« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1403/11/17

بسم الله الرحمن الرحیم

حریم خصوصی/فقه الحکومه /مباحث مستحدث

 

موضوع: مباحث مستحدث/فقه الحکومه /حریم خصوصی

در روز چهارشنبه که حضرت رضا علیه السلام مورد توجه تمام طلاب علوم دین و مؤمنین و مؤمنات قرار می گیرند، سزاوار است کلماتی از حضرتش نقل محفل انس مباحثات علمی ما قرار گیرد تا بدین وسیله در این ایام ماه شعبان استناره ای حاصل آید

عَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا ع قَالَ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ آبَائِهِ عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ ع عَنِ النَّبِيِّ ص أَنَّهُ قَالَ: أَكْمَلُ الْمُؤْمِنِينَ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ إِنَّمَا الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِه. [1]

اخلاق مهمترین حقیقتی است که سازمان انسانیت انسان را مدیریت می کند و حقیقتی است که در هر مجمع و گروه و جامعه ای از جمله حوزه های علمیه هرگاه زنده و بالنده باشد جز موفقیت به ارمغان نمی آورد؛ ضعف در حوزه علمیه به خاطر اخلاق است اگر اخلاق زنده و بالنده و به روز در خدمت انسان باشد درس و بحث و تمام جهات تکاملی بشر رشد خواهد کرد و از شاخه های مهم اخلاق، رعایت حق الناس است و پایین ترین مرحله حق الناس اینست که از وجود انسان به دیگران آسیبی نرسد و در مرحله بالاتر اینکه انسان مرکز خیر و برکت برای ابناء بشر باشد.

و اما الفقه:

بعد از بیان مقدمات و واژه شناسی در بحث حریم خصوصی باید به این مساله پرداخته شود که به صورت عمومی و کلی و با قطع نظر از ادیان، هدف حکومت در جامعه بشری نظم است اگر قرار باشد زندگی بشر بر روی کره زمین حیوانی نبوده و حداقل انسانیت در آن لحاظ شود باید تشکیلاتی برپا شده و کسی در رأس قرار بگیرد تا به زندگی بشر نظم ببخشد.

ایجاد نظم حکومتی با ایجاد حریم افراد در جامعه به شکل مطلق سازگار نیست به این معنا که تاریخ نشان می دهد اگر هر یک از افراد جامعه برای خود حریم خصوصی تعریف کنند و حکومت نتواند در آن ها نفوذ نموده و بر آن حاکمیت داشته باشد نظم ایجاد نمی شود مانند این مثال معروف که هر یک از سرنشینان کشتی در حریم خصوصی خود قسمتی از کشتی را سوراخ نماید مشخص است که این کاروان و جمعیت به مقصد نمی رسد لذا حکومت یعنی ایجاد نظم و این نظم زمانی به شکل کامل تحقق پیدا می کند که اگر لازم باشد حاکمیت حکومت بتواند تمام زوایای زندگی افراد جامعه را تصرف نماید.

اما در حکومت اسلامی که نتیجه مباحثه مقطعی ما در فقه مستحدث است علاوه بر نظم، شعارهای دیگری نیز موجود است مانند اقامه حق و عدالت؛ با توجه به اینکه غالب و اکثر ابناء بشر در زندگی دنیا حیوانی فکر می کنند یعنی هر چیزی را برای خود می خواهند، تضارب و تعارض و درگیری فراوان پدید می آید، انسان ها دوست دارند به هر صورتی برای خود حریم خصوصی درست کنند لکن سوء استفاده از این حریم های خصوصی به جنگ با اقامه حق و عدالت می رود و حکومت اسلامی که قرار است عدالت و حق را در جامعه ایجاد نموده و آن را تحکیم و حفظ کند با این گرایشهای حیوانی به مشکل می خورد.

زندگی غالب افراد بشر بر پایه طبیعت بوده و هدف حکومت اسلامی حقیقت است، اقامه حقیقت با گرایش های طبیعتی در تعارض است بنابراین با نگاه انسان شناسی طبیعتی حریم خصوصی در زندگی افراد جامعه اولا با قطع نظر از حکومت اسلامی خلاف اصل حکومت است و ثانیا با مقصد حکومت اسلامی کاملا در تعارض است؛ به عبارت دیگر باید گفت با توجه به اینکه حریم خصوصی حق است این حریم بر دو قسم تقسیم می شود:

قسم اول:

حقی که هیچ گونه تزاحمی با حق حاکمیت ندارد؛ این حق نه تنها از نظر حکومت اسلامی در تعارض نیست بلکه حکومت اسلامی پاسدار چنین حقی است، یکی از شئون حکومت اسلامی در اقامه عدالت این است که از حریم های خصوصی افراد در جامعه مراقبت می کند مانند حریم خانواده در محدودیت های خاصی که به محله و نوع زندگی افراد جامعه آسیب نمی زند در اینجا اگر شهروندی به این حریم تعرض نماید حکومت با او برخورد می کند زیرا در صدد اقامه عدالت برای رفاه نسبی همه است چه به شکل فردی و چه اجتماعی؛ حکومت اسلامی "طبیبٌ دوّارٌ بطبّه" اینجاست که حکومت اسلامی حافظ چنین منافعی هم از جهات عمومی و هم از جهات خصوصی افراد است.

قسم دوم:

حقی که با سیطره های حاکمیت تزاحم دارد البته سیطره هایی که قرار است عدالت اجتماعی را برپا نموده و حق را به حق دار برساند و فضای اجتماعی عمومی را برای همه امن نماید، یعنی حق منفعت شخصی افراد اگر زمانی با منفعت عمومی در تزاحم و تعارض قرار گرفت با نگاه سیاسی اسلام (اگر بپذیریم اسلام سیاست دارد و در زمان غیبت کبری سیاست دست فقها است و می توانند در جهت سازماندهی زندگی مردم بر پایه توحید حکومت تشکیل دهند) یقینا حق حاکمیت مقدم بر حق حریم خصوصی است که برای نظام اجتماعی مشکل ایجاد می کند مثال ساده این مساله در جامعه اینکه شخصی دیوار خانه را بلند می سازد و نور را از بقیه همسایگان می گیرد که حکومت با این عمل برخورد می کند؛ یقینا اجتماع حرمتش از زندگی شخصی بالاتراست زیرا حرمت اجتماع یعنی حرمت کل انسان ها .

حال که بالفرض حکومت اسلامی را در عصر غیبت کبری پذیرفتیم آنچه در فضای حکومت اسلامی امروز جزو حریم های خصوصی تعریف شده است فضای مجازی و اطلاعات شخصی افراد در قسمت های مختلف فضای مجازی و رسانه های جامعه است سوال اینجاست که آیا حاکمیت حق دارد اطلاعات مختلف این اشخاص را رصد نماید با فرض اینکه هیچکس راضی نیست؟ منظور از رصد کردن جایی است که حکومت بتواند ورود پیدا کند و یا ورود پیدا نکند مثلا مأمورین مختلف در مخابرات و فضای اینترنت که هم می توانند اوضاع و احوال حریم های شخصی افراد را ببینند و اطلاع پیدا کنند و هم می توانند نگاه نکنند.(این نکته قابل ذکر است که اگر این اطلاعات در فضای مکشوفه مانند اینترنت گذاشته شود دیگر حریم خصوصی نیست) لذا سوال این گونه مطرح است در فضایی که تجاوز و تعدی معنا داشته باشد آیا حکومت حق تصرف دارد؟

دو نگاه قرآنی از جهت استدلال به منابع شریعت قابل توجه است:

نگاه اول: آیه معروف سوره نساء ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ﴾ [2] "اطیعوا الله" در آیه شریفه مشخص است اما قرآن کلمه "اطیعوا" را تکرار می کند اگر مراد از "اطیعوا" دوم، احکام الله بود لزومی به تکرار آن نبود لذا مشخص است تکرار به خاطر اطاعت از خود پیامبر است نه احکام الله، در احکام روزمره که پیامبرصلی الله علیه و اله دستور می دهد اطاعت واجب است مثلا در یکی از غزوات وقتی سربازی دزدی می کند حکم الله این است که دستش قطع شود اما پیامبر صلی الله علیه و اله فرمود نباید قطع شود زیرا در این صورت این شخص بر علیه ما کار می کند، در اینجا حکم می شود حکم حکومتی که بر اساس موضوعات جدید و اتفاقات جدید شکل می گیرد.

حال در حکومت اسلامی که پذیرفتیم در زمان غیبت کبری فقیه در امر اجرا جانشین پیامبر صلی الله علیه و اله است و در رأس آن ولی فقیه است قانونی زیر نظرحاکم در رابطه با فضای مجازی جعل می شود که زندگی مردم را در قسمت هایی زیر نظر داشته باشید زیرا شرایط، شرایطی است که به این کار نیاز است این می شود حکم اولی نه حکم ثانوی زیرا دارای ملاک است مانند حکم پیامبر صلی الله علیه و اله در حکومت .

در آیه شریفه ﴿اطیعوا الله و اطیعوا الرسول﴾ اطاعت یعنی افراد جامعه تسلیم حاکمیت باشند، این قانون اطاعت رعیت از حاکم و اطاعت مردم از حاکمیت درحکومت اسلامی اقتضا می کند که حاکمیت حق داشته باشد و این حق به معنای حقیقی، حاکم باشد البته با این اعتقاد که حاکم در حکومت اسلامی پاک است و نمی خواهد ظلم نماید یعنی مردمی که اطاعت می کنند به آن اعتماد دارند مانند فردی که سیبی را دو نیم کرد و به امام عرض کرد اگر شما بگوئید نیم این سیب حلال و نیم دیگر آن حرام است من می پذیرم، زیرا این شخص اعتقاد دارد صلاح و رستگاری به پیروی از حاکمیت است و مردم کاملا توجیه هستند و اگر حاکمیت می گوید حریم های خصوصی در این برهه از زمان ملغی است می پذیرند لذا می شود حکم اولی .

نگاه دوم: آیه شریفه ﴿النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ ﴾ [3] که مرحوم طبرسی سه اولویت بیان می کند که ولایتِ حاکمیت بر شخص از ولایت شخص بر خودش بیشتر است:

1. اولویت در اداره شئون مردم

2. اولویت خاص پیامبر بر خاص مردم

3. اولویت پیامبر بر بقیه والیان

آیه شریفه معنای اولویت دوم را در بردارد که ولایتِ حاکمیت بر مردم بیشتر از خود مردم است؛ در بحث حریم های خصوصی افراد در حکومت اسلامی طبق این آیات و ادله که ولایت حاکم را مقدم بر ولایت افراد بر خودشان می داند به راحتی می توان فتوا داد در فضاهای مجازی که حاکمیت می تواند ورود پیدا کند یا ورود پیدا نکند اگر تشخیص داد باید ورود پیدا کند مردم حقی ندارند زیرا ولایت افراد جامعه توسط حاکمیتِ حاکم تضییق می شود.

 


logo