« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1404/08/20

بسم الله الرحمن الرحیم

استطاعت /شرایط وجوب حج /کتاب الحج

موضوع: کتاب الحج/شرایط وجوب حج /استطاعت

تحقیق در فرع اول از مسئله بیست‌ونهم[1]

بررسی اقوال و وجوه پنج‌گانه درباره حج کسی که پس از اعمال حج، اموال و هزینه بازگشت ندارد

 

تحصّل ممّا ذکرنا من الوجوه المذکوره: از مجموع آنچه تاکنون بیان شد، روشن گردید که در فرع اول از مسئله بیست‌ونهم، پنج وجه در ارتباط با حجّ شخصی که پس از پایان اعمال حج، اموال و هزینه بازگشت را از دست داده و در مکّه گرفتار بی‌پولی شده است، مطرح گردیده است.
سؤال این بود که آیا چنین حجی، حجّة‌الاسلام محسوب می‌شود یا خیر؟

 

وجه اول: عدمِ مقومیتِ رجوع به کفایت در استطاعت

وجه نخست آن است که رجوع به کفایت از مقوّمات استطاعت نیست؛ بدین معنا که استطاعت شرعی منحصر در این است که شخص دارای زاد و راحله‌ای باشد که او را به حج برساند و اعمال را تمام کند. «الاستطاعة عبارة عن الزاد و الراحلة الموصِلتَینِ إلی الحج و إلی إتمامه»[2] . بنابراین، رجوع به کفایت، شرط در استطاعت شرعی نیست؛ بلکه از قواعد خارج از استطاعت، مانند قاعده عسر و حرج، تأمین می‌گردد.

بر این مبنا، همان‌گونه که محقّق خویی رضوان‌الله‌تعالی‌علیه و من تبعه فرموده‌اند، چنین شخصی حجش صحیح و حجّة‌الاسلام خواهد بود.
این وجه، وجهی است روان، کم‌هزینه و سهل‌الفهم.

 

وجه دوم: استطاعت عرفی با دو حیثیت

وجه دوم، که مبنای مختار نیز بر آن استوار است، این است که استطاعت را عرفی بدانیم، ولی با دو حیثیت:

    1. حیثیت قبل از سفر،

    2. حیثیت بعد از اعمال حج.

بر اساس این توجیه، اگر پس از انجام اعمال حج، شخص اموالش تمام شود، هزینه بازگشت نداشته باشد، یا در صورت بازگشت به وطن، معیشت او دچار چالش شود، این موارد عرفاً دیگر مربوط به استطاعت نیست.

 

وجه سوم (مبنای مشکل‌ساز): استطاعت عرفی تا بازگشت به وطن

اما وجهی که شرح آن گذشت و موجب اشکال در فتوا می‌شود، این است که: استطاعت عرفی به این معنا باشد که شخص تا پایان بازگشت به وطن باید از جهت اقتصادی در یسار و توان مالی باشد.

طبق برخی روایات که تعبیر «فی یسار» داشتند، اگر شخص بعد از انجام اعمال حج در یسار نباشد خواه به سبب گم شدن مال، سرقت، یا اشتباه در محاسبه در نتیجه مستطیع نیست؛ زیرا ما تابع عنوانیم (نحن أبناء العنوان) و عنوانِ مستطیع در اینجا صدق نمی‌کند.

در چنین فرضی است که فتوای[3] حضرت امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه مطرح می‌شود؛ ایشان در تحریر الوسیله تصریح دارند که: «حجّ چنین شخصی حجّة‌الاسلام نیست.

 

وجه ششم (وجه جدید پیشنهادی)

لکن اکنون بنده می‌خواهم وجه ششمی را تقریر کنم، وجهی که بر مبنای مختار نیز منطبق است و در عین حال نتیجه آن این خواهد بود که:

این حج، حجّة‌الاسلام و مجزی از آن باشد و دیگر نیازی نباشد که اگر شخص در سال‌های بعد دوباره مستطیع شد، حجّ دیگری به‌جا آورد. در این وجه، حج انجام‌شده اصلاً مستحب نیست، بلکه واجب و حجّة‌الاسلام خواهد بود.

وجه ششم عبارت است از تفصیل عرفی در بررسی استطاعت مکلف و نحوه اثر اتفاقات خارجی بر حج.

تفصیل اولیه: محاسبه قبل از سفر

اگر مکلف قبل از سفر محاسبه کرده باشد و طبق بررسی اموالش، هزینه سفر و بازگشت به وطن را دقیق محاسبه کرده و حتی اضافه‌ای هم داشته است، و بر اساس این محاسبه گفته: «من مستطیع هستم»، اما پس از اعمال حج یا در حین آن مشخص شود که محاسبه‌اش اشتباه بوده، یعنی به اصطلاح امروزی‌ها محاسبه دقیق نکرده و اموال لازم برای تکمیل اعمال حج، تامین مکه و مسیر بازگشت کافی نبوده است، در این صورت کشف می‌شود که مستطیع نبوده است و حج او حجت‌الاسلام نیست.

 

تفصیل ثانوی: وقوع اتفاقات خارجی بعد از حج

اما اگر محاسبه مکلف دقیق بوده و همه چیز ردیف بوده است، ولی پس از اعمال حج اتفاقاتی خارجی و غیر مرتبط با استطاعت رخ دهد، مثل: گم شدن اموال، آتش‌سوزی در منا، دزدیده شدن اموال توسط راهزن و از بین رفتن اموال در وطن پس از بازگشت که در این صورت، این اتفاقات ربطی به استطاعت اولیه ندارد. استطاعت مکلف بالقوه وجود داشته و در عالم ثبوت و اعلان ظاهری محقق بوده. در این حالت، حج او حجت‌الاسلام است و اموال از بین رفتن آن کشفی بر عدم استطاعت نیست. به بیان دیگر، این وضعیت همان وجه سوم است، اما با توضیح بیشتر درباره اثر حوادث خارجی بر استطاعت عرفی.

نکته عرفی

اگر مکلف در وطن خود همه محاسبات را مطابق واقع انجام داده و هزینه‌ها کافی بوده، اما اتفاقات خارجی و غیرمترقبه رخ دهد، مثل: سیل، زلزله، دزد، بیماری یا سایر حوادث زندگی روزمره، این‌ها ربطی به استطاعت واقعی او ندارد و صرفاً رویدادهای عارضی و خارجی هستند. در نتیجه، استطاعت واقعی مکلف برای حج وجود داشته و حج او صحیح و حجت‌الاسلام است.

جمع‌بندی دو حالت

    1. محاسبه غلط قبل از سفر → کشف می‌شود که مستطیع نبوده → حج حجت‌الاسلام نیست.

    2. محاسبه دقیق قبل از سفر، وقوع حوادث خارجی بعد از حج → استطاعت اولیه موجود بوده → حج حجت‌الاسلام است و اموال از بین رفته تأثیری بر حج ندارد.

 

بررسی فقهی و عرفی استطاعت بعد از اعمال حج

با این فرض و توجیهی که بیان شد، اگر بتوانیم بپذیریم که عرف چنین قضاوتی دارد، دو صورت متصور است:

صورت اول: اشتباه در محاسبه استطاعت

اگر شخص در محاسبات مالی خود اشتباه کرده باشد، و بعد از اعمال حج بفهمد که پول ندارد، در واقع انکشف که مستطیع نبوده است؛ زیرا از ابتدا محاسبه‌اش خطا بوده و گمان کرده که مستطیع است در حالی‌که در واقع چنین نبوده است.

 

صورت دوم: عدم اشتباه در محاسبه و عروض حوادث خارجی

اما اگر شخص در محاسبات مالی خود اشتباه نکرده باشد، تا آخر سفر و انجام اعمال، تمام هزینه‌ها را دقیق محاسبه کرده، و همه ضوابط و شاخص‌ها نیز نشان می‌داد که این شخص تا آخر سفر را تأمین می‌کند و حتی بعد از بازگشت به وطن هم از جهت معیشت مشکلی ندارد، سپس اتفاقی بیرونی رخ دهد که هیچ دلالتی بر خطای محاسبه ندارد، مثلاً مالش را دزد برده باشد یا آتش‌سوزی شده باشد، در این صورت، عرف می‌گوید که این شخص مستطیع بوده و از استطاعت نیفتاده است. این یک عرض و عارض خارجی است و ربطی به واقعیت استطاعت ندارد. چنان‌که در سایر عناوین نیز اگر حادثه‌ای عرضی رخ دهد، واقعیتِ آن عنوان تغییر نمی‌کند.

واقعیت استطاعت این شخص در عالم ثبوت باقی است؛ در عالم اثبات فقط حالتی عارض شده که اموال ندارد، اما این بی‌مالی، نشانه‌ی فقر ذاتی یا عدم استطاعت نیست. چنان‌که فرد غنی نیز ممکن است در یک لحظه بر اثر سرقت یا آتش‌سوزی، همه اموالش را از دست بدهد، اما عرف او را فقیر نمی‌داند، بلکه می‌گوید: غنی‌ای بود که برایش اتفاقی افتاد.

 

تطبیق با فرمایش امام خمینی قدس سره

با این توجیه، فرمایش حضرت امام رضوان‌الله‌تعالی‌علیه در عروة که از آن تعبیر به «تلف» می‌کند، قابل تأمل است.
ایشان می‌فرماید: «لو تلفت بعد تمام الأعمال مؤونة عوده إلى‌ وطنه؛ أو تلف ما به الكفاية من ماله في وطنه؛ بناء على اعتبار الرجوع إلى الكفاية في الاستطاعة، لايجزيه عن حجّة الإسلام، فضلًا عمّا لو تلف قبل تمامها، سيّما إذا لم يكن له مؤونة الإتمام.» [4] امام در این‌جا تعبیر به تلف اموال بعد از اعمال حج می‌کنند و حکم می‌دهند که این حج، حجت‌الاسلام نیست.

اما اگر «تلف» را همان از بین رفتن اموال بر اثر حادثه بدانیم، آیا عرف چنین کسی را غیر مستطیع می‌داند؟
آیا صرف تلف عرضی اموال سبب می‌شود بگوییم این شخص از استطاعت خارج شده و حجش حجت‌الاسلام نیست؟

به نظر می‌رسد این تعبیر امام، شدید و قابل مناقشه است؛ زیرا همان‌گونه که در وجه چهارم و پنجم گفتیم،
خصوصاً در وجه پنجم که سیره عقلا را مطرح کردیم، عرف و عقلا چنین شخصی را که محاسبه‌اش درست بوده و فقط عوارض بیرونی اموالش را از بین برده‌اند، غیر مستطیع نمی‌دانند.

 

استناد مؤید به روایت

در برخی روایات که در باب استطاعت خوانده شده، از امام سؤال می‌شود که استطاعت چیست؟ حضرت می‌فرمایند: «ما یُحَجُّ به»[5] یعنی مالی که با آن حج انجام دهد. این روایت اگرچه دلیل تامّی بر مدعا نیست، اما مویدی است بر همین معنا؛ چراکه وقتی شخص با مالی که داشته حج را انجام داده، دیگر نمی‌توان گفت مستطیع نبوده است.

 

نتیجه عرفی

از آنجا که مبنای ما در استطاعت، استطاعت عرفی است، باید این استطاعت را چنان معنا کنیم که با قضاوت عرف سازگار باشد. اگر بخواهیم طبق فتوای امام بگوییم: کسی که مالش تلف شده، حجش حجت‌الاسلام نیست، این سخن، عرفاً قابل قبول نیست. زیرا در تفصیل ما، اگر شخص در محاسباتش اشتباه کرده باشد، ان کشف که از ابتدا مستطیع نبوده است؛ اما اگر اشتباهی نکرده و فقط مالش تلف شده، عرف او را مستطیع می‌داند، و چون فرع فقهی ما مربوط به بعد از اعمال حج است، نه وسط اعمال، این خود مویدی است بر این تفصیل. به‌ویژه که حج تمام شده و عرف او را در زمره مستطیعین می‌داند؛ اتفاق عارضی موجب سلب استطاعت نمی‌شود. از این رو، گفتنِ اینکه چنین حجّی حجت‌الاسلام نیست، به‌نظر مشکوک و قابل دفاع نیست.

 

بررسی نهایی استطاعت عرفی بعد از اعمال حج

تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که در این‌گونه موارد، فتوای مشهور علما همان است که در متن عروة الوثقی آمده، و مرحوم صاحب عروه نیز تصریح کرده که چنین حجّی، حجّةالإسلام است. هرچند هر یک از فقها به نحوی تعبیر کرده‌اند، اما در اصل فتوا اختلاف چندانی نیست.

 

تحلیل بر مبنای استطاعت عرفی

ما چون در مبنای خود، استطاعت را عرفی دانستیم، باید دید عرف چگونه قضاوت می‌کند. به نظر می‌رسد عرف در این‌گونه موارد دو گونه قضاوت دارد:

    1. قضاوت اول – اشتباه در محاسبه:
اگر شخص در محاسبه هزینه‌ها و دارایی خود دچار خطا شود و پس از انجام اعمال حج بفهمد که هزینه سفر و بازگشت را نداشته،
عرف می‌گوید: تو از ابتدا اشتباه کردی و در واقع مستطیع نبودی.یعنی این شخص از اول استطاعت نداشته است، چون محاسبه‌اش غلط بوده و در حقیقت مال کافی برای حج نداشته است.

    2. قضاوت دوم – عروض حادثه خارجی:
اما اگر شخص از ابتدا محاسبه دقیق و صحیحی داشته و به‌درستی همه هزینه‌ها را پیش‌بینی کرده، و واقعاً در آن زمان مستطیع بوده است، سپس اتفاقی مانند سرقت اموال، آتش‌سوزی، یا تلف مال برایش رخ داده، عرف می‌گوید: این شخص مستطیع است، ولی برایش حادثه‌ای پیش آمده. یعنی استطاعت واقعی و عرفی از او سلب نشده است.
عرف چنین فردی را در ذات خود غنی و مستطیع می‌داند، هرچند در یک مقطع زمانی مالش از بین رفته باشد.
مثال واضحش همان است که فرمودید: فردی که بعد از اعمال حج مالش را دزد برده یا از بین رفته، اما با یک اراده کوتاه می‌تواند چند برابر آن را دوباره به دست بیاورد. عرف چنین فردی را فقیر یا غیرمستطیع نمی‌داند.

 

نتیجه بر مبنای این توجیه ششم

با توجه به مبنای عرفی در استطاعت، و با این تفصیلی که بین «اشتباه در محاسبه» و «تلف عرضی مال» دادیم، به نظر می‌رسد تنها همین وجه ششم است که می‌تواند فتوای مشهور و نظر صاحب عروه را به‌درستی توجیه کند.

بنابراین، چنین شخصی که در محاسبه‌اش خطا نکرده، و فقط مالش در اثر حادثه تلف شده، عرفاً مستطیع محسوب می‌شود و حج او حجّةالإسلام است.

 


logo