« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/08/30

بسم الله الرحمن الرحیم

ادله علمیت خروج منی برای بلوغ/حقوق صبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/حقوق صبیان /ادله علمیت خروج منی برای بلوغ

 

بیان شد که تعبیر اصح در علامت دوم ، خروج المنی است کما اینکه مرحوم امام راحل همین را بیان فرمودند، و نه احتلام چرا که معنای احتلام ، لذت در خواب است که در گذر زمان به امر کذایی هم استعمال شده است.

همچنین بیان شد که مقصود از خروج منی ، امکان و استعداد آن است ، آن هم به نحو متآخم به واقع یعنی در دوره ای نزدیک و در مظان این استعداد باشد. لذا کودک 5 ، 6 ساله مظان خروج المنی نیست که بیان این نکته خواهد آمد.

علی ای حال به نظر ما آن چه که به عنوان علامت دوم بلوغ موضوعیت دارد ، خروج المنی می باشد البته همانطور که گفتیم باید از موضع معتاد بوده باشد بنابراین اگر در اتاق عمل با امکانات پزشکی از بدن شخصی منی استخراج شود (چه به هدف تلقیح و چه برای انجام آزمایشات و چه سائر اغراض) این نه علامت بلوغ به حساب می آید و نه سبب جنابت است.

و هکذا لازم است که این خروج المنی در شرائط و زمان محتمل و ممکن بوده باشد که این زمان برای دختران همان حدود سن 9 سال است ولی برای پسران این خاصیت تا حدود سن 10 سال هم می تواند باشد.

البته اینکه در جنس اناث خروج المنی امکان دارد یانه و کیفیت آن در سیر بحث بیان خواهد شد.

فلذا اگر به عنوان یک پدیده نادر در خیلی زمان جلوتر اتفاق بیافتد که عرفا زمان ممکن و محتمل شناخته نشود در اینجا بعید است که علامت بلوغ بوده باشد و عند الشک هم اصل عدمی جاری می شود.

مثل اینکه به کسی می گویند قدرت خرید فلان خانه 3 میلیاردی را داری؟ بگوید آری ، کار می کنم و پس انداز می کنم و چند سال بعد این خانه را میخرم ، اینگونه حالتی مورد نظر ما نیست چرا که در مظان خرید منزل نیست چنین شخصی.

دلیل این شرط و ادعا ، عبارتست از اینکه در واقع در بین علائم ثلاثه بلوغ علامت اصلی و مضبوط و محوری بلوغ همان شرط سنی است. به عبارتی در لسان و خطابات روایات ، علامت سن ، محوری و اصلی ترین علامت است. اینک در کلام حضرت (همانطور که در روایات سابقا اشاره شد) علامت شعر العانه یا احتلام را با تعبیر قبل ذلک بیان فرمودند که مقصود قبل از سن بلوغ می باشد که در اینجا از این تعبیر حضرت دو مطلب استفاده می شود :

اولا : علامت مضبوط و محوری همین شرائط سنی است.

ثانیا : سائر علامات مثل همین احتلام بر مقیاس این علامت سنجیده می شوند.

فلذا بر این اساس است که ما هم قبول داریم مساله خروج المنی باید در زمان ممکن و محتمل رخ بدهد تا به عنوان علامت بلوغ شناخته شوند.

البته باید دقت کرد که این شرط در سائر علامات هم هست یعنی مثلا اگر پسر بچه ای در سن 7 سالگی شعر العانه داشته باشد ، این علامت بلوغ محسوب نمیشود بلکه باید شعر العانه در زمان و وقت مقتضی و محتمل واقع شود.

تذکر : بالاتر سوالی مطرح کردیم که مگر در نسوان و جنس مونثهم منی محقق است؟ این مساله تخصصی و محل رجوع به خبره فن است. لذا لا یخفی که هرچند به نظر برخی از حکما و اطباء مثل ارسطو وپیروانش معتقدند که زن منی ندارد بلکه آن چه که از زن خارج می شود رطوبتی شبیه به منی است که وقتی با منی مرد مخلوط می شود عامل تولید نسل خواهد بود.

لکن اکثر اطبا معتقدند که زن هم دارای منی است و آن رطوبت مذکور با خصوصیت مربوطه در واقع همان منی زن می باشد.

به هرحال آنچه که مهم است این است که مسلما زن هم مثل مرد دارای رطوبت شهوانی است که در لحظه غریزه جنسی تحریک می شود و همین رطوبت در فرض مخلوط شدن با منی مرد عامل تولید نسل می باشد (این مقدار مسلّم است) اینک به این رطوبت هرچه می خواهند بگویند ، ما شئت فعبّر

الحاصل ، چهار شرط و نکته بیان شد :

1 – در علامت دوم مقصود استعداد خروج المنی است نه وقوع بالفعل آن

2 – در زمان محتمل و مظان خروج المنی باشد به نحوی که نوعا در این زمان و سن ، استعداد خروج المنی باشد.

3 – خروج از موضع معتاد باشد.

4 – خروج المنی در زن و مرد مشترک است.

علی ای حال بین فقها هیچ اختلافی نیست که خروج المنی بر اساس شرائطی که ذکر شد (شرائط اربعه) یک علامت مستقل برای بلوغ است.

اینک برای اثبات آن و اقامه سند و مدرک برخی از فقها قبل از استشهاد به روایات ، سراغ آیات کریمه قرآن رفتند و به برخی از آیات استشهاد کرده اند :

آیه اول : نساء 6 :

﴿وَ ابْتَلُوا الْيَتامى‌ حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاح ... ‌﴾

در مورد اموال ایتام است که بزرگتر ها موظف هستند اموال صبی را حفظ کنند که البته بدون افراط و تفریط و با حفظ تقوا باشد. منتهی و نهایت زمان این حفظ هم زمان بلوغ نکاح است و این سن نکاح محل بحث است. مقصود از این سن نکاح ، سن بلوغ شرعی است یا سن استعداد ازدواج یا سن بلوغ اقتصادی است؟

آیه دوم : نور 59 :

﴿وَ إِذا بَلَغَ الْأَطْفالُ مِنْكُمُ الْحُلُمَ فَلْيَسْتَأْذِنُوا ...﴾

در باب ورود اطفال به غرفه ها و اتاق والدین است که از آیه 58 آغاز می شود که قبل از بلوغ در سه نوبت باید اذن بگیرند برای ورود به اتاق والدین ، وقت صبح ، ظهر و شب که معمولا وقت استراحت و راحتی والدین است ، در این آیه که آیه 59 است می فرماید بعد از بلوغ در هر زمانی باید اذن بگیرند برای ورود به اتاق والدین و مقید به زمان خاصی نیست.

آیه سوم : اسراء 34 :

﴿وَ لا تَقْرَبُوا مالَ الْيَتيمِ إِلاَّ بِالَّتي‌ هِيَ أَحْسَنُ حَتَّى يَبْلُغَ أَشُدَّه‌﴾

نزدیک به مال یتیم نشوید مگر به جهت صلاح و مصلحت تا زمان بلوغ آن ها

از نظر استاد ، این آیات چندان مفید به استدلال نیستند هرچند برخی از این آیات قابل توجه است و ممکن است با بیان و وجوهی مدعا را ثابت کنند اما در نهایت بهترین دلیل همان روایات شریفه است در واقع به نظر استاد استشهاد به این آیات بدون تفسیر روایات امکان ندارد بنابر این ما معتقدیم برای اثبات مدعا (خروج المنی دومین علامت بلوغ است) چاره ای نداریم جز اینکه مستقیم وارد باب روایات بشویم فلذا نقول که ان شا الله در جلسه آینده.

 

logo