1403/08/16
بسم الله الرحمن الرحیم
فیلترینگ/ امنیت فضای مجازی /مباحث مستحدثه
موضوع: مباحث مستحدثه/ امنیت فضای مجازی / فیلترینگ
در آستانه میلاد حضرت عقیلة العرب عالمه غیر معلمه بزرگ بانوی مقاومت و صبر حضرت زینب کبری سلام الله علیها هستیم و یکی از بهترین تذکرات و یادآوری ها برای تمام انسان ها در این کره هستی تذکر شخصیت بی نظیر این انسان فرهیخته است که واقعا اسوه یک زندگی پر از معرفت ولی ما دون العصمه می باشد، از جهات مختلف ذکریٰ هست برای مؤمنین و مؤمنات و برای ما طلبه ها از بعد علمی و بحث صبر و علم که دو گوهرند در کنار هم و با یکدیگر رابطه متقابل دارند؛ صبوران عالم معمولا به مقامات معرفتی می رسند و عالمان و فرهیختگان و صاحبان معرفت نیز صبورند رابطه بین علم و صبر شاید بیانی است از عالمةٌ غیر معلّمه کسی که از مسیر صبر و عرفان عملی به علم و عرفان نظری رسیده است لذا تذهیب اخلاق و تذکرات اخلاقی و مراقبت از نفس از جنود صبر است و امتیاز ما حوزویان همین است که تهذیب و صبوری و استقامت را حرف اول قبل از علم می دانیم بر اساس آموزه های قرآنی﴿یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه﴾
ان شالله این عید مبارک باشد بر همه آنانی که اندیشه عزت طلبانه و کرامت طلبانه دارند .
در بحث محدودیت فضای مجازی از ناحیه حکومت رسیدیم به مرحله حفظ نظام
یکی از مقاصد شریعت، حفظ نظام اجتماعی اسلامی است که غالبا مقدمه آن حفظ نظام سیاسی می باشد اگر نظام سیاسی اسلام در زمان غیبت کبری پذیرفته شود رمز و راز ماندگاری اسلام در سیط وسیع و دامنه گسترده اجرایی است
برای اینکه این بحث را منقح نماییم به موضوع شناسی عمیق نیاز است که بدانیم در مملکت ایترنت و فیلتر به چه شکلی است آنچه در مباحث ما می گذرد بر اساس یک سری فروض است ممکن است عالم واقع در میدان چیزی باشد که ما خبر نداشته باشیم بنده در جهت موضوع شناسی با نیروهای سازمان اطلاعات جلساتی مفصل داشته ایم اما بهر حال باز هم باید بحث را فرضی مطرح نمود زیرا وقتی میدانی می شود گرفتار یک سری انتقاد و نقدهایی می گردد که شاید زمینه نقد هم نباشد در صورت فرضی بحث شدن می شود قضایای حقیقیه که در میدان بیرون آرام آرام مصداق پیدا کرده و اتفاقی هم نمی افتد تمام احکام شریعت قضایای حقیقیه ای هستند که در زمان معصومین بوده و آرام آرام با فضای بیرونی منطبق می شوند روی همین جهت به همین شکل بحث را ادامه می دهم
سوال: آیا محدود کردن فضای مجازی از مصادیق دفع ضرر محتمل هست یا نه؟
مقدمات را گذراندیم و اثبات کردیم امر واضحی است که حکومت موظف نیست در بیرون به گونه ای وضع جامعه را چینش نماید تا مردم نتوانند گناه کنند اما بحث فعلی دفع منکر است یعنی جلوگیری نماید از اینکه منکر اتفاق بیفتد.
در این راستا من این گونه بیان کردم که این سوال نیاز به موضوع شناسی دارد زیرا رابطه محدود کردن با دفع منکر نیاز به اطلاعات تخصصی دارد چنانچه فرض مساله این باشد که اگر حکومت محدودیت فضای مجازی را بر کل جامعه حاکم نماید یک یا چند مورد از منکرات دفع می شود، در این صورت اصل از بین بردن عوامل گناه فی نفسه بر حکومت واجب نیست، اما اگر باز بودن فضای مجازی به صورت کامل کمک کند به گناه کردن افراد جامعه یکی از عناوین شریعت یعنی تعاون بر اثم و عدوان به میدان می آید؛ حکومت وقتی فضا را باز می گذارد این آیه شریفه ﴿لا تعاونوا علی الاثم و العدوان﴾ ظهور می کند "در ظلم و عدوان به یکدیگر کمک نکنید چه فردی چه خانوادگی و چه اجتماعی" و بعد حکومت و شخصیت حقوقی که یکی از این مکلف ها شخصیت حقوقی حکومت است یعنی حکومت نیز مورد نهی قرار می گیرد و طبق صریح قرآن این نوع کمک جایز نیست لذا اگر در موضوع شناسی به اینجا رسیدیم که متخصصین فن در فضای اجتماعی گفتند فضای باز اینترنت که توسط حکومت آزاد گذاشته شده اعانه بر اثم و عدوان است، ما قضیه حقیقیه آن را داریم که ﴿تعاونوا علی البر و التقوی و لا تعاونوا علی الاثم والعدوان﴾ [[1] ] از آنطرف نیز بر حکومت لازم است شاکله خود را بر پایه تعاون برّ و تقوا ببندد چون آیه قرآن می فرماید ﴿ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة﴾ بُعد میدانی اقامه نماز به شکل واقعی همین است که صفحه زندگی بشر بر و تقوا رونق داشه باشد "ان مکناهم" و "تعاونوا" کلیاتی هستند که راحت به میدان آمده و منطبق می شوند؛ لکن سخن ما در آن است که بستن فضای مجازی دارای عوارضی هم هست که اگر به صورت عمومی برای مردم صورت بگیرد خود فیلتر زمینه گناهانی مانند ظلم و ستم به زندگی مردم می شود و نمونه آن بسترهای اقتصادی است در اوضاع و احوال امروز فضای مجازی یکی از راههای کسب و کار است در اینجا عنوان اضرار حکومت به رعیت پیش می آید هم در بُعد مسائل مالی و اقتصادی و هم در بُعد مسائل علمی و رشد و ترقی های علمی زیرا علی کل حال اطلاعاتی که در فضای مجازی هست در سطح بالایی است جامعه اسلامی می خواهد این اطلاعات را بفهمد و جوانان رشد علمی داشته باشند لذا اضرار اقتصادی و علمی در کنار هم قرار می گیرند در این صورت باید ملاحظه اکثریت جامعه شود از یکطرف ﴿تعاونوا علی البر و التقوی و لاتعاونوا علی الاثم والعدوان﴾ و از طرفی ظلم هایی این گونه و نارضایتی مردم در حدی که ممکن است مقصد شریعت (حفظ نظام اجتماعی سیاسی) را نابود کند
با این نگاه همان طور که محدودیت فضای مجازی یا فیلتر گاهی باعث نظام حفظ می شود، گاهی بر عکس است و با فیلتر به نظام ضربه می خورد اینجاست که بحث تزاحم لازم می آید در تزاحم ملاک ها، نسبت سنجی ملاک ها باید به دست آنهایی باشد که در میدان سیاست فعالیت می کنند و بر بلندای دیده بان های دنیا نشسته اند اوضاع داخلی و خارجی را می بینند در مسائل روانشناسی،جامعه شناسی، اوضاع و احوال سیاسی مملکت، اقوام و گروه های مختلف جامعه را رصد می کنند و می روند سراغ تشخیص اهم و مهم.
ممکن است عده ای قدرت این تشخیص را نداشته باشند و بگویند اینان نظام را نابود کردند که قضاوت های گروهی در مملکت زیاد است به عنوان مثال نسبت به غزه لبنان و این جنگ ها هر کسی قضاوتی دارد مهم در تشخیص این قضیه و موضوع فقهی ما این است که فرض کنید پیکی از ناحیه مرکز ثقل حکومت که تمام اطلاعات این مملکت را دارد و تمام این وضعیت اهم و مهم بودن این دو جبهه فیلتر و آزادی را در چنته دارد گزارش می دهد وضعیت چنین است و خود بخود قواعد کلی که در اصول داریم نسبت به این موضوع که فیلتر باشد یا نباشد واجب است یا حرام، مستحب است یا مکروه، به میدان آمده و این احکام روی آن قرار می گیرد .
نکته: در اینجا لازم است عنوان کنم مبنایی در مباحث فقه وجود دارد که فقها به آن پرداخته اند تحت عنوان قلع یا حسم ماده فساد در بحث کتب ضاله یا بحث شراب که باید آنها را از بین ببریم مثلا آزادی اینترنت و فضای سایبر بشود ماده فساد یعنی هر چه هست پشت سرهم تولید فساد می کند باز طبق قاعده ای که خواندیم بر حکومت و هیچ کس واجب نیست شراب را نابود کند مگر اینکه در همان لحظه ببیند عده ای بخاطر آن نابود می شوند در اینجا باید رفت سراغ عناوین دیگر فقه مانند حفظ نفس محترمه؛ یا ماده فساد به این معنا که کیان اسلام بر فرض با بشکه شراب از بین می رود و الا باز هم طبق قاعده اول شارع به مردم می گوید شراب نخورید از همین مقوله است بحث حجاب و بد حجابی قرآن می گوید نگاه نکنید "یغض" اما زمانی همین بد حجابی می شود ماده فساد یعنی بالفعل تلفات می دهد و فساد اجتماعی درست می کند این که می گویند حجاب وظیفه شخصی است و اجتماعی نمی باشد درست است اولا و بالذات شخصی است و ثانیا و بالعرض اجتماعی؛ آنچه اصل اولی است در یک عبودیت و بندگی انسان بر کره زمین ائتمار و انتهار است که مکلف امر و نهی را بپذیرد با امر مؤتمر و با نهی منتهی شود الا اینکه ثانیا و بالعرض ماده فساد گردد به عنوان مثال مانند مواد منفجره ای که دودش برای انفجار شروع شده و در آستانه انفجار است در اینجا واجب است آن را خنثی کنیم در مسائل فیزیکی مادی و طبیعی که دیده می شود این طور است در مسائل معنوی نیز همین گونه می باشد یک جریان فکری یا عملیاتی یا یک نوع تفکر در جامعه رواج پیدا می کند و انسان ها را می کُشد و این باعث می شود نظام اجتماعی اسلامی بهم بریزد اینجاست که حکومت به میدان می آید و بر او واجب می شود قلع و حسم ماده فساد کند قاعده قلع و حسم ماده فساد قاعده ای است که در بحث فیلتر می تواند مورد استفاده قرار گیرد
از آنجا که بحث ابتدایی است و جایی مطرح نشده تا بر آن منوال حرکت کنیم باید با گشت و گذارها پیش برویم محقق داماد که شخصیتی بزرگ از علمای قم است می فرماید: لم یقل احد بوجود التستُّر لشاب الحسن الوجه الذی یُعلم بانَّ الغیر ینظر الیه عن شهوة کسی زیباست هیچ کس از فقها پیدا نشده که چون چهره اش زیباست و در اجتماع ممکن است همه جذب او شوند واجب کرده باشد صورت خود را بپوشاند این همان حکم اولیه است مانند داستان یوسف و زلیخا در تاریخ جایی نداریم که به یوسف گفته باشند صورت خود را بپوشان تا مردم به گناه نیفتند اما ثانیا و بالعرض ممکن است چنین اتفاقی بیفتد که معمولا نادر است
اغلب اوضاع و احوال شریعت انسانی روی فعل مکلف و ترک او رفته است و مکلفین موظفند بر اساس اراده خود گناه را مرتکب نشوند در بحث ما نحن فیه فیلتر دو بعدی و دو زمانه است این طور نیست که بگوئیم اگر فیلتر کردید بر اساس مصالح نظام مطابق شریعت است چرا که ممکن است آنطرف منطبق باشد لذا این دو فکر سیاسی که در جامعه با هم درگیرند پشت سر هر دوی آنها فقها هستند عده ای می گویند باید آزاد باشد و عده ای می گویند باید محدود شود ما در حوزه، کاری به این دو گروه نداریم وقتی می خواهیم بحث کنیم می بینیم از فضای بیرون آگاه نیستیم نمی دانیم از جهت حکومت که ناظر هستند واقعا هر دو گروه سیاسی با پشتوانه فقهی محضا لله می خواهند شریعت پیاده شود یا نه اغراض سیاسی و گروهی دارند آنچه حوزه لازم دارد موضوع شفاف فقهی است که گرایش های شخصی در آن نباشد اوضاع و احوال مصلحت ها مفاسد ملاک ها ظهور کند خالصانه و مخلصانه آنانکه اشراف دارند به میدان آیند و گزارش دهند به حوزه که متاسفانه این مساله را نداریم زیرا تقوای سیاسی به شکل فراگیر موجود نیست .
و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین