچه این خلط حل شود ، دلیلی برای رد اسلام صبیان وجود ندارد.

به علاوه برخی از احکام وضعی صبیان صحیح است و این می تواند خودش شاهد بر ادعای ما باشد.


logo