1403/11/08
بسم الله الرحمن الرحیم
شک در تکلیف/تخییر /اصول عملیه
موضوع: اصول عملیه/تخییر /شک در تکلیف
امروز ارتحال حضرت ابوطالب قبل از شروع بحث از خداوند می خواهم توفیق دهد در مسیر تقویت مسائل دین گاهی ابوطالبی عمل نماییم، روزنامه ای تبلیغ کردن گاهی اثر عکس دارد در شرایط موجود فعلی اگر کسی معتقد به امامت و ولایت باشد در بعضی موارد باید مانند حضرت ابوطالب عمل نماید یعنی در موارد خاص و علمی برای تقویت نظام به گونه ای تبلیغ کند که حساسیت بوجود نیاورد تا عده ای از باب لجبازی یا تکرار بعضی واژه ها به جای پیوستن به دین، در مقابل آن جبهه گیری کنند.
کار حضرت ابوطالب تقریبا چنین بود که به شکل نامرئی با کتمان کردن بعضی مسائل کمک های جدی به مکتب اسلام نمود در عصر ما نیز نیاز است با لطافت هایی به شکل رمزی و دقیق، حقایق دین را به مردم ارائه نمود تا بفهمند و درک کنند، در دوره آشفتگی های تضاربی نمی توان آنچه در فکر و ذهن خودمان است از مردم توقع داشته باشیم بلکه باید مطالب را تعدیل نمود به شکل مشکک زیرا زمان و مکان متفات می شود لذا این نسبیات در بحث تبلیغ و تبیین حقایق مهم است اما متاسفانه می بینیم بعضی با کج سلیقگی باعث دور شدن مردم از اعتقادات و واقعیات می شوند.
و اما الاصول
دوران امر بین محذورین در مقام سوم آنجا که یک طرف یا هر دو طرف تعبدی باشد در قسمت اول که واقعه واحد بود بحث تمام شد
مقام سوم: دوران امر بین محذورین در قسمت دوم با تعدد واقعه
ابتداءاً می رویم سراغ دفعی و مثال آن چنین بود که شخصی قسم خورده باشد بر اکرام علما و یا بر عدم اکرام علما این
مباحث از لحاظ مصداق شرعی جایگاهی نداشته و تنها ثمره علمی دارد.
مرحوم شیخ اعظم بحث دوران امر بین محذورین را در اجزاء و شرایط و موانع عبادت نیز مطرح می نماید، دوران امر بین محذورین نسبت به اجزاء یک عبادت (جزء و مانع) مثلا آمین گفتن بعد از حمد جزء است یا مانع؟ فرض بر اینکه آمین گفتن باید با قصد قربت باشد که در این صورت می شود واجب تقربی و تعبدی و یا آمین گفتن مانع است و باید ترک شود و ترک آن قصد قربت می خواهد و تعبدی است، بنابراین انجام آن از طرفی احتمال وجوب و از طرفی احتمال حرمت دارد.
در اینجا مرحوم شیخ می فرماید مکلف بین گفتن و نگفتن آمین مخیر است.
مشکلی که در بحث گذشته مطرح شد زمانی که دو طرف تعبدی بود بحث مخالفت قطعیه قابل تصور بود، در بحث زن حائض اگر بدون قصد قربت نماز بخواند یقین به مخالفت قطعیه پیدا می کند این مورد نیز چنین است اگر شخصی بدون قصد قربت آمین بگوید یقین دارد مخالفت قطعیه مرتکب شده است زیرا اگر جزء و واجب بوده بدون قصد قربت آمین گفته است و اگر مانع و حرام بوده آمین گفته است و مرتکب حرام شده و مخالفت قطعیه یقینی است با این حال چطور مرحوم شیخ تخییر را عنوان می کند؟
با فرض اینکه مخالفت قطعیه ممکن است آیا در چنین فرضی تصور می شود برائت جاری نمود؟
در مبحث گذشته که موارد توصلی بودند نسبت به وجوب و حرمت برائت جاری شد و در عالم عمل مکلف مخیر بود و موافقت و مخلفت قطعیه امکان نداشت اما در اینجا مخالفت قطعیه امکان دارد و با توجه به مقدمات به این نتیجه رسیدیم هر کجا مخالفت و یا موافقت قطعیه یا هر دو امکان داشته باشد در اطراف علم اجمالی برائت جاری نمی شود به جهت اینکه اگر بگوئیم برائت جاری می شود معنایش این است که خود شارع ترخیص و اذن می دهد بر مخالفت قطعیه و این از حکیم بعید است
وقتی برائت جاری شد می توان آمین گفت بدون قصد قربت این مساله را چطور باید جمع نمود؟