1403/08/19
بسم الله الرحمن الرحیم
تبیین موضوع و بحث/حقوق اولاد /فقه الاسره
موضوع: فقه الاسره/حقوق اولاد /تبیین موضوع و بحث
از ابتدای سال تحصیلی حقوق زوجین را آغاز کردیم و در جلسه سابق به پایان رسید.
در نگاه کلی به حقوق زوجین و پیش از آغاز بحث جدید باید بگوییم :
بحث دو شاخه کلی داشت :
بخش اول : حقوق زوج
بخش دوم : حقوق زوجه
در بخش اول : نتیجه این شد که 5 حق اساسی برای زوج وجود دارد :
1 – خروج المراه من بیتها باذنه
دو استثنا داشت :
الف : حکم عسر و حرجی باشد.
ب : ضرورت های عرفی که موجب ضرر می شود. (البته همین مورد دو شرط داشت)
2 – الاستمتاع المتعارف
در استمتاع غیر متعارف نکاتی بیان شد.
3 – تبعیتها للزوج فی تربیه الاولاد فی اصولها
4 – ازاله المنفّرات عن بدنها و ثیابها
5 _ استئذانها عن الزوج فی تصرفاتها المالیه (من مالها او مال زوجها)
این ها پنج حق از حقوق زوج بود.
بخش دوم : نکاتی بیان شد و حقوقی ذکر شد. در نهایت به دو دسته روایات رسیدیم که دسته دوم مشعر به حصر حقوق زوجه در همان موارد مذکور در روایت بود.
اما در مقام تبیین روایات دسته دوم بیان شد که حصر اضافی است نه حصر حقیقی. شاهد و دلیل آنهم دو چیز است :
1 – وضعیت فقر و شرایط سخت معیشتی صدر اسلام کما اینکه در روایت کشف الغمه ذکر شد.
2 – اجماع فقها بر وجود مسکن در حقوق زوجه با وجود عدم ذکر آن در روایات مشعر به حصر
بنابراین حصر اضافی شد و لذا حقوق زوجه عبارتست است : ملزومات زندگی زوجه به قدر شان و متعارف عند المتشرعه ، و حفظ آرامش زوجه در زندگی ؛ و تعیین کیفیت این ملزومات بر عهده منفق یعنی زوج است.
مساله چهارم :
بحث و مساله جدید :
عنوان کلی بحث «حقوق صبیان و اولاد است.»
فصل ها و بخش های متعددی دارد این مساله که طول خواهد داشت.
اولین فصل علامات بلوغ است :
بنابر این پس از پایان مباحث مربوط به حقوق زوجین در ادامه ان شا الله مباحث مربوط به اولاد و فرزندان محل بحث قرار میگیرد که در فصل های متعدد و متنوعی که مربوط به شؤون مختلف این قشر می باشد مورد بحث قرار خواهد گرفت.
فصل اول : علامات البلوغ
مرحوم امام راحل در کتاب شریف تحریر الوسیله در کتاب الحجر پس از بیان اسباب اصلی محجوریت که چهار مورد را می شمارد (یک : صِغَر سن ؛ دو : سفاهت ؛ سه : فلس و بی پولی و ورشکستگی ؛ چهار :مرضی که مشرف به مرگ بوده باشد.) می فرماید:
القول فی الصغر :
مسألة 1 الصغير و هو الذي لم يبلغ حدّ البلوغ محجور عليه شرعا لا تنفذ تصرفاته في أمواله ببيع و صلح و هبة و إقراض و إجارة و إيداع و إعارة و غيرها إلا ما استثني- كالوصية ...[1]
(ترجمه : کلام در صغر : مساله 1 صغیر کسی است به حد بلوغ نرسیده است و محجور علیه است از نظر شرعی –امکان تصرف در اموالش را ندارد- تصرفاتش در اموالش نافذ نیست چه به بیع و صلح و هبه و قرض دادن و اجاره دادن و ودیعه دادن و عاریه دادن و غیر اینها مگر مواردی که استثنا شده است مثل وصیت)
سپس به همین مناسبت ایشان در همین مبحث در مساله 3 وارد بحث از علامات بلوغ می شود فلذا می فرماید :
مسألة 3 يعرف البلوغ في الذكر و الأنثى بأحد أمور ثلاثة:
الأول : نبات الشعر الخشن على العانة، و لا اعتبار بالزغب و الشعر الضعيف ...[2]
(ترجمه : بلوغ در دختر و پسر به یکی از سه امر شناخته میشود :
اول : روییدن موی خشن بر بالای عانه و اعتباری به موی نازک و موی ضعیف نیست.)
در این مساله امام می فرماید : علامات بلوغ در دختر و پسر مشترکا این است که ذکر می شود. لذا مقام علائم بلوغ اختصاصی دختر یا پسر به تنهایی نیست.
اولین علامت ، روییدن مو بر زیر ناف و بالای شرمگاه است. شرط هم این است که موی خشن باشد و اعتباری به موی نازک یا کرک نیست.
تفصیل و بیان ادامه مطلب در جلسه بعد ان شا الله