« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1404/01/27

بسم الله الرحمن الرحیم

حکم فقهی سرمایه گذار برای تولید/فقه سرمایه گذاری برای تولید /فقه المبادلات

 

موضوع: فقه المبادلات/فقه سرمایه گذاری برای تولید /حکم فقهی سرمایه گذار برای تولید

 

در کلام نورانی امام موسی کاظم (ع) آمده است:

«تَعَلَّم مِنَ العِلمِ ما جَهِلتَ، و عَلِّمِ الجاهِلَ مِمّا عَلِمتَ، عَظِّمِ العالِمَ لِعِلمِه، و دَعْ مُنازَعَتَهُ، و صَغِّرِ الجاهِلَ بِجَهلِهِ، و لا تَطْرُدْهُ، و لكِنْ قَرِّبْهُ و عَلِّمْهُ»[1]

این روایت شریف، الگوی رفتاری و علمی تعامل با دانشمندان و جاهلان را بیان می‌دارد: تلاش برای یادگیری آنچه نمی‌دانیم، آموزش آنچه می‌دانیم، احترام به عالم و دوری از نزاع با او، برخورد اصلاحی و دعوت‌گرایانه با جاهل.

نظام علم، نظامی دَوّار است؛ یعنی در یک جامعه سالم علمی، علم باید در گردش دائمی باشد. این چرخش، فقط با روحیه آموزش، تواضع، اصلاح‌گری و اخلاق علمی ممکن است.

 

سرمایه‌گذاری هدفمند و تقسیم سه‌گانه آن

موضوع فقهی مطرح، "سرمایه‌گذاری هدفمند" است که بر اساس هدف، به سه قسم قابل تقسیم است:

 

الف. سرمایه‌گذاری با هدف منافع شخصی صرف

این مدل سرمایه‌گذاری که ریشه در نظام سرمایه‌داری غرب دارد، به رشد شکاف طبقاتی و تضاد اجتماعی منجر می‌شود. حاصل آن، «غنی‌پروری» و «فقیرسازی» است. جامعه‌ای که افراد تنها منافع خود را می‌بینند، به بی‌عدالتی گسترده دچار می‌شود.

 

ب. سرمایه‌گذاری با هدف منافع اجتماعی صرف

مدلی که در نظام‌های کمونیستی و سوسیالیستی مشهود است؛ جایی که فرد در برابر جامعه نادیده گرفته می‌شود. این رویکرد منجر به دیکتاتوری اجتماعی و سیطره حاکمیت بر تمام منابع می‌گردد. شخصیت‌های حقیقی حذف و فقط شخصیت‌های حقوقی رسمیت می‌یابند.

 

ج. سرمایه‌گذاری با هدف توأمان شخصی و اجتماعی

 

این مدل، ریشه در ادیان الهی به‌ویژه اسلام دارد. سرمایه‌گذاری اسلامی به گونه‌ای است که هم منافع فردی و هم منافع اجتماعی لحاظ می‌شود. سرمایه‌گذار هم خود بهره‌مند می‌شود و هم موجب سودرسانی به جامعه می‌گردد.

 

تولید؛ مصداق سرمایه‌گذاری دینی و متوازن

بهترین مصداق برای سرمایه‌گذاری از نوع سوم، تولید است:

تولید = تکثیر مال، خدمات، اشتغال

تولیدکننده حقیقی، گنج‌های زمین را استخراج می‌کند و به جامعه عرضه می‌دارد.[2]

تولید با نیت احیای منابع طبیعی تفاوت دارد با تسخیر انحصاری آن‌ها (مثل زمین‌خواری و کوه‌خواری). تولید حقیقی یعنی بهره‌گیری هدفمند از منابع زمین در خدمت خود و دیگران.

 

۴. تولید در برابر مصرف‌زدگی؛ انسان توحیدی کم‌مصرف و پرتولید

ویژگی انسان موحّد، تولید فراوان و مصرف حداقلی است. در نظام اسلامی:

تولیدگر پرتلاش و کم‌مصرف = انسان مؤمن مؤثر

مصرف‌گرایی بی‌حساب = خروج از مدار رشد و برکت

چنین انسانی، پس از تأمین نیازهای مشروع خود، بخش عظیمی از دستاورد خود را به جامعه بازمی‌گرداند؛ از طریق انفاق، صدقه، وقف و ... این نگاه در اندیشه اسلامی یک اصل بنیادین است.

اسلام با تکیه بر اصولی چون عدالت، تعاون، تولید، انفاق، کرامت فردی و اجتماعی، الگوی متعالی از سرمایه‌گذاری را ارائه می‌دهد که هم فرد را رشد می‌دهد و هم جامعه را. این، در تقابل با دو نظام ناقص سرمایه‌داری و کمونیسم، راه میانه و متعادلی را ترسیم می‌کند که از آموزه‌های اهل‌بیت (علیهم‌السلام) و قرآن کریم نشأت می‌گیرد.

 

سرمایه‌گذاری هدفمند با رویکرد قرآنی و انسانی

آیه شریفه ﴿کُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا﴾[3] در این آیه به سه محور کلیدی اشاره دارد:

الف. امر به خوردن و آشامیدن: کُلُوا وَاشْرَبُوا

این بخش، با دلالت التزامی، متضمن لزوم تلاش، کار و تولید است. چون خوردن و نوشیدن نیاز به مقدمه‌سازی عملی دارد، و آن مقدمه چیزی جز کار، تلاش و تولید نیست. این به معنای تأکید قرآن بر کار اقتصادی مشروع است.

 

ب. نهی از اسراف: وَلَا تُسْرِفُوا

اسراف، یعنی تجاوز از حد، مصرف بی‌منطق و بهره‌برداری بدون توجه به نیاز جامعه. از نگاه قرآن، اسراف نوعی ظلم است؛ ظلم به خود، به دیگران، و به منابع. این نهی، ما را دعوت به عدالت اجتماعی می‌کند: اگر اضافه آوردی، باید در جای نیاز بگذاری.

 

ج. دلالت بر سرمایه‌گذاری هدفمند

این آیه یک چرخه‌ی اقتصادی-اخلاقی را ترسیم می‌کند: تولید → مصرف معتدل → توزیع مازاد → عدالت اجتماعی

 

رابطه تولید و سرمایه‌گذاری از منظر دینی

تولید، هسته‌ی مرکزی سرمایه‌گذاری سالم و اسلامی است. در نظام اسلامی، سرمایه‌گذاری فقط زمانی مشروع و ارزشمند است که: به تولید ارزش واقعی منجر شود، هم فرد را منتفع کند، و هم جامعه را.

سرمایه بدون تولید، یعنی احتکار یا واسطه‌گری بدون ارزش‌آفرینی. به همین خاطر، در نگاه اسلام، تولیدگر واقعی، خیر و برکت‌آفرین است.

 

انسان بماهو انسان و عدالت اجتماعی

فرمایش شما بسیار دقیق است: انسان، تا زمانی که در جامعه‌ای متعادل زندگی نکند، لذت حقیقی از رفاه نخواهد برد.

عدالت، شأن انسانی است. بی‌عدالتی اجتماعی، فارغ از ایمان یا دین، وجدان بشری را آزار می‌دهد.

کسی که در رفاه است ولی به وجود فقرا بی‌تفاوت است، نه‌تنها مؤمن نیست، بلکه «انسان» نیز نیست، به معنای عمیق کلمه.

 

مادی‌گرایی مثبت و عبودیت هدفمند

اسلام، مادی‌گرایی معتدل و مسئولانه را نه‌تنها تأیید می‌کند، بلکه بر آن تأکید دارد. این مادی‌گرایی یعنی: توجه به معاش، مدیریت مال، ایجاد ثروت در جهت خیر.

و نکته بسیار زیبایی که اشاره فرمودید:

الف. نماز جمعه

﴿فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ﴾[4]

پس از عبادت، امر به حرکت اقتصادی و تلاش برای روزی داده می‌شود. عبادت مقدمه کار است.

 

ب. حج

 

در حج نیز، با اینکه عبادتی عظیم است، اما یکی از اهداف آن استفاده از منافع دنیوی و اخروی معرفی شده: ﴿لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ﴾ [5]

 

جمع‌بندی:

اسلام، نظامی ارائه می‌دهد که در آن:

کار و تولید عبادت است.

مصرف باید اعتدالی و اخلاقی باشد.

ثروت باید توزیع عادلانه شود.

سرمایه‌گذاری باید به خدمت اجتماع درآید.

انسان، تا زمانی که به فکر جامعه متعادل نباشد، نمی‌تواند انسانِ کامل باشد.

 

مناسک عبادی، ابزار بیدارسازی وجدان اجتماعی و معیشتی

اسلام، در مناسک بزرگ عبادی همچون نماز جمعه و حج، نگاه فراتر از عبادت فردی دارد؛ بلکه این مناسک، تجلی اجتماعی‌شدن دینداری‌ هستند. دو آیه‌ی کلیدی، این معنا را تمام‌قد نشان می‌دهند:

 

۱. نماز جمعه و اقتصاد اجتماعی – آیه ۱۰ سوره جمعه

﴿فَإِذَا قُضِیَتِ الصَّلَاةُ فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ﴾

در این آیه، نماز جمعه نه پایان دینداری، بلکه نقطه آغاز حرکت اقتصادی و اجتماعی مؤمنانه است:

﴿فَانتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ﴾ یعنی برو بیرون، وارد عرصه جامعه شو.

﴿وَابْتَغُوا مِن فَضْلِ اللَّهِ﴾ یعنی تولید کن، کار کن، تامین معاش کن، به اقتصاد سالم و پاک بپرداز.

 

روایت‌ها هم این “فضل الله” رو تعبیر به کسب حلال و تولید معاش دنیوی کرده‌اند.

یعنی اسلام اصلاً تفکیکِ خشک بین دین و دنیا نداره؛ عبادت مقدمه‌ی معیشت هست.

 

۲. حج، احیای وجدان اجتماعی و رسیدن به منافع – آیه ۲۸ سوره حج

﴿لِيَشْهَدُوا مَنَافِعَ لَهُمْ﴾

 

دعوت ابراهیم به حج، دعوت به اجتماع توحیدی است؛ اجتماعی که در آن انسان:

هم به منافع معنوی می‌رسد (معرفت، اخلاق، ارتباط با خدا)، و هم به منافع مادی (توسعه روابط، تجارت، آگاهی از نیازهای امت، تقویت تولید مشترک و سرمایه‌گذاری).

یعنی حج یک مدل جامع تربیت انسان و جامعه است؛ یک انقلاب فرهنگی-اقتصادی-معنوی.

 

سرمایه‌گذاری برای تولید، نه برای انحصار

اگر بشر به وجدانش، عقلش و دعوت انبیا گوش می‌داد، فقر مطلق روی زمین معنا نداشت.

این یعنی: سرمایه‌گذاری با نیت فردی و اجتماعی، تولید نه برای ثروت‌اندوزی شخصی، بلکه برای آباد کردن زمین و رفع نیاز جامعه.

خدا استعداد داده، ظرفیت داده؛ اما انسان‌ها با بی‌توجهی به عدالت اجتماعی، ساختارهای نابرابر رو پدید آوردن.

 

عبادت‌های جمعی، احیای «اصالت اجتماعی انسان»

نماز جمعه، حج، نماز جماعت… همگی تمرین‌هایی هستن برای این‌که انسان از پوسته فردگرایی دربیاد و بفهمه که: «تو تنها نیستی. در جامعه‌ای زندگی می‌کنی. رفاه تو زمانی ارزش داره که با عدالت گره خورده باشه.»

 

جمع‌بندیِ نگاه توحیدی به اقتصاد:

عبادت، مقدمه حرکت اقتصادی‌ست.

کار، تولید و تأمین معاش، عبادت است.

سرمایه‌گذاری، وقتی ارزش دارد که هم فرد و هم جامعه از آن نفع ببرند.

وجدان انسانی، حتی بدون شریعت، عدالت را می‌فهمد؛ ولی دین، این فهم را به اوج می‌رساند.

 

اقتصاد توحیدی؛ تحقق امت‌سازی با محوریت تولید

یکی از نقاط درخشان نگاه اسلام به مناسک عبادی، این است که همزمان با تعالی روح، زمینه‌ساز شکوفایی عقل و معیشت اجتماعی نیز هست. مثال تام و کامل آن، حج است: مسلمانان از اقصی‌نقاط عالم به مرکز زمین می‌آیند.

با هم دیدار حضوری دارند، نه صرفاً ارتباط مجازی یا گزارش کتبی. نیازها و ظرفیت‌های یکدیگر را می‌شناسند.

و اگر به حقیقت حج عمل شود، شبکه جهانی عدالت‌خواهی، تولید، هم‌افزایی و آبادانی محقق می‌شود.

در حج، همان‌طور که فرمودید، مدیر حقیقی باید خودش در میدان باشد، در میدان اقتصاد جهانی اسلامی نیز، مسلمان حقیقی باید در صحنه تولید و معیشت حضور داشته باشد.

 

اقتصاد: پایه تمدن دینی

اسلام اقتصاد را مسأله‌ای حاشیه‌ای نمی‌داند، بلکه آن را رکن اصلی زندگی مؤمنانه می‌داند. آیات متعددی همچون: ﴿إِن مَّكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقَامُوا الصَّلَاةَ...﴾[6] (حج/۴۱) را می‌توان اینگونه معنا کرد: وقتی جامعه‌ای در زمین تمکن یافت، آن وقت حقیقت عبودیت (اقامه‌ی نماز)، در دو ساحت ظهور می‌کند:

معنویت مصطلح (ارتباط با خدا، عبادت)

اقتصاد معنوی (معیشت مسئولانه، تولید عادلانه، رفع نیاز جامعه)

سرمایه‌گذاری برای تولید، ترجمان عملی اخلاق توحیدی

 

آموزه‌های اخلاقی اسلام:

آنچه برای خود می‌پسندی، برای دیگران هم بپسند

آنچه نمی‌پسندی، برای دیگران نپسند

وقتی وارد عرصه‌ی اقتصاد می‌شود، می‌شود سرمایه‌گذاری مؤمنانه: برای تولید، برای توزیع عادلانه، برای زدودن فقر ساختاری

 

از نصوص دینی تا ادبیات اقتصادی روز

اسلام از سرمایه‌گذاری سخن گفته، روایاتش، آیاتش، همه گواه آن‌اند. حالا اگر بخواهیم با ادبیات امروز دنیا سخن بگوییم، سرمایه‌گذاری مؤمنانه هدفش رساندن جامعه به: تولید ناخالص ملی (GNP) بالا، تولید خالص ملی (NNP)، تولید داخلی (GDP) مؤثر، عادلانه و گسترده و این همان مسیر تحقق اقتصاد توحیدی است؛ اقتصادی که در آن هم رفاه شخصی، هم رشد جمعی، هم اخلاق اجتماعی در کنار هم معنا می‌یابند.

 

نتیجه

اسلام هیچ‌گاه اقتصاد را رها نکرده؛ بلکه آن را هدایت کرده. و این وظیفه‌ی ماست که با سرمایه‌گذاری برای تولید، مسیر اقتصاد توحیدی را زنده کنیم تا زمین، آن‌گونه که خدا خواسته، آباد و عادلانه شود.

و صلی الله علی محمد و آل محمد

 


[2] . اشاره به آیه:﴿هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِیهَا﴾.
logo