« فهرست دروس
درس خارج اصول استاد محسن ملکی

1403/11/20

بسم الله الرحمن الرحیم

شک در اصل تکلیف/تخییر /اصول عملیه

 

موضوع: اصول عملیه/تخییر /شک در اصل تکلیف

کلام در اصول در دوران امر بین محذورین نسبت به واقعه متعدد بود و بیان شد این واقعه متعدد دو صورت دارد: صورت عرضی و صورت طولی که در جلسه گذشته توضیحات هر دو قسمت بیان گردید.

در این جلسه فرمایش محقق نائینی را تکمیل می کنیم که ایشان فرموده بود: در دوران امر بین محذورین مورد متعدد و در خصوص شرطیت و مانعیت قاعده تزاحم جاری می گردد، در دوران امر بین محذورین تزاحم در عالم امتثال نبود بلکه در عالم احراز امتثال وارد بود زیرا در مانحن فیه امتثال ممکن بود اما احراز امتثال امکان نداشت و زمانیکه احراز امتثال امکان نداشت مانند عدم امکان امتثال بود روی همین جهت سراغ محتمل الاهمیه می رفتیم زیرا لازمه قاعده امتثال این بود که هر کجا تزاحم پیش آمد عقل می گوید به سراغ محتمل الاهمیة بروید مثلا زمین غصبی است و کسی در آن زمین در حال غرق شدن است که می شود باب تزاحم است(از طرفی وجوب نجات غریق و ازطرفی حرمت مکان غصبی) عقل می گوید اهم را بگیرید و مهم را رها کنید؛ در مثال ما نحن فیه جمعه اول یا دوم که مثالی طولی بود اگر وجوب اهم است باید در هر دو جمعه نماز را به جا آورد و اگر حرمت اهم است در هر دو جمعه نماز باید ترک شود .

محقق خوئی بر این فرمایش به دو شکل ایراد گرفته است:

شکل اول: نقضی شکل دوم : حلی

اشکال نقضی: مرحوم خوئی می فرماید این مطلب محقق نائینی باید در متساویین هم جاری باشد یعنی وجوب و حرمتی که با هم مساوی هستند و محتمل الاهمیه ای وارد نیست زیرا شما ملاک را احراز قرار دادید نه امتثال و احراز در متساویین هم ممکن نیست و مکلف نمی تواند احراز امتثال را واقف شود پس تزاحم است و مکلف باید قائل به تخییر شود و برود سراغ ترک هر دو یا انجام هردو و لا یلتزم به احدا حتی خود محقق نائینی زیرا اگر چنین کنیم مخالفت قطعیه پیش می آید لذا به خاطر فرار از مخالفت قطعیه نمی توان قائل به تخییر شد؛ اگر قرار باشد قائل به تزاحم در متساویان شویم باید بگوئیم مختارید بر ترک کلا الامرین او اتیان کلا الامرین و شما می گوئید یک هفته اتیان و هفته دیگر ترک آن موافقت و مخالفت احتمالی باشد.

اشکال حلی: صرف اینکه محتمل الاهمیه را مقدم نمودیم، از باب تزاحم نیست بلکه در باب متزاحمین ابتداءاً دو فرض تصور می شود:

1. در باب تزاحم اطلاق اعم باقی مانده و اطلاق مهم کنار گذاشته می شود.

2. در باب تزاحم ملاک و مصلحت اهم حفظ شده و ملاک مهم کنار گذاشته می شود.

نتیجتا طبق این دو فرض محتمل الاهمیه مقدم می شود و مهم کنار می رود مرحوم خوئی در ادامه می فرماید جناب استاد این دو روش برای متزاحمین واقعی است که اولین شاخص و نشانه اصلی آن چنین است که مکلف در مقام عمل نمی تواند کار را انجام دهد و دومین شاخص اینکه در متزاحمین واقعی اطلاق و ملاک قابل تصرف و جا به جا شدن است

اما در ما نحن فیه اولا تزاحم واقعی نیست زیرا امتثال ممکن است ثانیا اطلاقات در آنجا هیچ مشکلی ندارند هم وجوب اطلاق دارد و هم حرمت و در بحث اهمیت نیز هر دو مهم هستند

نتیجتا در مانحن فیه فرمایش مرحوم نائینی که در باب محتمل الاهمیه خصوصاً در جزئیت و مانعیت و یا شرطیت و مانعیت بیان شده مطلب مستحکمی نیست و تقریبا کاری ذوقی و استحسانی است و مستند بر ادله ای که متفقٌ علیها در باب اصول است نمی باشد.

تتمه:

مرحوم نائینی در پایان فرماشات خود نکته ای را به عنوان دلیل عقلی به این مضمون بیان کرده بود که احراز امتثال به حکم عقل لازم است مرحوم خوئی می فرماید این مساله ربطی به باب تزاحم نداشته و قاعده ای کلی است که در همه جا احراز امتثال لازم است و فرقی بین اهم و مهم نیست و معنا ندارد طبق این قاعده اهم را مقدم نماییم "احراز الامتثال قاعدةٌ عقلیة" و اگر می خواهید اهم را مقدم نمایید باید تزاحم حقیقی باشد که دارای ملاکات خاص خود است .

بنابراین وجهی ندارد که محتمل الاهمیه را بر غیر محتمل مقدم نماییم و بگوئیم اهم را انجام دهید ولو باعث مخالفت حکم الهی شود، لذا فرمایش محقق خوئی به مرحوم نائینی وارد است.

و تلخص مما ذکرنا که در ما نحن فیه در واقعه متعدده قواعد باب تزاحم جاری نمی شود حال چه در شرطیت و مانعیت و چه در دیگر صور

هذا تمام الکلام در تبصره محقق خوئی نسبت به فرمایش محقق نائینی که صدرمن اهله وقع فی محله

 

logo