1404/02/17
بسم الله الرحمن الرحیم
آیات 190-194/سوره آل عمران / معاد در قرآن
موضوع: معاد در قرآن/سوره آل عمران /آیات 190-194
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
بحث ما پیرامون آیات ۱۹۰ تا ۱۹۴ سوره شریفه آل عمران است. در آغاز این بخش از قرآن کریم آمده است:
﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ، الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ﴾[1]
لبیب کیست؟
«أُولُو الْأَلْبَاب» کسانیاند که عقلشان با مکدّرات عالم ماده و هوسها مشوب نشده و برخوردار از عقل خالص و لطیف هستند. آنان از هوی و هوس، شهوت و مادّهپرستی دورند و ویژگی بارز آنان این است که: ﴿يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ﴾[2]
دو احتمال تفسیری درباره این ذکر:
۱. ذکر دائمی در همه حالات انسانی: قیام، قعود و اضطجاع در ادبیات عرفانی به معنای جامع همه حالات انسانی آمده و نشان از استمرار ذکر در تمامی شرایط دارد.
۲. تطبیق با احکام فقهی نماز: طبق فقه، فرد در حالت توانایی قیام، نماز را ایستاده میخواند؛ در صورت ناتوانی نشسته و اگر باز هم نتواند، خوابیده اقامه میکند.
آیات مؤیِّد
۱. بقره: ۱۶۴
﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَالْفُلْكِ الَّتِي تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِمَا يَنفَعُ النَّاسَ وَمَا أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن مَّاء فَأَحْيَا بِهِ الأرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَبَثَّ فِيهَا مِن كُلِّ دَآبَّةٍ وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ وَالسَّحَابِ الْمُسَخِّرِ بَيْنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ لآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾[3] در این آیه، همانند آیه محل بحث ما، عقل ابزار درک نشانههای الهی معرفی شده است. تعبیر «یعقلون» در اینجا به معنای استفاده حقیقی از عقل است، یعنی همان عقل لبیب.
۲. نحل: ۱۲
﴿وَسَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ [4] در این آیه نیز همانند مورد قبلی، عقل خالص مراد است؛ عقلی که در تقابل با هوای نفس قرار نگرفته است.
۳. نحل: ۶۶–۶۷
﴿وَإِنَّ لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِينَ وَمِن ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ [5] اشاره به بهرهمندی از شیر و میوهها به عنوان نعمتهای الهی دارد که درک آن فقط از عهده «قوم یعقلون» برمیآید، یعنی صاحبان لب.
۴. روم: ۲۴
﴿وَمِنْ آيَاتِهِ يُرِيكُمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَيُنَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَيُحْيِي بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ ﴾ [6] باز هم عقل به عنوان کلید فهم آیات تکوینی و طبیعت در نظر گرفته شده است.
۵. جاثیه: ۵
﴿وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ وَمَا أَنزَلَ اللَّهُ مِنَ السَّمَاءِ مِن رِّزْقٍ فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا وَتَصْرِيفِ الرِّيَاحِ آيَاتٌ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ [7] در ادامه همین آیه در سوره آل عمران بیان میشود: ﴿يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ﴾[8] که نشاندهنده رابطه مستقیم میان عقل و ذکر است؛ عقلِ لُبّی منجر به ذکر میشود و ذکر، تعقّل را شکوفا میسازد.
تعقّل و ذکر: واژگان متناظر قرآنی
در قرآن، تعقّل و ذکر به صورت متناظر و مکمل آمدهاند. عقل لبیب، ذکر میآورد و ذکر، عقل را پالایش میدهد. نتیجه این پیوند، آن است که: الذاکر لا یُذنب؛ انسان تا زمانی که ذاکر است، دچار گناه نمیشود.[9]
روایت از امیرالمؤمنین علیهالسلام. امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند:
«لِيَتَأَسَّ صَغِيرُكُمْ بِكَبِيرِكُمْ، وَلْيَرْأَفْ كَبِيرُكُمْ بِصَغِيرِكُمْ، وَلَا تَكُونُوا كَجُفَاةِ الْجَاهِلِيَّةِ، لَا فِي الدِّينِ تَفْقَهُونَ، وَلَا عَنِ اللَّهِ تَعْقِلُونَ، كَقَيْضِ بَيْضٍ فِي أَدَاحٍ، يَكُونُ كَسْرُهَا وِزْرًا، وَيَخْرُجُ حِضَانُهَا شَرًّا»[10]
یعنی اگر تعقّل نباشد و انسان ذکر خدا را ترک کند، همچون تخمی است که نه قابل شکستن است و نه سودی در نگهداریاش.
طبق این روایات زمانی انسان با خاصیت می شود که تعقل دارد و ذاکر است.
والسلامُ علیکم ورحمةُ الله وبرکاته.