« فهرست دروس
درس تفسیر استاد محسن ملکی

1404/01/20

بسم الله الرحمن الرحیم

 آیه 190 تا 194/ سوره آل عمران /معاد

 

موضوع: معاد/ سوره آل عمران / آیه 190 تا 194

 

جلسه نوزدهم از جلسات تدبر در قرآن کریم به آیاتی اختصاص دارد که ارتباط خاصی با معاد دارند. این آیات از جهات مختلف مورد بررسی قرار می‌گیرند. در این جلسه، به آیه 194 از سوره آل عمران پرداخته می‌شود. آیات 190 تا 194 در این سوره، آیاتی هستند که به طور خاص با موضوع معاد مرتبط‌اند و در این بحث بررسی خواهند شد.

آیات از شماره 190 آغاز می‌شود. گرچه آیه 190 خود کلمه‌ای ندارد، اما بررسی چند آیه از 190 تا 194 در کنار یکدیگر مناسب به نظر می‌رسد. این آیات به جنبه‌های دعایی نیز پرداخته‌اند و نکات خوبی در ارتباط با ذکر قیامت و معاد در خود دارند. در این خصوص، در ادامه آیات زیر آمده است:

﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىٰ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَٰذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾

این قسمت از آیه به بحث قیامت و معاد اشاره دارد.

﴿رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ ۖ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ رَبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلْإِيمَانِ أَنْ آمِنُوا بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا ۚ رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَىٰ رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۗ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ [1]

 

گره زدن تفکر با دعا (آیات 190 تا 194):

این آیات را تحت عنوان «گره زدن تفکر با دعا» می‌توان دسته‌بندی کرد. از آیات 190 تا 194 می‌توان به عنوان آیاتی یاد کرد که تفکر را به دعا پیوند می‌زنند.

 

نکته اول در این آیات این است که دعا باید مبتنی بر تفکر باشد. همانطور که انسان پیش از گفت‌وگو با دیگران می‌اندیشد، زمانی که می‌خواهد با خداوند راز و نیاز کند و خواسته‌هایش را مطرح نماید، باید ابتدا تفکر کند و از خداوند خواسته‌های معقول و مفهومی بخواهد. در این آیات دنیایی از مطالب معرفتی نهفته است.

 

روایات اهل بیت (علیهم‌السلام) در این زمینه:

همچنین در روایات اهل بیت عصمت و طهارت و پیامبر اسلام نیز آمده است که حضرت امیر (علیه‌السلام) پس از بیداری از خواب، برای نماز شب این آیات را می‌خواندند. این روایت در مفاتیح نیز ذکر شده است. مرحوم شیخ عباس در این خصوص بیان کرده است که هنگامی که برای نماز شب بیدار می‌شوید، ابتدا به آسمان نگاه کنید و این آیات را بخوانید. این کار ارتباط انسان با آسمان را برقرار می‌کند و موجب تفکر و تدبر می‌شود.

این مسئله در کتاب شریف مستدرک مرحوم نوری نیز آمده است. زید زرار در جلد 4 صفحه 154 در رابطه با همین آیات از اصحاب حضرت صادق (علیه‌السلام) نقل کرده است که می‌گوید: «رَأَيْتُ أَبَا عَبْدِاللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَدْ خَرَجَ مِنْ مَنْزِلِهِ»؛ امام صادق علیه‌السلام را دیدم که از خانه خارج شدند. «فَوَقَفَ عَلَى عَتَبَةِ بَابِ دَارِهِ»؛ بر آستانه درِ منزل ایستادند. «فَلَمَّا نَظَرَ إِلَى السَّمَاءِ»؛ نگاهی به آسمان کردند. «رَفَعَ رَأْسَهُ وَ حَرَّكَ إِصْبَعَهُ السَّبَّابَةَ»؛ سر خود را بلند کردند و انگشت اشاره را به سوی آسمان حرکت دادند. همان‌گونه که در ماه رجب نیز این حالت از التهاب معرفتی در برخی اذکار آمده است، با انگشت به آسمان اشاره می‌کردند.

«يُدِيرُهَا وَ يَتَكَلَّمُ بِكَلاَمٍ خَفِيٍّ لَمْ أَسْمَعْهُ»؛ انگشت خود را می‌چرخاند و با کلماتی آهسته سخن می‌گفت که من متوجه نمی‌شدم چه می‌گوید. «فَسَأَلْتُهُ»؛ از ایشان پرسیدم که این ذکر چه بود. «فَقَالَ: نَعَمْ يَا زَيْدُ، إِذَا أَنْتَ نَظَرْتَ إِلَى السَّمَاءِ، فَقُلْ: یَا مَنْ جَعَلَ السَّمَاءَ سَقْفاً مَرْفُوعاً، یَا مَنْ رَفَعَ السَّمَاءَ بِغَيْرِ عَمَدٍ، یَا مَنْ سَدَّ الْهَوَاءَ بِالسَّمَاءِ، یَا مُنْزِلَ الْبَرَكَاتِ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ، یَا مَنْ فِي السَّمَاءِ مُلْكُهُ وَ عَرْشُهُ وَ فِي الْأَرْضِ سُلْطَانُهُ.»

لفظ «سلطان» تنها مختص پروردگار متعال است. این واژه در طول تاریخ توسط پادشاهان مستکبر غصب شده است و کاربرد آن برای غیر خداوند، جز به اذن الهی، مشروع نیست.

«یَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ.»

این نگاه به آسمان یک حقیقت مهم را تبیین می‌کند: انسان که در زمین زندگی می‌کند، اگر نگاهش به زمین باشد، دچار خشونت و مادی‌گرایی می‌شود، اما اگر نگاهش به آسمان باشد، به سوی معنویت خواهد رفت. این یک حرکت نمادین است؛ آسمان حکایت از رفعت، والایی و معنویت دارد و زمین، نماد سُفلی بودن و مادی‌گرایی است.

آسمانی که حضرت در اینجا ذکر می‌فرمایند، صرفاً آسمان آبی با ستارگان نیست، بلکه مقصود، آسمان معنویت و وحی است. زیرا ظاهر آسمان تجرد از ماده دارد و به‌عنوان نماد معنویت در نظر گرفته شده است. در حالی که زمین، مظهر کثافت و ظلمت است؛ آسمان مظهر لطافت و روشنایی است.

در همین راستا، انسان باید به معنویت توجه داشته باشد و حقیقت معنویت، ذات اقدس الهی است.

«یَا مَنْ هُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى وَ بِالْأُفُقِ الْمُبِينِ، یَا مَنْ زَيَّنَ السَّمَاءَ بِالْمَصَابِيحِ وَ جَعَلَهَا رُجُوماً لِلشَّيَاطِينِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ عَلَى آلِ مُحَمَّدٍ.»

و اکنون نکته مهم آن است: «وَ اجْعَلْ فِكْرِي فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ؛» فکر مرا در آفرینش آسمان‌ها و زمین و اختلاف شب و روز قرار ده. «وَ لاَ تَجْعَلْنِي مِنَ الْغَافِلِينَ؛» مرا از غافلان قرار مده.

«وَ أَنْزِلْ عَلَيَّ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ، وَ افْتَحْ لِي الْبَابَ الَّذِي إِلَيْكَ يَصْعَدُ مِنْهُ صَالِحُ عَمَلِي، حَتَّى يَكُونَ ذَلِكَ إِلَيْكَ وَاصِلاً، وَ قَبِيحَ عَمَلِي فَاغْفِرْهُ، وَ اجْعَلْهُ هَبَاءً مَنْثُوراً مُتَلاشِياً.»

این از جمله دعاهایی است که نیازی به سند ندارد؛ اگرچه ممکن است کسی بگوید سند روشنی ندارد و به زید زرّاد منسوب است، ولی به دلیل تطابق کامل با آیات و روایات، از اعتبار برخوردار است.

«وَ افْتَحْ لِي بَابَ الرَّوْحِ وَ الْفَرَجِ وَ الرَّحْمَةِ، وَ انْشُرْ عَلَيَّ بَرَكَاتِكَ، وَ كِفْلَيْنِ مِنْ رَحْمَتِكَ فَآتِنِي، وَ أَغْلِقْ عَنِّي الْبَابَ الَّذِي تُنْزِلُ مِنْهُ نِقْمَتَكَ وَ سَخَطَكَ وَ عَذَابَكَ الْأَدْنَى وَ عَذَابَكَ الْأَكْبَرَ.»

سپس آیه قرآن را قرائت فرمودند: ﴿إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ...

بنابراین، یکی از نتایجی که از این نوع دعاها به دست می‌آید این است که انسان، دنیا را برای دنیا نمی‌خواهد، بلکه برای آخرت می‌طلبد. و چنین دنیایی محقق نمی‌شود مگر از مسیر معنویت. حقیقتی از این دست نشان می‌دهد که انسان باید اهل تفکر و اندیشه باشد و از مسیر تفکر به سوی دعا برود؛ زیرا مالک چیزی نیست مگر دعا. «الَّذِينَ يَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ...»[2]


logo