1403/08/09
بسم الله الرحمن الرحیم
فیلترینگ/امنیت فضای مجازی /مباحث مستحدثه
موضوع: مباحث مستحدثه/امنیت فضای مجازی /فیلترینگ
عن الکاظم علیه السلام نُصبَ الخلقُ لِطاعةِ اللهِ و لا نجاةَ الّا بالطاعةِ و الطاعةُ بالعلمِ و العلمُ بالتَّعلمِ و التَّعلمُ بالعقلِ یُعتقلُ و لا علمَ الّا مِن عالمٍ ربانیّ و مَعرفةُ العالمِ بالعَقلِ [[1] ]
انسان ها قرار داده شده اند برای بندگی و اطاعت پروردگار و رهایی انسان از تمام بدی ها امکان ندارد مگر با طاعت و اطاعت با علم و معرفت است و علم و معرفت حاصل نمی شود مگر با تعلم و طالب بودن و تعلم شکل نمی گیرد مگر با عقل مدون و عقل ملاحظه شده که تحت سیطره فطرت انسان و عقل سلیم قرار بگیرد
کارزار این سری حقایق دین در وهله اول از آن ما طلبه هاست و نیاز مبرم داریم به اینکه خودمان را همواره موعظه نماییم و الا تبدیل می شویم به یک انسان ولنگار اسم مان روحانی و طلبه است اما باطنمان غافل از حقیقت روحانیت تنها راه جلوگیری از این مساله موعظه و تذکر و یادآوری است که حرف اول را انسان با خودش می زند و موعظه های بیرونی فقط کمک رسان هستند.
موضوع مستحدث فقه، فیلترینگ بود یعنی محدود کردن فضای مجازی امروزی در جامعه؛ با آنچه گذشت به این نتیجه رسیدیم که شخصیت های حقیقی و حقوقی بالنسبه با زمان و مکان و اسباب و وسائل و عوامل موظف نیستند جوّ بیرون از شخصیت خود را فیزیکی و مادی محدود کنند بلکه آنچه انسان در مقام شخصیت حقیقی و حقوقی موظف است محدودیتهای درونی است اراده تصمیم و عزم که از جهت شریعت این ها باید محدود شود انسان اراده کند گناهی انجام ندهد و یا اراده نماید خوبی بجا آورد؛ محدودیت ها در شریعت از درون شروع می شود محدود کردن مکان و زمان و عوامل و اسباب و وسائلی که گناه افزا هستند وظیفه شخصیت حقیقی انسان نیست بلکه مذموم است مثلا کسی خود را عقیم نماید تا گناه نکند مانند آنچه ابن بطوطه در الرحله می گوید در قرن هفتم و هشتم در تربت دیدم شخصی بنام حیدر که یکی از صوفیان و عرفا بود برای مردم تبلیغ نموده و همه با عواملی اوضاع شهوانی خود را مهار نموده بودند تا گناه نکنند این قبیل کارها رهبانیت بوده و ممنوع است "لا رهبانیة فی الاسلام" این گونه اعمال مقام ﴿فاستبقوا الخیرات﴾ [[2] ] و ﴿سابقوا الی مغفرة من ربکم﴾ [[3] ] و نهی از منکر و امر به معروف را زیر سوال می برد لذا دیدگاه دین در نظر اول نسبت به فرد و خانواده و جامعه این گونه است که فضای بیرونی جامعه از جهت زمان و مکان و عوامل گناه افزا باید آزاد باشد
کلام ما در بحث حکومت است یعنی شخصیت حقوقی حکومت اسلامی نسبت به بسترهای بیرونی در جامعه از نظر محدود کردن که وظیفه اولیه لاحکم له می باشد.
انما الکلام در عنوان پیدا کردن میدان های بیرونی است اگر در این میدان ها زمان مکان اسباب و وسائل از جمله فضای مجازی بخواهند به حدی برسند که با هدف و غایت و مقصد شریعت در تنافی باشند حکم چیست؟
مقصد شریعت همان حفظ است که در کلام شهید مرور کردیم یکی از مصادیق حفظ، حفظ نظام اجتماعی است کلمه نظام در کلمات فقها در طول تاریخ فقاهت بوده و حفظ آن را واجب می شمردند اما نظامی که فقها تا قبل انقلاب بیان می کردند نظام اجتماعی بود یعنی نظام زندگی مردم اما نظامی که ما در مقام بیان آن به عنوان یک شخصیت حقوقی هستیم نظام سیاسی اسلام است یعنی نظام حکومتیِ اسلام البته خود نظام سیاسی و حکومتی اسلام مقصدی دارد که تامین نظام اجتماعی است همین چیزی که در ادوار زندگی در مدرسه خوانده ایم انسان موجودی است اجتماعی یعنی زندگی مادی و معنوی انسان در گرو یک نظم اجتماعی است و این نظم را حکومت پدید می آورد بدون نظام اجتماعی زندگی بنی البشر بدتر از جنگل می شود در روایات می خوانیم اگر امر دائر باشد به اینکه مردم،خود زندگی کنند یا یک حاکم ظالم داشته باشند اولی این است که حاکم ظالم داشته باشند؛ اهمیت نظام اجتماعی از این روایت مشهود است
ما مدعی هستیم فرضا بعد از انقلاب اسلامی حکومت اسلامی شکل گرفته و نظام سیاسی دارد که این نظام سیاسی
در زمان غیبت کبری مشروع است یعنی همانند سیاست و حکومت امام علی علیه السلام در بُعد اجرا مشروعیت دارد و هدف آن هم نظم اجتماعی و نظام اجتماعی است که بشر را در دنیا و اخرت به کمال برساند بنابراین بستر تفکر و تعلم و جستجوی ما در این بحث فعلی دو چیز است: 1. نظام سیاسی و حکومتی اسلام 2. نظام اجتماعی اسلام
این دو را باید در بحث فعلی مدنظر داشته باشیم و مساله فیلترینگ و محدود کردن فضای سایبر و مجازی را با این دو موضوع تعقیب و واکاوی کنیم و به حکم شرعی فیلترینگ برسیم یقینا بحث فیلتر و ممنوع کردن مردم از دسترسی به فضای مجازی امروز حکم مطلق نیست زیرا قاعده اولی طبق آنچه گذشت چنین بود که حکومت وظیفه ای ندارد و باید فضای زندگی مردم آزاد باشد تا خود انتخاب کنند ﴿انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا﴾ [[4] ]که ظاهر ادله چنین است
انما الکلام اینکه موضوعات فقهی مانند فیلتر یکنواخت نیست و به تعبیر حضرت امام اصولا عنصر زمان و مکان با آن ها بازی کرده و حکم را تغییر می دهدمانند جایی که کار به جایی رسد که چنانچه فضای مجازی بدون محدودیت و کنترل باز باشد این نظام اجتماعی زندگی انسان طبق قواعد انسانی لطمه می بیند و نظام اجتماعی بهم می خورد و در مرحله بعد نظام سیاسی اسلام لطمه می بیند یعنی قدرت، توان و اقتدار از جهات مدیریتی و ابعاد مختلفی که می خواهد برای نظام کار کند صدمه می بیند و حکومت اسلامی در بعد سیاست عقیم می گردد و این دو متفاوت هستند نظام سیاسی در مقام علت است و نظام اجتماعی در مقام معلول که هر دو قسمت و موقعیت از نظر اسلامی مشروع و دستور شریعت است، هم بشر باید طبق وحی منظم زندگی کند و هم فقها در غیبت کبری باید حکومت تشکیل دهند و الا اسلام پیاده نمی شود، اسلام بدون نظام سیاسی قابل اجرا نیست ﴿ان مکناهم فی الارض اقاموا الصلاة﴾ فقها مصداق واضح مکین ها هستند اگر مسلمانان درجه یک را قدرت دهیم یکی از وظایف آنان اقامه نماز است و فرد اکمل و واضح اقامه صلاة بستر سازی جامعه است برای زندگی انسان موحد رو به خدا و تنظیم معیشت بشر بر طبق آنچه رضایت خالق است.
یکی از چیزهایی که متعرض این دو موقعیت می شود فضای مجازی است که یک حادثه و حقیقت جدید در زندگی بشر می باشد اینجاست که می رویم سراغ تعویض موضوع و می گوئیم موضوعی که در گرایش اول از نظر شریعت آزاد بود و انسان و حکومت وظیفه نداشت آن را محدود کند تا زمینه گناه پاک شود اینجا عنوان دیگری پیدا می کند عنوان از بین رفتن نظام اجتماعی انسان و لطمه خوردن قابل ملاحظه یا از بین رفتن مقام علیت نظام سیاسی اسلام در جهت گسترش ابعاد مختلف الهی توحیدی بشر بر گرده خاک در اینجا حساب واضح و بیّن است که اگر واقعا تعین پیدا کرد فیلتر بشود یا نشود و با تمام کارشناسی های گسترده و با رعایت تمام جوانب تخصصی و موضوع شناسی اوضاع و احوال حکومت اسلامی در داخل و خارج و گرایش های فکری مردم به شکل اعم اغلب عقلای قم در حدی موضوع شناسی کنند که تعین پیدا کند فیلتر انجام می گیرد و الا اگر آنطرف داستان افراد و گروه ها و فکرهایی تبلیغ کردند و بعضی نشانه ها چنین بود که شاید از جهاتی فیلتر به ضرر حکومت باشد فیلتر انجام نمی گیرد
ما فعلا می خواهیم به یک فرضیات مدونه در شریعت برسیم که طبق آن، یک سری فروع فقهی را تبیین نماییم و ببینیم در خارج همین گونه است یا خیر فعلا قصد نداریم برای توجیه فیلتر حرفی بزنیم
ما هستیم و قواعد شریعت عناوینی که پدید می آیند قیود وشرایطی که باید تصور شوند در بحث موضوع شناسی تنقیح مناط مقاصد الشریعه و در بحث نظام سیاسی و اجتماعی همه را کنار هم بچینیم و بگوئیم آری می شود در بعضی مواقع و زمان ها و مکانها با رعایت بعضی موقعیت های اجتماعی حکومت وظیفه اش باشد و بر او واجب شود که فضای مجازی را محدود کند زیرا در غیر این صورت یا نظام اجتماعی از بین می رود یا نظام سیاسی لطمه می بیند اگر این بیّن شد حکمش مشخص است حال به چه دلیل؟
در این رابطه در ادله فقهی آمده حفظ نظام زندگی اجتماعی مردم واجب است و دیگر بحث کیان اسلام که در بحث سیاست کیان اسلام باید حفظ شود و بهترین نوع حفظ کیان این است که حکومت دست اسلام باشد هیچ قدرتی بالاتر از حکومت نیست که بخواهد حقیقتی را در نظام زندگی بشر حفظ نماید از آنطرف در کلام فقها که اصلا در سیاست هم نبودند آمده است اگر احتیاط لازم شد اختلال در نظام پیش می آید که منظور نظام اجتماعی مردم است حضرت امیر علیه السلام در نهج البلاغه می فرماید: قد تمالئوا علی سخطة إمارتی (همه گروه گروه شده و با حکومت من درگیر می شوند) و ساصبر ما لم اَخف علی جماعتکم (صبر می کنم تا هر کاری می خواهند انجام دهند تا زمانی که نترسم از زندگی شما) فانهم إن تمَّموا علی فیالةِ هذا الرأی (اگر این ها تمام سعی و تلاش خود را بکنند تا رای باطل خود را به کرسی بنشانند) انقطع نظام المسلمین [[5] ] (نظم زندگی مسلمانان بهم می ریزد) اگر عده ای بخواهند نظام زندگی مسلمانی را بهم بزنند حضرت می فرماید صبر نمی کنم "ساصبر" قاعده اولی است که بگذار هر کار می خواهند انجام دهند اما اگر به جایی رسید که این آزادی، نظام زندگی بشر را بهم بزند حکم اولی تغییر می کند.
بشر اینگونه است از اول تا قیامت که اگر مدیریت و نظم و اهرم و کنترلی نباشد نمی تواند درست زندگی نماید حتی حکومت ها بنا بر همین فطرت انسان ها تشکیل شده اند بدون مدیریت جامعه از جنگل بدتر می شود ما در این خصوص به نوع متعالی فکر می کنیم یعنی نظام اجتماعی توحیدی و می خواهیم طبق حجت هایی که داریم بالاترین شکل زندگی انسان را در جامعه ترسیم کنیم که هم آبادی دنیا را داشته باشد هم آبادی آخرت را و آن همان چیزی است که ادیان و دین کامل اسلام معرفی می نماید بنابراین حفظ نظام که یکی از مقاصد شریعت است در کلمات ائمه موج می زند؛ در بحث دیگری مرحوم شیخ مفید از ابن عباس نقل می کند: قال رسول الله صلی الله علیه و اله: اسمعوا و اطیعوا لمن ولّاهُ اللهُ الامر فانه نظام الاسلام [[6] ]
کسی که خدا او را مدیر و حاکم و سرپرست جامعه قرار داد حرفش را گوش کنید او نظام اسلام است یعنی مدیریت اسلام پس بحث حفظ نظام به عنوان قاعده فقهی دو نظام اجتماعی و سیاسی را در بر می گیرد و صحبت حضرت امام که فرمود اوجب واجبات حفظ نظام اسلامی است یقینا به این معنا نیست که نظام اسلامی را حفظ کنیم بدون نظام اجتماعی و حکومت باشد اجتماع فاسد شد مهم نیست هیچ فقیه و عاقلی این بیان را نمی پذیرد حتی خود معصومین جایی که بدانند حکومت را به دست بگیرند نمی توانند اجرایی کنند سراغ آن نمی روند؛ ارزش نظام سیاسی اسلام وقتی است که نظام زندگی روزمره افراد جامعه، اسلامی شود حکومت داری به تنهایی مقصد نیست حضرت فرمود چنین حکومت داری به اندازه آب بینی بز ارزش ندارد مگر آنکه از آن حکومت اقامه عدالت شود و اقامه عدالت یعنی نظام اجتماعی معیشتی بشر بر روی زمین .
و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین