موضوع: اگر کسی مقداری آب طاهر دارد اگر با آن آب وضو بگیرد مجبور است آب نجس بیاشامد، کدام مقدم است؟
در مسئله 24 فرمودهاند: اذا دار امره بین ترک الصلوه فی الوقت او شرب الماء النجس کما اذا کان معه ما یکفی لوضوئه من الماء الطاهر کان معه ماء نجس بمقدار حاجته لشربه و مع ذلک لم یکن معه ما یتیمم به بحیث لو شرب الماء الطاهر بقی فاقد الطهورین ففی تقدیم ایهما اشکال نمیدانم چه شده مرحوم سید یک مسئله را واگذاشتهاند یک مسئله را متعرض شدهاند؟
یک حرف این است که آب دارد یا باید بخورد یا باید وضو بگیرد حالا این جا چه بکند؟ آب را بخورد؟ یا وضو بگیرد؟ این مسئله را متعرض نشده اند.
اما یک مسئله دیگر اینکه آب نجس دارد آب پاک هم دارد اگر آب پاک را بخورد دیگر چیزی ندارد بر آن تیمم بکند آیا آن آب را بخورد فاقد الطهورین میشود؟ یا اینکه آب را نخورد وضو بگیرد این مسئله را متعرض شدهاند میفرماید ففی تقدیم ایهما اشکال، لذا مسئله اول را متعرض بشویم تا برسیم به مسئله دوم آب نجس دارد آب پاک دارد با آب پاک که نمیشود وضو گرفت این اگر آب را وضو بگیرد باید آب نجس بخورد حالا آیا آب نجس بخورد وضو بگیرد؟ یا نه؟ خب این مسئله سابقا ظاهراً فهمیده شده حالا هم انسان بگوید که این عدم تمکن من الماء این راستی آب برای وضو گرفتن ندارد بنابراین تیمم بکند آب پاک بخورد آب نجس نخورد یا اینکه نه، دوران امر است بین خوردن حرام یعنی آب نجس یا وضو گرفتن و وضو گفتن چون بدل دارد تیمم کند و آن آب پاک را بخورد نوبت نرسد به اینکه آب نجس بخورد.
این مسئله را مثل اینکه مرحوم سید مثلا به وضوح باقی گذاشتهاند و دوران امر بین اینکه حرام بکند یعنی آب نجس بخورد یا اینکه وضو بگیرد رفع حدث بکند نوبت به این کار نمیرسد باید تیمم کند آب نجس را نخورد ولی سابقا همین اشکالها بود که مرحوم سید میگفتند رفع خبث مقدم بر رفع حدث است ما میگفتیم به چه دلیل؟ دیگر برمیگردد به اینکه بگویید له بدل چون بدل دارد لذا آن آب طاهر خوردن، آب نجس نخوردن مقدم است، یک دلیلی بیاوریم بر اینکه حتما باید آب نجس نخورد دلیل نداریم همین له بدل که مرحوم سید سابقا گفتهاند له بدل را بگوییم که چون بدل دارد لذا تیمم بکند و نماز بخواند مسئله صاف نیست اصلا مرحوم سید متعرض آن هم نشدهاند.
آنکه مرحوم سید متعرض است این است که آب نجس دارد آب پاک دارد اگر آب پاک را بخورد خب دیگر باید تیمم بکند حالا اگر ما یتیمم به نداشته باشد میشود فاقد الطهورین حالا که شد فاقد الطهورین دیگر باید نماز نخواند دوران امر است بین اینکه نجس بخورد یا نماز نخواند مرحوم سید نتوانستند جازم شوند گفتند فیه اشکال برای اینکه آب نجس بخورد یا اصلا نماز نخواند فاقد الطهورین، اصلاً نماز نخواند.
محشین بر عروه هم یعنی مقررین مثل مرحوم آقای حکیم و مرحوم آقای خویی و امثال اینها اینها هم گفتهاند خب برای اینکه نماز اهم است آن نخوردن حرام مهم است قاعده اهم و مهم اقتضا میکند اینکه نماز بخواند با وضو، آب نجس بخورد حالا این حرف درست است؟
اولا فاقد الطهورین را ما میگوییم باید نماز بخواند دوران امر میشود بین اینکه رفع حدث بکند یا رفع خبث برمیگردد به آن مسئله، ما میگوییم فاقد الطهورین باید نماز بخواند بدون اینکه وضو بگیرد حالا در این جا حتما باید نماز بخواند حالا که حتما باید نماز بخواند دوران امر میشود بین اینکه حرام بخورد یا وضو بگیرد یک دلیل باید بیاید بگوید که حتما باید وضو نگیرد تیمم کند برای اینکه آب پاک بخورد به چه دلیل؟ له بدل چون که وضو بدل دارد لذا آب نجس را نخورد آب طاهر بخورد و برای نمازش هم تیمم بکند نمیتواند تیمم بکند فاقد الطهورین همین جوری نماز بخواند و اینکه مرحوم آقای حکیم مرحوم آقای خویی میگویند نماز اهم است این نمیخواهد نماز نخواند، میخواهد بعد نماز بخواند میخواهد وقت را از دست بدهد برای اینکه فاقد الطهورین بگویید هم نمازش باطل است معنایش این است حالا نماز نخوان یک ساعت بعد نماز بخوان دوران امر بین ترک صلاه نیست بین اینکه صلاه را در وقت بخواند اگر روی فرمایش شما که بگویید فاقد الطهورین باید نماز نخواند یعنی بعد نماز بخواند آنهایی که میگویند فاقد الطهورین نمازش باطل است میگویند حتما نمازش را قضا کند دیگر، میگویند حالا نمیتواند تیمم بکند ما یتیمم به ندارد وضو نمیتواند بگیرد نماز نخواند یک ساعت بعد آب پیدا میکند وضو بگیرد نماز بخواند وقت را از دست داده نه نماز را، لذا ایرادی که به مثل مرحوم آقای حکیم هست که دوران امر میاندازند بین نخواندن نماز و خوردن نجس میگویند نه، نماز را بخواند برای اینکه نماز از روایات میفهمیم نماز اهم از همه چیز است پس بنابراین این جا تیمم نمیتواند بکند پس بنابراین نجس را بخورد و وضو بگیرد نماز بخواند اما اگر کسی به آقای حکیم به مرحوم آقای خویی و امثال اینها بگوید دوران امر بین نماز نخواندن و مثلا حتی شراب، نماز نخواندن و خوردن آب نجس نیست، دوران امر است بین اینکه خوردن آب نجس یا نماز را در وقت از دست دادن کدام مقدم است؟ و ما بگوییم چون نماز اهم است مقدم است میگوییم نه باید بگوییم که چون نماز را در وقت خواندن اهم از خوردن نجس است، من نمی دانم این چنین هست یا نه؟
بگوییم که این آب ندارد سابقا این را صحبت کردیم دیگر و چون آب نداردنوبت میرسد به تیمم، بدل دارد مرحوم سید سابقا گفتند دوران امر رفع خبث یا رفع حدث؟ گفت رفع خبث مقدم است برای اینکه رفع حدث بدل دارد تیمم بکند، حالا این جا فرض ما این است که بدل هم ندارد بدل نیست یعنی اگر بگوییم آب پاک را بخور حالا نوبت به تیمم نمی رسد برای اینکه تیمم ندارد له بدل ندارد باید نماز نخواند ما میگوییم نماز را بخوان درست هم هست و اشکال هم ندارد، حالا مشهور من جمله مرحوم سید میگویند که نه نمازرا نخوان فاقد الطهورین نمازش باطل است میگوییم خیلی خوب نماز را نخوان یعنی چه؟ یعنی بگذار یک ساعت دیگر بخوان یک دفعه اصلا دیگر نمیتواند نماز بخواند حرف آقای حکیم خوب است اما این که نمیخواهد اصلا نماز نخواند نماز توی وقت را نمیتواند بخواند اگر آب طاهر را بخورد دیگر آب ندارد ما یتیمم به هم ندارد توی وقت دیگر نمیتواند نماز بخواند باید خارج از وقت نماز بخواند لذا اگر بتوانیم اهم و مهم درست بکنیم بگوییم نماز توی وقت این شرط وقت مقدم بر آن است آن وقت مسئله درست میشود الا اگر بگوییم نه، دوران امر بین خوردن نجس یا نماز را توی وقت نخواندن کدام مقدم است؟ جرأت میخواهد انسان بگوید نجس بخور با وضو نماز بخوان، دیگر همان مسئله سابق میشود نظیرش را هم حالا باز میآییم میگوییم هر کجا دوران امر بین یک حرامی است یا یک شرطی از شروط نماز را از دست بدهیم کدام اینها مقدم است؟ مرحوم سید اینها را سه چهار تا فرع کرده لازم نبود سه چهارتا فرع بفرمایند یک قاعده کلی اینکه دوران امر بین اینکه حرامی را مرتکب بشود یا اینکه شرطی از شروط را از دست بدهد کدام مقدم است؟ بین اینکه رفع حدث را از دست بدهد یا اینکه یکی از شروط را از دست بدهد کدام مقدم است؟ همهاش از یک نسق است اما مرحوم سید مثل اینکه نتوانستند درست کنند همه همه از یک نسق است حالا منجمله این جا نتوانستند جازم بشوند با فیه اشکال از مسئله گذشتهاند.
ببینید نمیدانم چه شده مرحوم سید در این مسئله 24 باید دو تا مسئله متعرض بشوند یک مسئله متعرض شدهاند اذا دار امره بین ترک الصلوه فی الوقت بردندش این جا او شرب الماء النجس مثل کجا؟ کما اذا کان معه ما یکفی لوضوئه من الماء الطاهر و کان معه ماء نجس بمقدار حاجته لشربه و مع ذلک لم یکن معه ما یتیممبه بحیث لو شرب الماء الطاهر که اگر آب طاهر را خورد بقی فاقد الطهورین ففی تقدیم ایهما اشکال دوران امر است بین اینکه آب پاک بخورد اگر آب پاک را خورد خب دیگر آب ندارد تیمم هم نمیتواند بکند تا بگوییم له بدل، باید نماز نخواند که مرحوم سید اذا دار امره بین ترک الصلوه فی الوقت، این فی الوقت را مرحوم سید زرنگی کردند آوردند ففی تقدیم ایهما اشکال که نماز را در وقت بخواند با وضو بخواند، نماز را بگذارد خارج از وقت بخواند اما آب نجس هم نخورد آب پاک بخورد کدام مقدم است؟مرحوم سید نتوانستند بگویند کدام مقدم است، مرحوم آقای حکیم میگویند که حتما باید این نماز با وضو توی وقت بخواند چرا؟ چون نماز اهم است، به مرحوم آقای حکیم میگوییم آقا اینکه نمیخواهد نماز نخواند خود مرحوم سید فرموده اند ترک الصلاه فی الوقت توی وقت نمیتواند نماز بخواند دوران امر میشود بین این که نجس بخورد یا وقت را از دست بدهد؟ کدام مقدم است؟ خب مرحوم سید نتوانستند جازم بشوند، به جا هم نتوانستند جازم بشوند خب میگوییم که حالا نجس نخورد حرام به جا نیاورد وقت را از دست می دهد یک ساعت دیگر آب پیدا میکند نماز میخواند لذا این فرمایش آقای حکیم و فرمایش آقای خویی به جا نیست اگر دائر مدار این باشد که اصلا دیگر نتواند نماز بخواند آن وقت حرف آقای حکیم خوب است آن جاها هم نمیدانم چقدر حرف اقای حکیم و اینها خوب است؟ مثلا نظیرش را مثال بزنم برایتان ببینید که نمیگویند دوران امر است بین اینکه عرض خودش را حفظ بکند یا نماز بخواند کدام مقدم است؟ نه، حتی مال خودش را دوران امر بین اینکه مال خودش را حفظ کند اگر بخواهد نماز بخواند دزد میاید میبرد مالش را حفظ کند یا نماز نخواند؟ کدام مقدم است؟ معمولا فقهاء در این گونه موارد میگویند نماز نخواند، نمیخواهد هم که نماز نخواند بعد از وقت نماز میخواند ولی فقهاء این را متعرض نشدهاند که بعد نماز می خواند، گفته اند آن جاها که لنفسه او عرضه او ماله گفتهاند نماز نخوان، لذا نمیدانیم که کدام اینها؟ آن جاها لعرضه او حتی لنفسه او عرضه او ماله میگویند نماز نخوان لذا نمیدانیم آن جاها میگویند اذا دار الامر بین اینکه یک امر اهمی جلو باشد و ترک یک امر مهم راستی خیلی مهم مثل جان و عرض و مال و امثال اینها، شما یک قدری بالاتر یا نماز بخواند یا بتواند یک نفر محترمهای را نجات بدهد کدام مقدم است؟ برای اینکه اگر بخواهد نماز بخواند بچه مردم میافتد غرق میشود خب مسلم است میگویید نماز نخواند دیگر یک کسی را خیال نمیکنم یک کسی پیدا کند بگوید به منچه؟ اگر این نماز بخواند یکی را میکشند حالا این نماز بخواند یا نه؟ خب حتما باید نماز نخواند نمیشود که بگوییم نماز چون که عمود دین است و اهم از همه چیز پس بنابراین نه، بگذارید او را بکشند بگذارید مال از بین برود العیاذ بالله بگذارید عرض از بین برود این نمازش را بخواند لذا ما نحن فیه همین طور است دیگر، یک شرب ماء نجس دوران امر بین این است که یا آب نجس بخورد و نماز بخواند با وضو یا اینکه آب نجس را نخورد اب پاک بخورد اگر تیمم است تیمم کند، این جا را مرحوم سید متعرض نشده مثل اینکه سابقا متعرض شدهاند به وضوح باقی گذاشتهاند یعنی حتما له بدل باید این آب پاک را بخورد آب نجس را نخورد تیمم کند نماز بخواند، همین را ما اشکال داشتیم گفتیم به چه دلیل؟ حالا مرحوم سید این فرع را متعرض نشدهاند باید متعرض شده باشند دیگر، متعرض نشدهاند رفتهاند آن جا که اگر آب پاک را بخورد این دیگر چیز ندارد تیمم کند باید فاقد الطهورین باشد، فاقد الطهورین که شد نماز نمیتواند بخواند اذا دار الامر بین اینکه نماز نخواند، نه نماز نخواند، نماز در وقت، خود مرحوم سید متوجه هستند که نمیخواهد بگوید نماز نخواند، نماز فی الوقت، خب آب نجس را نمیخورد آب طاهر را هم میخورد دیگر ما یتیممبه ندارد فاقد الطهورین است ما میگوییم نماز بخوان، مرحوم سید میگویند نه نماز نخوان اما بگذار یک ساعت دیگر بخوان برمیگردد به اینکه دوران امر بین اینکه نجس بخورد یا وقت را از دست بدهد کدام مقدم است؟ جرأت میخواهد انسان بگوید که نه در این جاها وقت مقدم است و این نجس بخورد و فاقد الطهورین بشود، به عکس هم همینطور بگوییم که این وضو بگیرد نجس بخورد برای اینکه وقت را از دست ندهد یک کسی بگوید نه، شارع مقدس وقتی حرام بیاید توی کار دیگر همه چیز فدای حرام، نماز نمیخواند یعنی فی الوقت نمیخواند نماز خواندن مهم است از همه چیز مهم است باید نماز بخواند اما یک دفعه نماز نمیخواند اما توی وقت نمیخواند حالا که توی وقت نماز نخواند الان حرام را بهجا نمیاورد آب نجس نمیخورد یا حرامهای دیگر حرام را به جا نمیاورد مثل همان جاها که عرض مردم یا عرض خودش در مخاطره است نماز نمیخواند یک ساعت دیگر نماز می خواند این دوران امر بین نماز نخواندن و حفظ عرض مردم نیست بلکه حفظ عرض مردم یا عرض خودش را میکند نماز توی وقت نمیخواند وقتی که قضیه تمام شد نماز میخواند ظاهراً ایراد به مرحوم آقای حکیم و آقای خویی وارد است، نمیشود گفت وقتی نشد بگوییم دوران امر بین اینکه شرطی از شروط نماز را از دست بدهد یا آب نجس بخورد کدام مقدم است؟ فرمود سید میگویند فیه اشکال، نباید هم بگویند فیه اشکال باید بگویند تخییر، یکی از فضلا چند روز قبل میگفتند که دوران امر بین تعیین و تخییر، برای اینکه این سر و صداها یک تعیینی درست میکنداز او تشکر کردم اما چون که ما در دوران امر بین تعیین و تخییر تعیینی نیستیم برائت روی خصوصیت دارد بنابراین تخییری هستیم ما نحن فیه هم همین طور است آب نجس بخورد یا آب نجس نخورد وضو بگیرد کدام مقدم است ما میگوییم مخیر است اگر کسی این جا را بگوید له بدل آن مقدم است اما حرف مرحوم سید میشود که اگر هم این آب پاک را بخورد دیگر نمیتواند نماز بخواند اما توی وقت نه آن جور که آقای حکیم میگویند، توی وقت، دوران امر بین اینکه وقت را از دست بدهد یا آب نجس بخورد میگوییم مخیر است نمیشود ما بگوییم حتما آب نجس بخور که مرحوم آقای حکیم و مرحوم آقای خویی و اینها میگویند حتما، این ففیه اشکال خیلی از محشین میگویند که نه حتما نجس را بخور ونماز را بخوان با وضو برای اینکه نماز مقدم است ظاهراً حرف من درست باشد دیگر، حرف آقایان صاف نیست درست نیست، این هم مسئله 24.