« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/10/08

بسم الله الرحمن الرحیم

احکام صبیان در بخش عبادات/احکام الصبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/احکام الصبیان /احکام صبیان در بخش عبادات

 

احکام العبادیه :

تا به اینجا بحمدالله و المنه مساله بلوغ در ذکور و بنات به صورت مفصل و با بررسی روایات مختلف در هر دو طرف بیان شد و معلوم شد که مرز سن کودکی و دوران تکلیف در ذکور 15 سالگی است و در بنات 9 سالگی می باشد.

اینک در امتداد همین جایگاه و بر اساس همین مبانی ثابت شده (که سن بلوغ ذکور و اناث باشد) ما ان شا الله تعالی احکام صبیان را در دو بخش امور عبادی و معاملات پیگیری خواهیم کرد و در این بحث از ابتدا تا انتها فقه ، مباحث مربوط به صبیان را بررسی خواهیم کرد و تفاوتی ندارد که این مباحث قدیمی باشد یا مستحدثه باشد.

فلذا نقول :

بخش اول امور عبادی مربوط به صبیان :

مسألة 2 يعتبر في الحكم بالارتداد البلوغ و العقل و الاختيار و القصد فلا عبرة بردة الصبي و إن كان مراهقا ... [1]

(مساله دوم : آنچه معتبر است برای حکم کردن به ارتداد شخص ، بلوغ و عقل و اختیار داشتن و قصد است پس عبرت و توجهی به ارتداد صبی نیست هر چند در سن نزدیک به بلوغ باشد.)

این موارد شرائط عمومی برای حکم به ارتداد است به عبارتی احراز ارتداد و اجرای احکام آن (قتل و حبس) به تبع احراز آن ، متوقف بر شرایط عمومی تکلیف است و لذا اگر کسی شرائط عمومی را واجد نبود و عملی را مرتکب شد که موجب ارتداد می شود ، در اینجا برای شخص فاقد شرائط ، احراز ارتداد و به تبع اجرای حکم ارتداد نمی شود. اولین مورد از این شرائط هم بلوغ است و لذا صبی که کاری می کند که انکار خدا یا دین لازم می آید ، مرتد حساب نمی شود.

دومین شرط ، عقل است. لذا مجنون خارج است. حقیقتا بابت نعمت عقل باید شاکر باشیم و خداوند را شکر کنیم. گاهی اوقات انسان غرق در نعمت است ولی توجه به این نعمت ندارد.

سومین شرط اختیار است. اکراها حرفی نزده باشد. لذا اگر کسی بر اثر عصبانیت یا مثلا مسائل و مشکلات مالی و ... حرفی زد که موجب ارتداد است و بعد حتی پشیمان شد ، چنین شخصی مرتد محسوب نمی شود.

چهارمین شرط قصد است. با توجه و قصد گفته باشد.

در نتیجه فرمایش مرحوم امام راحل ، اگر صبی کاری کند که موجب ارتداد شود ، ارتداد صبی محقق نمی شود.

در عبارت مرحوم امام حکم صبی را در مراهق هم ثابت می دانند و مراهق به کسی می گویند که علائم بلوغ هیچکدام برایش حاصل نشده اما نزدیک است که یکی از علائم محقق شود و در همین ایام نزدیک ممکن است حاصل شود و به عبارتی صبی در شُرُف بلوغ است.

لذا چنانچه بلوغ مشکوک هم باشد ، اصل بر عدم و استصحاب عدمی جاری است چون بلوغ امر وجودی است و نیاز به احراز دارد.

نکات :

قبل از ورود به بحث لازم است نکاتی در رابطه با ارتداد بیان کنیم.

در بحث ارتداد 6 مطلب داریم :

اول) تعریف ارتداد :

ارتداد یعنی خارج شدن از دین اسلام.

پس ملاک ارتداد دین اسلام است نه مذهب شیعه لذا اگر شیعه ای معاذ الله سنی شود مرتد نیست و بالعکس هم همین است.

ثانی) اسباب ارتداد :

این ارتداد به چند مورد محقق می شود :

1- انکار وجود خداوند متعال

2- انکار حقانیت و نبوت پیامبر خاتم صلی الله علیه و اله

3- انکار دین اسلام از اساس

این سه مورد بحثی ندارد و مورد نزاع نمی باشد.

4- انکار ضرورتی از ضروریات دین : هرچیزی از ضروریات محسوب شود و انکار شود ، سبب ارتداد است. در اینکه علت این مورد چه می باشد ، بحث است. آیا عامل مستقل است یا برگشت به انکار نبوت پیامبر صلی الله علیه و اله دارد. بحث از آن در جای خودش بیان می شود.

مثال آن ، مثل انکار نماز و روزه است. این انکار با عدم تقید متفاوت است. ممکن است کسی نماز نخواند اما منکر ورود آن در دین هم نیست بلکه قبول دارد که مقید به دین نیست و لاابالی است و قبول دارد که اشتباه می کند ؛ چنین شخصی مرتد نیست بلکه مسلمان فاسق است. اما اگر کسی از اساس نماز را قبول نداشته باشد ، چنین شخصی منکر ضروری دین است و مرتد محسوب می شود.

یا مثلا حجاب که از ضروریات دین است و بعضی از فقها تصریح کرده اند که ضروری دین است. لذا اگر کسی منکر آن باشد ، مرتد است اما اگر زن کاشفه ، ارتدادش محرز نشود و ثابت نشود که در مقام انکار ضروری دین است ، حکم ارتداد بر او جاری نیست.

بعضی زنان متاسفانه تمام شرایط ارتداد را دارند و اظهار هم کرده اند. چنین کسی حکم مرتد دارد. اما چنانچه اظهار نکند ، احکام ارتداد را نخواهد داشت.

اما اگر انکار و عدم احتجاب کسی بر اثر انکار دین نیست بلکه بر اثر لجبازی و مخالفت با حکومت باشد ، چنین شخصی شرایط ارتداد را ندارد هرچند کار سیئه ای محسوب می شود.

در تمام مسائل مربوط به ارتداد ، سخن ما در احراز و ثبوت اصل ارتداد است لذا متعرض این مساله نمی شویم که اگر ارتداد ثابت نشد ، آیا آن گناه و گناهکار اجتماعی را رها می کنند یا برخورد های دیگری برایش در نظر گرفته شده است. این مسائل خارج از بحث ماست و موضوع بحث ما اثبات و احراز و یا عدم احراز اصل ارتداد است.


logo