« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1404/09/16

بسم الله الرحمن الرحیم

استطاعت /شرایط وجوب حج /کتاب الحج

 

موضوع: کتاب الحج/شرایط وجوب حج /استطاعت

تحلیل و تبیین دیدگاه‌های فقهی پیرامون تقدم حج بر نذر

 

محوریت بحث در کلام مرحوم آیت‌الله خویی (ره)

مرحوم آقای خویی[1] رضوان الله تعالی علیه، محور مباحثات این روزها هستند. ایشان در یکی از درس‌های خارج خود در «المعتمد فی شرح العروة» به بحث «ما نحن فیه» (بحث نذر و حج) ورود مفصل‌تری داشته و روی این مسئله توقف کرده‌اند.

ایشان تأکید می‌کنند که رجحان ذاتی برای نذر کافی نیست و این مسئله را در دو مرحله بررسی می‌کنند. در هر دو مرحله، ایشان به این نتیجه می‌رسند که نظر (نذر) در «ما نحن فیه» منحل می‌شود.

 

مراحل بحث

مرحله اول: وجوب حج مطلق لحاظ شود؛ یعنی حج مطلقاً واجب است و مقید به شرط شرعی نیست.

مرحله دوم: حج مشروط به وجود قدرت شرعی بررسی شود.

 

نتیجه‌گیری مرحله اول و مسئله حیله‌گری

در مرحله اول، مطالب ایشان تقریباً کامل شده و تنها یک تتمه باقی مانده است. ایشان می‌فرمایند: «و بالجمله لا ینبغی فی تقدم الحج نذر» یعنی دیگر شکی باقی نمی‌ماند که حج بر نذر مقدم است.

ایشان اضافه می‌کنند: «و قلنا بتقدم النذره»

اگر بپذیریم که نذر مقدم بر حج است، همان کاری می‌شود که صاحب جواهر انجام داده است. در این صورت: احتیال امکان داره دیگه همه حیله‌گری کنن، همه بشن اهل حیله مثل صاحب جواهر، «احتیال فی سقوط الحج بالمره» یعنی ممکن است همه از طریق چنین چاراندیشی‌هایی کاری کنند که حج از هر مسلمان مستطیعی ساقط شود.

این موضوع بدیهی است، اما همان‌طور که ایشان تأکید می‌کنند، این استدلال قوی و محکمی نیست، زیرا اگر نذر را مقدم بدانیم، مردم ممکن است اهمیت حج را فراموش کرده و با یادگیری این روش‌ها، خودشان را از استطاعت خارج کنند.

 

سؤالات بی‌پاسخ در کلام آیت‌الله خویی

با توجه به آنچه گذشت، سه سؤال در فرمایشات مرحوم آقای خویی بدون پاسخ باقی مانده است و بر این اساس، نظر ایشان تاکنون نتوانسته به طور کامل هضم و فهم شود.

۱. سؤال اول (ملازمه وجوب حج و مرجوحیت نذر) چطور بین وجوب حج و مرجوحیت نذر ملازمه وجود دارد؟ وقتی حج با استطاعت واجب می‌شود، نذر دیگر رجحان ندارد و حتی رجحان ذاتی‌اش نیز از بین می‌رود. اما دلیلی برای این عدم رجحان ارائه نشده است.

از نظر قواعد اصولی متفق‌علیه، اگر امر به چیزی شود، نهی از ضد را اقتضا می‌کند. اما مرحوم آقای خویی در بحث اصول قائل به این نیستند که امر به شیء، نهی از ضد را اقتضا می‌کند. پس چگونه می‌توان گفت که چون حج واجب است، نذر دیگر رجحانی ندارد؟

اگر گفته شود این بدان جهت است که حج «اهم» است و عدم رجحان نذر را مستلزم می‌شود، این هنوز جای سؤال دارد، زیرا نزاع بین علما بر سر «حج اهم است یا نظر اهم» باقی است. تنها تفسیر محتمل از فرمایات ایشان این است که نذری منعقد می‌شود که موجب ترک واجب یا تحریم حلال نشود.

مصداق ترک واجب. اگر کسی بعد از مستطیع شدن، نذر کند که به کربلا در عرفه برود، این باعث ترک واجب فعلی می‌شود. همه قائل هستند که چنین نذری منعقد نمی‌شود و رجحان ندارد، زیرا باعث ترک واجب می‌شود. اما در «ما نحن فیه» این‌گونه نبوده است؛ شخص ابتدا نذر کرده، شارع مقدس نذر او را امضا کرده و وفای به نذر واجب شده است. حال اگر توان مالی و وسایل سفر او فراهم شود، آیا وجوب حج دوباره بر او جاری می‌شود یا خیر؟

 

2. سؤال دوم (قیاس مع الفارق) سؤال دوم این است که این قیاس «ما نحن فیه» (نذر) یک قیاس مع الفارق است.

3. سؤال سوم (انحصار طریق) اگر ما در «ما نحن فیه» تلاش نکنیم که حج را بر نذر مقدم کنیم، ممکن است مردم از راه‌های مختلف حج را ترک کنند. این روشن نیست که آیا چنین چیزی واقعاً اتفاق می‌افتد یا خیر.

به نظر می‌رسد تنها راه این است که بگوییم نذر رجحان ذاتی ندارد و رجحان ذاتی‌اش از بین می‌رود؛ یا اینکه هر دو (حج و نذر) واجب فعلی شوند و پس از تزاحم، با عدله تزاحم، حج مقدم شود.

 

مرحله دوم: وجوب مشروط حج به قدرت شرعی

تا اینجا همه بحث‌ها بر مبنای این بود که وجوب حج مطلق است و تاکنون قدرت شرعی در موضوع حج لحاظ نشده بود.

 

دیدگاه مشهور

مشهور معتقدند وقتی کسی نذر کرده که به کربلا برود، دیگر قدرت شرعی برای حج ندارد؛ یعنی شارع جلوی او را گرفته و حج امکان انجام ندارد.

 

نتیجه آیت‌الله خویی در مرحله دوم

حتی در این فرض که حج مشروط به قدرت شرعی باشد، همچنان حج بر نذر مقدم می‌شود.

مقایسه نذر با سایر واجبات ابتدائیه: مرحوم آیت‌الله خویی در بحث خود می‌فرماید که در صورتی که وجوب حج مشروط باشد، همچنان حج بر نذر مقدم می‌شود، حتی اگر این نذر با سایر واجبات تزاحم داشته باشد (غیر از نذر).

 

تزاحم بین واجب ابتدایی و نذر

برای مثال، اگر حفظ نفس محترمه (که یک واجب ابتدایی است) با حج تزاحم پیدا کند، مانند زمانی که فردی باید به حج برود اما در عین حال با مسئله‌ای مواجه است که باید جان فردی را نجات دهد (مثلاً فردی در حال مرگ است و او باید برای نجات او اقدام کند)، آیت‌الله خویی می‌فرماید در این موارد، حفظ نفس محترمه بر حج مقدم است و این تزاحم بین واجب ابتدایی (حفظ نفس محترمه) و واجب دیگری (حج) است.

 

تفاوت واجب ابتدایی با نذر:

واجب ابتدایی: شارع (خداوند) می‌گوید که حفظ نفس محترمه از حج مقدم است، و این واجب از درجه‌ای بالاتر است. در این حالت، مکلف دیگر مستطیع برای حج نمی‌شود، چرا که وجوب حفظ نفس محترمه، موضوع استطاعت را از بین می‌برد.

در واجبات ابتدایی، تزاحم می‌تواند پیش آید. آیت‌الله خویی توضیح می‌دهد که در این شرایط، وجوب هر دو واجب به طور همزمان ممکن است در مقام جعل (قانون‌گذاری) وجود داشته باشد، ولی در مقام عمل و امتثال این دو واجب قابل جمع نیستند. به عبارت دیگر، چون مکلف نمی‌تواند هر دو حکم را همزمان انجام دهد، یکی از آنها موضوع حکم دیگر را از بین می‌برد.

 

تفاوت با نذر:

اما در مورد نذر، آیت‌الله خویی بیان می‌کند که در مرحله جعل، تزاحم وجود ندارد. یعنی شارع نمی‌تواند نذری را که مستلزم ترک واجب است، امضا کند. نذر به نوعی "واجب امضایی" است و این موجب می‌شود که وجوب نذر از اهمیت کمتری برخوردار باشد.

بنابراین، نذر واجب امضایی بوده و در صورت تزاحم با واجب ابتدایی، نذر منحل می‌شود. در واقع، وجوب حج می‌تواند موضوع نذر را از بین ببرد.

 

عدم قابلیت قیاس نذر با واجبات ابتدائیه

آیت‌الله خویی تأکید می‌کند که نذر را نمی‌توان به واجبات ابتدایی قیاس کرد.

در مورد واجبات ابتدایی، مانند حفظ نفس محترمه و حج، تزاحم در مقام امتثال ایجاد می‌شود. زیرا در این‌گونه موارد، هر دو واجب را نمی‌توان انجام داد و یکی از آنها در عمل مانع انجام دیگری می‌شود.

اما در نذر، تزاحم در مقام جعل رخ می‌دهد، یعنی از ابتدا نمی‌توان نذری که مستلزم ترک واجب باشد را جعل کرد، چرا که نذر نمی‌تواند موجب تحلیل حرام یا ترک واجب شود.

 

دلیل قصور امضای نذر:

آیت‌الله خویی در تحلیل نذر به عنوان یک واجب امضایی، به قصور دلیل امضا اشاره می‌کند. ایشان می‌فرمایند که نذر به صورت مطلق قابل امضاء نیست. اگر نذر به طور مطلق به خدا نسبت داده شود، مثل نذر برای زیارت امام حسین علیه‌السلام در روز عرفه (مثل: «لله علی ان ازور الحسین علیه‌السلام فی العرفه»)، این به معنای رضایت شارع به انجام نذر است، حتی اگر این نذر منجر به ترک واجب شود. در حالی که شارع هیچ‌گاه راضی نیست که نذری که موجب ترک واجب یا انجام حرام می‌شود، امضاء گردد. به عبارت دیگر، نذر به نوعی امضای شارع را می‌طلبد که نباید با واجب تضاد داشته باشد.

 

نذر و ترک واجب:

آیت‌الله خویی تأکید می‌کند که نذرهایی که مستلزم ترک واجب یا انجام حرام باشند، امضاء نمی‌شوند. به طور خاص، حتی اگر شخص بعداً مستطیع شود و استطاعت حج برای او فراهم گردد، نذر پیشین که موجب ترک واجب (حج) می‌شود، نمی‌تواند امضاء شود.

 

نقد این دیدگاه:

 

نقدی که به این دیدگاه وارد می‌شود این است که این مسئله اثبات‌شدنی نیست. اگر شخصی که نذر کرده می‌داند که اکنون مستطیع نیست، اما در آینده ممکن است مستطیع شود و استطاعت پیدا کند، باید بررسی کنیم که آیا چنین نذری می‌تواند در آینده موجب ترک واجب شود یا خیر.

نذر قبل از استطاعت: اینجا باید دقت کرد که اگر شخصی قبل از مستطیع شدن نذر کند که زیارت امام حسین علیه‌السلام در روز عرفه را انجام دهد، آیا این نذر به محض مستطیع شدن و واجب شدن حج باید نقض شود یا خیر؟

در این صورت، شارع باید به چنین نذری امضاء ندهد. زیرا نذر به صورت مطلق نمی‌تواند موجب ترک واجب شود. پس در اینجا نذر به عنوان یک فعل امضایی نمی‌تواند مشروعیت داشته باشد و باید نقض گردد.

نقد در مرحله اثبات: اما در صورتی که شخص با علم به استطاعت، نذر کرده باشد (مثلاً با 50 هزار تومان نذر کرده باشد)، و پس از مدتی استطاعتش فراهم شود، آیا باید این نذر را نقض کند؟ این نکته‌ی چالش‌برانگیز است که آیا شارع مقدس نذری را که به نظر می‌رسد بر اثر شرایط جدید باعث ترک واجب می‌شود، تایید می‌کند یا نه. این نیاز به بحث‌های دقیق‌تری دارد.

 

پاسخ مرحوم آیت‌الله خویی:

آیت‌الله خویی می‌فرماید که نذر زمانی قابل امضاء است که مستلزم ترک واجب یا ارتکاب حرام نباشد. حتی اگر شارع بداند که نذر به طور غیرمستقیم موجب ترک واجب (حج) در آینده می‌شود، همچنان نمی‌تواند چنین نذری را امضاء کند.

 

حاصل بحث در مورد نذر:

به طور کلی، آیت‌الله خویی در نتیجه‌گیری خود تأکید می‌کند که نذر در صورتی معتبر است که هیچ تضادی با واجب نداشته باشد و موجب ترک واجب نشود. ایشان همچنین بیان می‌کنند که نذر به عنوان واجب امضایی فقط زمانی پذیرفته می‌شود که دستورات شرعی همچنان رعایت شوند و هیچ‌گونه تعارضی با واجبات دینی ایجاد نشود.

تزاحم یا انحلال نذر:

در نهایت، بحث اصلی در این‌جا این است که آیا تزاحم بین دو واجب (حج و نذر) مطرح است یا اینکه نذر به دلیل انحلال موضوع از بین می‌رود؟ آیت‌الله خویی به نظر می‌رسد که نذر را در این وضعیت منحل می‌داند و به این نتیجه می‌رسد که نذر به محض واجب شدن حج، از بین می‌رود، زیرا موضوع نذر به وجوب حج از بین رفته و مرجوحیت نذر به طور خودکار باعث از بین رفتن آن می‌شود.

مقایسه با حفظ نفس محترمه:

در مقایسه با مواردی مانند حفظ نفس محترمه، که یک واجب ابتدایی است، آیت‌الله خویی در بیان تزاحم می‌گوید در مورد واجبات ابتدایی که چند واجب در عالم عمل قابل انجام نیستند، تزاحم پیش می‌آید. اما در مورد نذر، پیش از وقوع تزاحم، نذر موضوعش از بین می‌رود و لذا باید تنها به حج پرداخته شود.


logo