« فهرست دروس
درس تفسیر استاد محسن ملکی

1403/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

آیه 185/سوره آل عمران /معاد در قرآن

 

موضوع: معاد در قرآن/سوره آل عمران /آیه 185

در آیه شریفه 185 از سوره آل عمران مشغول تدبر و تفکر قرآنی بودیم که به لطف پروردگار و به عظمت این روزهای ماه شعبان که ماه پیامبر عظیم الشان اسلام است نور قرآن فرا راه زندگی ما باشد و طلاب علوم دین در جهت آرمان ها و اهداف قرآن کریم زندگی خود را با امدادهای غیبی حضرت حق متنعم باشند؛ امروز لحظاتی را استناره می کنیم با نور قرآن و الطاف بیکران باری تعالی در ماه شعبان و یاد می کنیم از شهدا و امام و دهه فجر انقلاب اسلامی

﴿کُلُّ نَفْسٍ ذَآئِقَةُ الْمَوْتِ وَإِنَّمَا تُوَفَّوْنَ أُجُورَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَمَن زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَأُدْخِلَ الْجَنَّةَ﴾ [1]

کلمه "اجورکم" در جلسه قبل توضیح داده شد، اما کلمه "یوم القیامة فمن زحزح عن النار"

یوم در لغت به معنای مدت زمان از طلوع آفتاب تا مغرب است که از نظر لغوی به معنای زمان روشنی است که در 24 ساعت توسط خورشید وجود پیدا می کند اما این کلمه در آیه شریفه به قیامت اضافه شده است یقینا در قیامت روز به معنای خورشید و روشنایی این گونه که در این زندگی دنیا داریم نیست و فرمول قیامت حتی از جهت زمان متفاوت است الا اینکه قرآن تشبیه معقول به محسوس و یا تشبیه غیب به اعیان کرده است وقتی بخواهیم غیب را با اعیان بشناسیم باید مشبه به یا ممثل علیه از چیزهایی باشد که در وهله اول انسان توسط حواس ظاهری می تواند آن ها را درک نماید لذا یوم یقیناً به معنای قطعه مدت و موقعیتی است که در آخرت بعد از مرگ رقم می خورد و تنها واژه ای است که می تواند زمان را به شکل کلان معرفی نماید در دنیا نیز گاهی دیروز و امروز می گوئیم و مقصودمان زمان گذشته و یا زمان آینده است اما در مورد قیامت یقیناً موقعیت قیامت مورد حس ما نیست و به همین عنوان آیات بهشت و جهنم ﴿جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ﴾ [2] درخت و سبزه و آب بعد از مرگ این گونه نیست الا اینکه بشر الذ لذائذ معیشت بر روی کره زمین را در باغ و گلستان و آب می بیند و خداوند بهره وری آخرت در جریان بهشت رفتن را با این تصورات ترسیم می کند و نقطه مقابل آن یعنی جهنم نیز همین است؛ تشبیهات قرآن از باب تبیین غیب به اعیان است روی همین جهت معنا این نیست که طبق آیات شریفه اوضاع بهشت و جهنم همین گونه است که در قرآن بیان شده بلکه کاملا متفاوت است و ما از درک آن عاجزیم حال بعضی افراد از این تعابیر به این صورت سوءاستفاده می کنند که قرآن در عربستان و فضایی خشکی نازل شده است و منظور آن از باغ و بستان های بهشت همین باغ های دنیا و طبیعت سرسبز است در حالی که این گونه محدود معرفی کردن در حد حکیم نیست؛ الفاظ نمی توانند حقایق بعد از مرگ را توضیح دهند، همان طور که قرآن تا تبدیل شدن به کلمات و خط و لفظ نزول کرده تا ما بفهمیم اگر بخواهیم بهشت و جهنم را به شکل واقعی بفهمیم نیز باید تنزیلی صورت بگیرد و ما تنزیلی غیر از آیات قرآن نداریم چنانچه حضرت صادق علیه السلام فرمود یوم القیامه نیز از همین باب است، قیامت از قیام یعنی ایستادن و پاسخ دادن است ؛ انسانها در محکمه عدل الهی می ایستند و پاسخ می دهند؛ کلمه یوم که به معنای زمان بکار برده می شود در دنیا وجود دارد و به نوعی وابسته به ماده دنیا و اوضاع و احوال فلکی دنیاست و در جهان پس از مرگ متفاوت و نامحدود است بنابراین این آیه و آیاتی متشابه که در آن ها کلماتی از زمان قیامت و یا نعمت و نقمت پروردگار گزارش می دهد همه بیان تمثیل و تشبیه و استعاره است تا بتوانیم چیزی را فی الجمله درک کنیم که عذاب است و بشارت، انذار است و تبشیر

در ادامه آیه ﴿فمن زحزح﴾ کلمه زحزح هم دارای رباعی و هم ثلاثی است زحح یزح باب فعل یفعُل یعنی دَفعَه، منعَه یا اَبعدَه به معنای دور کردن که در ثلاثی مجرد و رباعی متعدی است زحزحه یعنی دفعه و ابعده، زحزحته عن کذا فتزحزح رباعی مجرد با رباعی مزید مطاوعه دحرجته فتدحرج در دعا نیز این کلمه آمده« اعوذ بک من کل شیء زحزح بینی و بینک» [3] خدایا به تو پناه می برم از هر چیزی که بین من و تو فاصله ایجاد می کند؛ ﴿فمن زحزح﴾ به صورت مجهول است کسی که دور شود و رانده شود و تبعید شود از آتش، مجهول استفاده شده تا جبر نباشد دور افتاده شد از آتش توسط عمل صالحش؛

تبعید بیّن و فاصله گرفتن واضح و روشن را زُحزح می گویند و الا صرف دوری و فاصله با بُعد، بَون و تبعید بیان می گشت زُحزح یعنی دور افتادنی که بیّن است و از سنخ آتش نیست، فاصله بین نور و ظلمت ﴿فمن زحزح عن النار﴾ کسی که توسط عمل صالح خود از آتش دور افتاده شد ﴿و ادخل الجنه﴾ داخل بهشت می شود؛ عمل صالح ظلمت را کنار می زند و نور را می گیرد که از همین بیان است آیه شریفه ﴿فمن یکفر الطاغوت و یومن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی﴾

قرینه ای دیگر که برای این معنا وجود دارد توفون اجورکم است ﴿انما توفون اجورکم یوم القیامه فمن زحزح﴾ در قبال کار نیکی که انجام دادید به شما اجر داده می شود و کاربرد آن اجر "زحزحةً" دور شدن انسان از آتش است.

بنابراین فاء در "فمن زحزح" فای ترتیب و ترتب است که "من زحزح عن النار" مترتب است بر "توفون اجورکم" چون کار نیک انجام دادید و اجر دریافت کردید لازمه اجر شما "زحزح عن النار" است زحزح بیان دیگری از "توفون اجورکم" است بُعد عملی و تجسم واقعی توفون اجورکم، زحزح عن النار است

در ادامه بحث و در رابطه با کلمه زحزح به مناسبت ایام ماه شعبان و دهه فجر روایاتی را بیان می کنیم

روایت اول: حضرت نبی مکرم اسلام فرمودند:« لَمَوْضِعُ سَوْطٍ فِي الْجَنَّةِ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَ مَا فِيهَا »[4] محل شلاقی که در بهشت باشد بهتر است از دنیا و آنچه در دنیا است این کلام در روایت قرینه است که مانند یوم القیامه در اینجا نیز تشبیه معقول به محسوس است و بعد حضرت این آیه را تلاوت نمودند ﴿فمن زحزح عن النار﴾

روایت دوم: پیامبر اکرم در فرمایشی دیگر فرمودند: «مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُزَحْزَحَ عَنِ النَّارِ وَيَدْخُلَ الْجَنَّةَ» هر کسی دوست دارد از آتش فاصله بگیرد و رانده شود و داخل بهشت شود «فَلْتُدْرِكْهُ مَنِيَّتُهُ» باید مرگ او را بگیرد در حالی که این گونه است « وَهُوَ يُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ» در حالی که او مومن به خدا و روز اخرت است

« وَلْيُؤْتِ إِلَى النَّاسِ مَا يُحِبُّ أَنْ يُؤْتَى إِلَيْهِ» [5] بعد از ایمان به خدا و معاد، به مردم ببخشد و عطا کند آنچه را دوست دارد مردم به او عطا کنند، اخلاق اجتماعی که در این زمان در فضای اجتماعی ما کمرنگ است و این کار سختی است که انسان این گونه زندگی کند و بگوید خدایا هرچه به من عطا می کنی به دیگران هم عطا نما.

روایت سوم: عن الصادق علیه السلام: «خِيَارُكُمْ سُمَحَاؤُكُمْ وَ شِرَارُكُمْ بُخَلَاؤُكُمْ» بهترین شما بخشنده ترین شما و بدترین شما بخیلان شماست «وَ مِنْ خَالِصِ الْإِيمَانِ الْبِرُّ بِالْإِخْوَانِ وَ السَّعْيُ فِي حَوَائِجِهِمْ» علامت ایمان خالص این است که اهل نیکی به دیگران هستید و برای دیگران کار می کنید،(ما طلبه شدیم تا وجودمان شمعی باشد برای اخلاق و فضائل انسانی) «وَ إِنَّ الْبَارَّ بِالْإِخْوَانِ لَيُحِبُّهُ الرَّحْمَنُ » کسی که به هم نوع خودش نیکی می کند بویژه به مؤمنین و مسلمانان حضرت رحمان دوست دار او خواهد بود « وَ فِي ذَلِكَ مَرْغَمَةٌ لِلشَّيْطَانِ » و اگر اهل خیررسانی باشد بینی شیطان را به خاک مالیده است« وَ تَزَحْزُحٌ عَنِ النِّيرَانِ‌ وَ دُخُولُ الْجِنَانِ» [6] اگر این گونه شد خودبخود از آتش دور می افتد و در این کارها وارد شدن به بهشت است.

روایت چهارم: حضرت امیر علیه السلام می فرماید: «قال الله تعالی فبعزتی حلفت و بجلالی اقسمت ان لا یتولی علیا عبد من عبادی الا زحزحته عن النار و ادخلته الجنة ولا یبغضه عبد من عبادی و یعدل عن ولایته الا ابغضته و ادخلته النار ﴿و بئس المصیر﴾ » [7]

بنابراین کلمه ﴿فمن زحزح عن النار﴾ که کلمه ای از مباحث قیامت است، بستری است از تفکرات معرفتی و انسان را می برد سراغ عمل صالح، مهمترین ثمره معاد در قرآنی که توسط این آیات مرور می شود مشغول کردن انسان است به تفکراتی که از آن وادار شویم به یک سری اعمال که زندگی حقیقی ما را بعد از مرگ آباد کند و این آبادی صورت نمی پذیرد مگر اینکه زندگی دنیای ما آباد گردد روی همین جهت اسلام جامع است و می گوید دنیای خود را آباد نمایید تا آخرتتان آباد شود همان جمله حاج قاسم که گفت تا شهید نباشی به شهادت نمیرسی آبادی به معنای جامع خودش که از شعائر انقلاب ما بوده و هست و خداوند توفیق بهره وری کامل از کتاب خودش و فقه آل محمد صلی الله علیه واله را به همه ما مرحمت بفرماید .

 


logo