« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد سیدمحمد میراحمدی

1403/08/28

بسم الله الرحمن الرحیم

ادله روایی علائم بلوغ/حقوق صبیان /فقه الاسره

 

موضوع: فقه الاسره/حقوق صبیان /ادله روایی علائم بلوغ

 

کلام در ادله روایی علامت بودن شعر العانه برای بلوغ بود. دومین روایت هم بیان شد و نکات سندی آن ذکر شد و نکته مهم در مساله رجال ، کفایت وثوق به صدور است.

در مبحث حدیث یکی از مبانی در بین علما و فقها مبنای وثوق به صدور احادیث است که در این مبنا صحت سند و روات حدیث یکی از راه های وثوق به صدور روایت است و تنها دلیل بر اطمینان به صحت روایت نیست. استاد محترم نیز در این مقام می فرماید مبنای ما در مباحث حدیثی وثوق به صدور روایت است ، نه لزوما وثوق به سند روایت.

و اما از جهت دلالت هم روشن است.

(لا یخفی نکاح صبی و صبیه از قبل بلوغ براساس مصلحت توسط تشخیص والدین صحیح و جایز است حال این مصلحت چه برای طرفین یعنی دختر بچه ، پسر بچه و چه مصلحت برای بزرگتر ها باشد مثل اینکه ازدواج دو صبی ، در ارتباطات بزرگترها تسهیل ایجاد می کند. لکن تنجز آن متوقف بر رضایت خود این ها برای بعد از بلوغشان می باشد بنابراین اگر قبل بلوغ ؛ فوت اتفاق بیافتد آن عقد نکاح باطل شده و اثری ندارد بنابرین مسله توارث و مهریه خود به خود منتفی است.)

اما نکته مورد نظر ما در این روایت این است که چه زمانی این پسر بچه به بلوغ می رسد؟

در اینجا یعنی روایت ابوخالد به وضوح تصریح شده است که نبات موی عانه از علائم بلوغ آن صبی می باشد که پس از بلوغ امر نکاحش در اختیار خودش می باشد و می تواند آن را رد کند یا تایید کند.

در روایت سه علامت بیان شده است :

اولا :15ساله شود.

ثانیا : موی خشن بر صورت پسر بچه بروید.

ثالثا : موی خشن بر عانه بروید.

البته قید خشن در روایت نیست اما مشخص است که این قید باید باشد وگرنه موی غیر خشن بر صورت پسر بچه ها و صبیان که در مظان بلوغ نیستند هم گاهی می روید.

قید "قبل ذلک" هم بیان شد سابقا که مقصود این است که اگر روئیدن مو قبل از 15 سالگی بود ، کفایت می کند و فی الواقع علامت بلوغ اقرب الموارد است یعنی هر کدام از معیار سنی یا معیار ظاهری زودتر محقق شد ، همان نشانه بر بلوغ است.

علی ای حال در روایت موی عانه علامت بلوغ شمرده شده است.

تذکر : اشکالی که در روایت قبل نسبت به فقره "اشعار" و "یشعر فی وجهه" داشتیم هکذا اینجا هم تکرار می شود که البته جواب ، الجواب (یعنی همانطور که در آن جا سخن از تبعیض در حجیت کردیم ، اینجا هم همان جواب جاری است)

پس در واقع این اشکال هم مانع از تمسک به روایت نمی باشد فلذا برای ما اثبات شد که یکی از علائم بلوغ شعر العانه می باشد و این روایت هم به وضوح و روشنی بر مقصود دلالت داشت. فثبت المطلوب

3 : ما فی تفسیر علی بن ابراهیم فی تفسیر قوله تعالی ﴿وَ ابْتَلُوا الْيَتامى‌ حَتَّى إِذا بَلَغُوا النِّكاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْداً فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوالَهُمْ ...﴾[1] فإنه يمتحن بريح إبطه أو نبت عانته، فإذا كان ذلك فقد بلغ- فيدفع إليه ماله إذا كان رشيدا[2]

(ترجمه : امتحان می شود به بوی زیر بغلش یا روئیدن [موی] عانه ، پس هرگاه این ها بود بالغ شده است و برگردانده می شود به خودش مالش اگر رشید باشد.)

مفاد آیه شریفه این است که هرگاه فرزندان در مظنه بلوغ بودند [نه اینکه صبی 5 ساله را امتحان کنند] آن ها را آزمایش کنید. تا زمانی که به سن نکاح برسند. اگر بعد از آزمایش های مکرر به این نتیجه رسیدید که به رشد رسیده اند و سن نکاح است ، اموالش را به او پس بدهید.

در تفسیر این آیه کریمه علی بن ابراهیم نقل می کند که باید این فرزند و صبی امتحان شود به چند چیز :

1- بوی زیر بغل . البته این کنایه از موی زیر بغل است چرا کهتا موی نباشد ، بوی بد محقق نمی شود ولو عرق باشد.

2- موی عانه

در روایت می فرماید اگر این علامت ها محقق شد نشانه بلوغ است. البته این علائم باید در کنار سن رشد باشد تا اموالش به او برگردانده شود.

سن ها چند نوع است : سن تمییز ، سن بلوغ ، سن رشد

سن تمییز که از حدود 5 سالگی است و باید در این سن مراعات کرد.

سن بلوغ که محل بحث است.

سن رشد هم مربوط به امور مالی است که ممکن است کسی بالغ باشد اما رشید نباد.

در این روایت هم به صراحت موی عانه را جز علائم بلوغ معرفی کرده است.

البته در این روایت دو ملاحظه وجود دارد :

1 _ برخی از فقها احتمال داده اند عبارت مذکور مقول قول معصوم نیست بلکه فرمایش خود علی بن ابراهیم است فلذا در جایگاه مباحث فقاهتی قابل احتجاج نمی باشد. لکن این احتمال از نظر ما ضعیف و غیر قابل اعتنا است چرا که در نقل های مشابه دقیقا به همین مضمون تصریح شده است که متن کلام از حجت خدا امام صادق علیه السلام می باشد.

2 – همان فرضیه تبعیض در حجیت که در روایت دوم مطرح بود در اینجا هم جاری است چرا که ریح ابط به عنوان علامت مستقل برای بلوغ در این روایت وارد شده است در حالی که فقها از آن اعراض کرده اند.

در واقع در این روایت یکی از اشکالات ، ریح ابطه است که جواب همان است که بیان شد که قائل به تبعیض در حجیت هستیم.

علی ای حال با لحاظ این دو نکته به این روایت هم برای اثبات شعر العانه به عنوان علامت بلوغ می توان تمسک کرد.

ان شا الله در جلسه آینده وارد علامت بعدی خواهیم شد.


logo