« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

بررسی روایات سن بلوغ دختران/حقوق صبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/حقوق صبیان /بررسی روایات سن بلوغ دختران

 

ولادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها

انسان موجودی دارای دو بعد است ، جسمانی و روحانی

از حیث جسمانی خصوصیات و ویژگی های وجود دارد ، لکن آنچه بستر اصلی صعود و هبوط است و باعث نیل به کمال و سقوط از جایگاه انسانی می شود ، بعد روحانی است.

انسان گاهی نسبت به جسم اهمیت خاصی می دهد که اتفاقا باید باشد اما نسبت به جنبه روحانی کم توجه است. دنبال امراض روح نمی رود و درمان نمی کند.

هرکس که به هر جا رسیده است و به کمالات رسیده بدون شک با تقویت بعد روحانی بوده است. انسان با روح خود کارهای عجیبی میتواند انجام دهد ولو اینکه جنبه ملکوتی و معرفتی هم نداشته باشد ، باز هم با استخدام روح و نفس ، انسان قدرت پیدا می کند مثل مرتاض که منشا قدرت ایشان قدرت روح ایشان است.

حالا ببینیم اگر با غرض الهی و معرفتی ، روح و نفس را به استخدام در بیاوریم چه کولاکی می شود. خدا رحمت کند شهید حسین لشکری را که اولین کسی بود که اسیر شد و اخرین نفر آزاد شده است. 18 سال در اسارت بوده است. حدود 11 تا 13 سال انفرادی بوده است. بهترین خاطره خوشش در اسارت این بود که سرباز عراقی بعثی آب خنک میخورد ، باقی مانده آبی که قصد داشت بیرون بریزد به او داد بنوشد. بهترین خاطره خوش دوران اسارتش همین بود. در این دوران اسارت به حیات طیبه رسید. حافظ قرآن شد و زبان انگلیسی را یاد گرفت. اگر یکی از ما را در خانه حبس کنند ، ممکن است ادعا کنیم دچار بیماری روحی روانی شده ایم اما این شهید عزیز با این وضع با قوت زندگی می کند و با کمالات از زندان خارج می شود.

اینها قدرت روح است تا بفهمیم روح چه کارهایی می تواند بکند.

این ها را بیان کردیم برای درک این فرمایش رسول خدا صلی الله علیه و اله ، که از روی احساسات نبوده بلکه از روی منطق و بیان حقایق می فرماید :

فَهِيَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ وَ هِيَ‌ بَضْعَةٌ مِنِّي‌ وَ هِيَ قَلْبِي وَ رُوحِيَ الَّتِي بَيْنَ جَنْبَي‌ فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَد آذَى اللَّهَ.[1]

(او فاطمه دختر پیامبر است و او پاره تن من است و او قلب من است و او روح من است که در بین دوپهلوی من است پس هرکس او را اذیت کند حتما مرا اذیت کرده است و هرکس مرا اذیت کند حتما خدا را اذیت کرده است.)

روح پیامبر یعنی همانی که قدرت معراج پیدا کرد [تحمل اصلی معراج به روح است اما معراج جسمانی بوده است] روح پیامبر یعنی همان که قدرت درک وحی دارد ، این فاطمه روح پیامبر صلی الله علیه و اله است.

حالا بعضی فاطمه دارند و دچار مشکل باشند. فاطمه باعث حل مشکلات است و باعث ترقی روح است. امروز در این عالم چه خبر است؟

شهید نصرالله فرمود در جنگ با دشمنان ، فاطمه ما را کمک کرد.

اما الفقه

صحبت در سن بلوغ دختران بود که سه روایت را بیان کردیم و به پایان رسید.

روایت چهارم :

خبر صحیحه مستفیضه [خبر مستفیض در زمره اخبار احاد است هرچند از حیث ارزش از خبر غیر مستفیض ارزش بالاتری دارد] است که دلالت بر عدم جواز دخول بر جاریه در قبل از سن 9 سالگی دارد که این روایات نه سندا خدشه دارد و نه از جهت دلالت بر همین موضوع یعنی عد جواز دخول قبل از 9 سالگی دچار خدشه هستند الا اینکه نسبت به مدعا و موضوع بحث ما یعنی سن بلوغ دختران قابل تامل و بحث است.

مثل خبر حلبی از امام صادق علیه السلام :

عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَمَّادٍ عَنِ الْحَلَبِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ:

إِذَا تَزَوَّجَ‌ الرَّجُلُ‌ الْجَارِيَةَ وَ هِيَ صَغِيرَةٌ فَلَا يَدْخُلْ بِهَا حَتَّى يَأْتِيَ لَهَا تِسْعُ سِنِينَ.[2]

(اگر مردی با دختر بچه ای ازدواج کرد حق دخول به او ندارد تا زمانی که به 9 سالگی برسد)

و مثل روایت زراره از امام باقر علیه السلام :

حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ عَنِ الْحَسَنِ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ سَمَاعَةَ عَنْ صَفْوَانَ بْنِ يَحْيَى عَنْ مُوسَى بْنِ بَكْرٍ عَنْ زُرَارَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ:

لَا يُدْخَلْ‌ بِالْجَارِيَةِ حَتَّى يَأْتِيَ لَهَا تِسْعُ سِنِينَ أَوْ عَشْرُ سِنِينَ.[3]

(دخول نمی شود کرد به دختر بچه تا وقتی که برسد به 9 یا 10 سالگی)

همان طور که ملاحظه فرمودید دلالت این روایت بر اینکه دخول بر جاریه تا قبل از 9 سالگی جایز نیست ، بسیار واضح و روشن است لکن انما الکلام در اینکه آیا این ادعا ملازمه با بیان حد بلوغ هم دارد یا خیر؟ این مقصود اصلی بجث ماست که مورد بحث می باشد البته لایخفی که بعضی از فقها توانسته اند بر این روایت استناد کنند.

به نظر استاد این روایات به تنهایی قدرت اثبات سن بلوغ را ندارد اما به نحو تجابر و تعاضد می تواند کمک کننده در رسیدن به نتیجه باشد.

روایت پنجم :

در خصال شیخ صدوق نقل شده است :

حَدَّثَنَا أَبِي رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ غَيْرِ وَاحِدٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

حَدُّ بُلُوغِ‌ الْمَرْأَةِ تِسْعُ‌ سِنِينَ.[4]

(حد بلوغ زن 9 سالگی است)

این روایت از حیث سند معتبر است و از حیث دلالت بر مقصود ما بسیار واضح و روشن است و جای شک و بحث اضافه ای ندارد چرا که نه در رساندن مفهوم نقصی دارد و نه مطلب زائدی دارد که نیز به بحث داشته باشد [مثل روایت دوم که ذیل آن محل بحث و خدشه در روایت شد].

روایت ششم :

روایت از مرحوم کلینی ره است :

عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ:

قُلْتُ الْجَارِيَةُ ابْنَةُ كَمْ‌ لَا تُسْتَصْبَى ابْنَةُ سِتٍّ أَوْ سَبْعٍ فَقَالَ لَا ابْنَةُ تِسْعٍ لَا تُسْتَصْبَى وَ أَجْمَعُوا كُلُّهُمْ عَلَى أَنَّ ابْنَةَ تِسْعٍ لَا تُسْتَصْبَى إِلَّا أَنْ يَكُونَ فِي عَقْلِهَا ضَعْفٌ وَ إِلَّا فَهِيَ إِذَا بَلَغَتْ تِسْعاً فَقَدْ بَلَغَتْ.[5]

(سوال شد از حضرت صادق علیه السلام که دختران در چه سنی کودک نیستند و صبیه محسوب نمی شوند؟ در 6 یا 7 سالگی؟. حضرت فرمود : خیر ، نه 6 و نه 7 ، بلکه 9 سالگی وقتی است که صبیه محسوب نمی شود. همه قبول دارند که در این سن دختر را صبیه محسوب نمی کنند مگر اینکه دختری باشد که در این سن ضعف عقلی داشته باشد. و اگر این ضعف عقل نباشد ، اگر به 9 سالگی برسد ، بالغ شده است)

هر چند سند روایت با تعبیر رجل مرسله محسوب می شود لکن چون ارسال از طرف ابن ابی عمیر است ، طبق ضوابط رجالی اشکالی ندارد و سند روایت معتبر است اما از جهت دلالت هیچ خدشه ای نیست و بسیار واضح و بیّن و قاطع است.

در این روایت حضرت با بیان «اجمعوا کلهم...» می خواهند سیره متشرعه را بیان کنند در بین مردم جامعه ، که همه به طور عمومی این مطلب را قبول دارند که سن بلوغ دختر 9 سالگی است.


logo