« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1404/02/31

بسم الله الرحمن الرحیم

تولید/فقه سرمایه گذاری /فقه مستحدثه

 

موضوع: فقه مستحدثه/فقه سرمایه گذاری /تولید

الحمدلله رب العالمین وصلی الله علی محمد و اله الطاهرین و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم

عن الرضا علیه السلام انه قال: « الإِمامَةُ خِلافَةُ الله » [1]

امامت از منظر مکتب اهل‌بیت علیهم‌السلام، جایگاهی منصوص از سوی خداوند و به‌مثابه‌ی جانشینی او در زمین است؛ نهادی برای اجرای احکام الهی و تحقق عدالت و ارزش‌های الهی در جامعه. تنها موجودی که می‌تواند این جایگاه را تحقق بخشد، امام معصوم است که هم‌جنس با طبیعت بشر و متصل به عالم معناست.

امروز، بیست و سوم ذی‌القعده، روزی است که بنابر برخی اقوال، مصادف با شهادت حضرت علی بن موسی‌الرضا علیه‌السلام می‌باشد. همان‌گونه که می‌دانیم، در تاریخ شهادت معصومان علیهم‌السلام، تنها شهادت حضرت امیرالمؤمنین و امام حسین علیهما‌السلام به‌صورت قطعی مشخص است. همچنین این روز یادآور شهادت رئیس‌جمهور فقید، شهید آیت‌الله رئیسی و همراهان ایشان در مسیر خدمت به کشور است؛ یاد همه شهدا را گرامی می‌داریم.

 

سرمایه‌گذاری و تولید در پرتو آیات و روایات

سرمایه‌گذاری در عرصه تولید، که به عنوان شعار سال نیز مطرح شده، از شاخه‌های مهم فقه مستحدثه است و می‌تواند بستر گفت‌وگوهای علمی میان فضلا و محققان حوزه علمیه قرار گیرد. در جلساتی که به این موضوع اختصاص یافت، دریافتیم که آیات مربوط به زکات و انفاق در قرآن کریم و نیز روایات باب زکات، منابع مهم استنباط و اجتهاد در این زمینه‌اند.

از جمله روایاتی که مورد توجه قرار گرفت، صحیحه محمد بن مسلم است که امام باقر علیه‌السلام در آن می‌فرمایند: «إنَّ اللهَ فَرَضَ لِلْفُقَراءِ في أَمْوالِ الْأَغْنِياءِ ما يُسِعُهُمْ، ولَو عَلِمَ أَنَّ ذَلِكَ لا يُسِعُهُمْ لَزادَهُمْ، إنَّهُمْ لَمْ يُؤْتَوْا مِنْ قِبَلِ فَرِيضَةِ اللَّهِ، ولَكِنْ أُوتُوا مِنْ مَنْ مَنَعَهُمْ حُقُوقَهُمْ، لا مِمَّا فَرَضَ اللَّهُ لَهُمْ، ولَوْ أَنَّ النَّاسَ أَدَّوْا حُقُوقَهُمْ لَكانُوا عائِشِينَ بِخَيْرٍ»[2] .

این روایت، در تفسیر آیه شریفه ﴿وَ فی أَموالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ﴾[3] نقش مهمی ایفا می‌کند. این «حق معلوم» فراتر از زکات و خمس مصطلح است و به‌عنوان یک اصل جاری و پایدار، همواره در جامعه اسلامی حضور دارد. در واقع، یکی از منابع اساسی و دائمی برای تحقق عدالت اقتصادی است و مسلمانِ مؤمن، با پای‌بندی به این اصل، فقر را از جامعه می‌زداید.

 

دعای رزق و قناعت؛ تضاد یا هماهنگی؟

سؤالی که گاه مطرح می‌شود آن است که چگونه دعاهایی که در آن‌ها طلب رزق، قدرت و مقام شده با قناعت توصیه‌شده در اسلام قابل جمع است؟

در پاسخ باید گفت، قناعت به‌معنای ترک تلاش نیست، بلکه به‌معنای ترک حرص است. دعا برای افزایش رزق با قناعت ناسازگار نیست، چراکه انسان مأمور به سعی و تلاش است، ولی پس از کوشش نباید دچار حرص شود. همان‌طور که در آموزه‌های اسلامی آمده است، قناعت به‌معنای فقر نیست، بلکه به‌معنای کف نفس است. سرمایه‌داری در چارچوب تعالیم توحیدی، امری مثبت است و هر نوع سرمایه‌ای، از جمله علم، دارای ارزش تلقی می‌شود.

طلاب علوم دینی نیز، با تلاش برای افزایش سرمایه علمی، همانند کارآفرینان اقتصادی، در مسیر تحقق اهداف الهی حرکت می‌کنند. اگر سرمایه‌گذاری در چهارچوب اعتقادات و اخلاق اسلامی باشد، دیگر نیازی به الزام بیرونی برای هدایت سرمایه به سمت تولید نخواهد بود. چنان‌که شهید آیت‌الله رئیسی نمونه‌ای از شخصیتی بود که در عین دارا بودن قدرت، هدفی جز خدمت به مردم نداشت.

 

نسبت سرمایه‌داری و عدالت اجتماعی

سرمایه‌داری مطلوب در اسلام آن است که هدف آن صرفاً تراکم ثروت نباشد، بلکه در جهت رفع فقر و کاهش شکاف طبقاتی استفاده شود. در این‌صورت، سرمایه‌گذاری خود عبادتی برتر محسوب می‌شود؛ چراکه به آبادانی دنیا و تحقق عدالت کمک می‌کند. عبادات، از جمله نماز واجب و مستحب، برای بهبود رابطه انسان با خدا و در نتیجه اصلاح روابط میان انسان‌هاست.

اگر عبادات به اصلاح رابطه ما با دیگران نینجامد، به هدف خود نرسیده‌اند. اسلام با تفکر رهبانی مخالفت دارد. پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله حکومت تشکیل دادند تا دین در متن جامعه تحقق یابد و نه در انزوای فردی. توجه به حقوق مردم و رفع نیازهای آنان، بخش مهمی از تعالیم نبوی و اهل‌بیت علیهم‌السلام است.

 

زکات، حق معلوم و حکم اولی تولید

بر اساس آیه ﴿وَ فی أموالهم حقّ معلوم للسائل والمحروم﴾ و روایات زکات در کتب فقهی، می‌توان نتیجه گرفت که تولید و سرمایه‌گذاری، نه‌تنها یک حکم ثانوی، بلکه از احکام اولیه اسلام است. زکات ظاهری نیز به‌عنوان جزئی از اصول اعتقادی مطرح شده است؛ چنان‌که اگر کسی زکات را نپردازد، «مهدور الدم» شمرده می‌شود.[4]

«حق معلوم» در واقع، ابزار اقتصادی اصلی در جامعه اسلامی برای تأمین معیشت عمومی است. سرمایه‌داران در طول تاریخ، با استفاده از منابعی چون طلا و نقره، ثروت می‌اندوخته‌اند، اما در فقه اسلامی، این منابع باید در خدمت همه مردم قرار گیرند. از منظر عقل عرفی، بخشی از این سرمایه متعلق به مردم است، گرچه در ظاهر حکم ملکیت خصوصی دارد، اما با تحقق فقر، صاحبان سرمایه موظف به پرداخت حق محرومان می‌شوند.

 

نتیجه‌گیری

بر اساس آیات قرآن و روایات معتبر، سرمایه‌گذاری و تولید نه‌تنها مباح، بلکه مستحب مؤکد و حتی در شرایطی واجب است. در منظومه فکری اسلام، رابطه سرمایه‌داری با عدالت اجتماعی، رابطه‌ای مکمل و تعادلی است، نه متضاد.

فقه سرمایه‌گذاری، زمینه‌ای استراتژیک در فقه اسلامی است که با بهره‌گیری از منابع اصیل، مانند قرآن و سنت، راهکارهایی عملی برای حل چالش‌های اقتصادی معاصر ارائه می‌دهد.


logo