« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1404/08/19

بسم الله الرحمن الرحیم



فرع اول مسئله بیست و نهم[1] از مسائل عروه: استطاعت عرفی و بعد از حج

مبنای مختار و نظریه استطاعت عرفی: شخصی که حج را به پایان رسانده و اعمالش تمام شده است و از طرفی هزینه بازگشتش از بین رفته و موجود نیست، از نظر عرف دو حیثیت دارد:

1.حیثیت قبل از سفر: عرف می‌گوید اگر تو هزینه بازگشت نداری یا در بازگشت دچار فقر می‌شوی، مستطیع نیست. این حیثیت اول است و ملاک قبل از آغاز حج در نظر گرفته می‌شود.

2.حیثیت بعد از اعمال حج: عرف می‌گوید بعد از اینکه تو حج را به پایان رساندی، قبلاً یقین داشتی که اموالت کافی است و تو را به وطن می‌رساند و زندگی‌ات از وضعیت عادی خارج نمی‌شود، مشکلات اقتصادی برایت ایجاد نمی‌شود. حالا اگر بعد از اعمال حج هزینه بازگشت نداری یا وضع زندگی‌ات عادی نیست، این اتفاق بیرونی است و ربطی به استطاعت و اعمال حج تو ندارد.

توضیح مختار: طبق مبنای مختار، چنین تغییر وضع بعد از حج باید لحاظ شود. اگر این مطلب را ذکر نکنیم و طبق مبنای مختار نپذیریم، باید به فتوای سیدنا الامام رضوان الله تعالی علیه در تحریر الوسیلة مراجعه کنیم.

مسئله بیست و هفت: تلف هزینه بازگشت و کفایت استطاعت
مرحوم امام می‌فرمایند: «لو تلفت بعد تمام الأعمال مؤونة عوده إلى‌ وطنه؛ أو تلف ما به الكفاية من ماله في وطنه؛ بناء على اعتبار الرجوع إلى الكفاية في الاستطاعة، لايجزيه عن حجّة الإسلام، فضلًا عمّا لو تلف قبل تمامها، سيّما إذا لم يكن له مؤونة الإتمام.»[2]

یعنی اگر هزینه بازگشت به وطن یا پولی که پس از بازگشت برای زندگی نیاز دارد تلف شود، بر اساس اعتبار«الرجوع إلى الكفاية في الاستطاعة »، در صورتی که رجوع به کفایت شرط استطاعته از عناصر تشکیل‌دهنده استطاعت باشد، این حج حجت الاسلام نیست. حتی اگر این تلف قبل از تمام شدن اعمال حج رخ دهد، به‌ویژه وقتی که شخص «مؤونة الإتمام» ندارد، مانند: هزینه زندگی در مکه، هزینه زندگی در مشاعر، هزینه وقوف در عرفات، هزینه بیتوته سه شب در منا در این حالت، حج حجت الاسلام نیست.

 

تطابق فتوا با نظریه استطاعت عرفی

این فتوا و این نظریه تطابق دارد با قول کسانی که می‌گویند استطاعت عرفی است. استطاعت عرفی در باب حج: استطاعت در باب حج عرفی است؛ یعنی از اول تا به آخری که برمی‌گردد به وطنش، باید شخص فول باشد. در تعبیر روایت آمده «فی یسر»؛ یعنی تا وقتی که برمی‌گردد، در یسر باشد، از جهت اقتصادی در آسانی باشد.

رجوع به کفایت: مثل زاد و راحله است: زاد یعنی پول. راحله یعنی مرکب. این مال رفته است، اما رجوع به کفایه یعنی مال بازگشته است.

استطاعت عرفی حج: بنابراین حج از نظر عرفی هم رفتش باید مستطیع باشد و هم بازگشتش باید مستطیع باشد. استطاعت فقط برای انجام حج نیست؛ استطاعت بازگشت را هم شامل می‌شود. نتیجه: طبق این نظریه، توجیهی که در وجه سوم ذکر کردیم خیلی گویا مستحکم نیست.

 

انما الكلام فی نکته واحدة

این فتوای امام و فتوای تمام کسانی که استطاعت عرفی می‌دانند، بر این اساس است که اگر اموال بعد از حج تلف شود، مثلا در وطن تلف شود، می‌گویند: ان کشف که مستطیع نبوده یعنی کاشف از این است که مستطیع نبوده، فکر می‌کرد مستطیع است ولی بعد فهمیده مستطیع نبوده است.

اشکال فرضی نظریه: اگر بخواهیم چنین نظریه‌ای را بپذیریم، مشکل چیست؟

نظر حضرت آیت‌الله خویی[3] : «رجوع به کفایت جزو استطاعت نیست» بنابراین وقتی اعمال حج تمام می‌شود و اموال اعمال حج تمام می‌شود، یعنی هزینه بازگشت ندارد و زندگی بعد از حج مختل می‌شود، این نوع اتفاق طبیعی است. اگر شرط رجوع به کفایت را از باب قاعده عسر و حرج در نظر بگیریم، حالا که اعمال حج تمام شده، اگر بخواهیم قاعده عسر و حرج را جاری کنیم، می‌شود خلاف امتنان و حجش را باطل می‌کنیم.

اگر بگوییم بعد از حج، زندگی شما عسری یا حرجی شده و حجت حجت الاسلام نیست، خلاف امتنان نیست. چرا؟ چون نمی‌گوییم حجت باطل است. این حج مستحبی به جا آورده شده، صحیح است و ثوابش محفوظ است و بر او واجب نبوده. به او نمی‌گوییم سال دیگر باید انجام بدهد، بلکه می‌گوییم اگر سال دیگر وضعیت اقتصادی مناسب شد و مستطیع شدی، حج بر تو واجب است. ثواب حج مستحبی مانند حج واجب است و کم نمی‌آورد، بنابراین حجت صحیح است و حجت الاسلام درست است.

نتیجه: حجت الاسلام به عنوان یک نوع الزام از جهت ثواب حج مستحبی از حج واجب کم نمی‌آورد. اگر سال دیگر هم شرایط مساعد شد، دوباره حج مستطیع انجام می‌دهد و ثواب حج محفوظ است.

 

توضیح در باب تعبیر «خلاف امتنان»

مبنای مرحوم آقای خویی: طبق مبنای مرحوم آقای خویی، عبارت «خلاف امتنان» به معنای ایجاد مشکل یا ظلم برای مکلف نیست و نباید بزرگنمایی شود. این تعبیر فقط نشان می‌دهد که حج حجت الاسلام نیست، نه اینکه سختی یا ضرری برای مکلف ایجاد شود.

مرحوم امام می‌فرماید: اگر بعد از اعمال حج اموالش تمام شد و زندگی‌اش دچار مشکل اقتصادی شد، این حج حجت الاسلام نیست.

بنابراین هیچ ظلم، جفا یا سختی برای او ایجاد نمی‌شود و مشکلی برای او پیش نمی‌آید، بلکه صرفاً حج حجت الاسلام محسوب نمی‌شود.

 

دو حیثیت در استطاعت عرفی

حیثیت قبل از سفر: عرف می‌گوید برای حج رفت و برگشت، شخص باید مستطیع باشد.

حیثیت بعد از اعمال حج: اگر کسی اعمال حج را به پایان رسانده و بعد اموالش تمام شد، مفقود شد یا تلف شد، عرف می‌گوید: حج او به پایان رسیده، حجت الاسلام است. این اتفاق ربطی به استطاعت حج ندارد و خارج از حج است. بنابراین، حج انجام شده، ثوابش محفوظ است و هیچ حرجی برای مکلف ایجاد نمی‌شود.

 

تطبیق با وجه سوم و سیره متشرعه

اگر در وجه سوم که قبلاً ذکر شد، حیثیت دوم را حذف کنیم و بگوییم: بعد از اعمال حج، اموالش تمام شد یا تلف شد و در وطن مشکل اقتصادی پیدا کرد، این اتفاق خارج از حج است و حج را به پایان رسانده است. عرف می‌گوید حج او حجت الاسلام است.

وجه پنجم مربوط به سیره متشرعه است که وقتی اعمال حج به پایان می‌رسد، می‌گویند حج تمام شده و حجت الاسلام است. این سیره محل تامل نیز بوده و نشان می‌دهد که پس از پایان اعمال حج، وقوع مشکلات اقتصادی تاثیری بر اعتبار حجت الاسلام ندارد.

 

تحلیل وجه دوم و حیثیت عرفی پس از اعمال حج

اگر در اینجا تشکیک کنیم و محرز نباشد، باز هم عرف می‌گوید: در حیثیت دوم، اگر اموال فرد تلف شده، ته کشیده یا هزینه بازگشت ندارد، یا وقتی به وطن برگشت امکانات زندگی‌اش ردیف نیست، این کاشف از این است که فرد اصلاً مستطیع نبوده، لذا این حج حجت الاسلام نیست. این اتفاق سوالی جدی پدید نمی‌آورد، نه اینکه اسلام سخت‌گیر شده باشد .«عطیت بالشریعة سهلة سمحة». حج واجب نیست، حج مستحب انجام شده و چیزی از دست نرفته است؛ هزینه کرده، حج را انجام داده و از فضائل و برکات حج بهره‌مند شده است.

 

تطبیق با نصوص و روایات

خداوند تبارک و تعالی حج واجب را از کسی می‌خواهد که فی یسر باشد. در روایات آمده است: کسی که از اول حج تا آخر اعمال و بازگشت به وطن در یسر نیست، حج واجب او حجت الاسلام نیست بلکه می‌تواند حج مستحب باشد.

 

روشن‌سازی وجه سوم با فتوای حضرت امام

وجه سوم که دیروز اشاره شد با فتوای بعضی اعاظم از جمله حضرت امام، شفاف‌تر می‌شود: اگر اعمال حج انجام شده و اموال فرد بعد از حج تمام یا تلف شده باشد، حج او حجت الاسلام نیست. این به معنای باطل شدن حج یا سخت‌گیری اسلام نیست (خلاف امتنان نیست) و هیچ اتفاق بدی نمی‌افتد. فرد ثواب اعمال حج را دریافت می‌کند و از فضائل حج بهره‌مند می‌شود.

 

استطاعت عرفی و ملاک «فی یسر»

اگر استطاعت عرفی را ملاک قرار دهیم: استطاعت عرفی یعنی:«المکلف یجب ان یکون فی یسار من اول الحج الی آخر الاعمال و الی عن یعود الی وطنه و کان فی وطنه ایضا فی یسار» یعنی فرد باید در تمام مسیر رفت و اعمال حج و بازگشت به وطن در وضعیت یسر اقتصادی باشد تا عنوان مستطیع به اطلاق باقی بماند. اگر بعد از حج اموال تلف شد یا مشکلات اقتصادی پیش آمد، این کاشف از عدم استطاعت واقعی است، و حج حجت الاسلام نیست، اما ثواب حج مستحب محفوظ است.

بنابراین حج واجب فقط از کسی طلب می‌شود که مستطیع کامل باشد. حج مستحب با ثواب و فضائل همراه است، و انجام آن هیچ‌گونه سختی یا مشکل برای مکلف ایجاد نمی‌کند. فتوای حضرت امام در تحریر الوسیلة: ساده‌ترین و شفاف‌ترین پاسخ به سوالات و تردیدهاست و هر دو فرع (قبل و بعد از اعمال حج) را پوشش می‌دهد.

 

رعایت استطاعت عرفی و اثرات آن بر حج

هیچ اتفاقی نمی‌افتد اگر استطاعت عرفی را به معنای اولیه بگیریم و بگوییم: شخص باید فی یسر و یسار باشد تا آخر حج و تا وقتی به وطن برمی‌گردد. اگر بعد از حج اموال فرد تمام شد یا وقتی برگشت به وطن اوضاع زندگی و اقتصادش مختل شد، این کاشف از این است که مستطیع نبوده. در این حالت، حج او حجت الاسلام نیست، نه اینکه فضائل و برکات حج از بین رفته باشد. تمام فضائل و برکات حج در قالب یک حج مستحبی به او رسیده است. اگر فرد بعداً مستطیع شد، می‌تواند دوباره حج برود. اگر مستطیع نشد، هیچ اشکالی ندارد. اگر بگوییم که حالا که استطاعت نبود، سال بعد حتماً باید حج برود، این با رحمانیت خداوند و «عطیت شریعة سهلت سمحها» سازگار نیست. حج به عنوان واجب برای کسی که مستطیع نبوده، فضائل حج را از او نمی‌گیرد، بلکه حج حجت الاسلام نیست.

 

فلسفه اجتماعی حج

این نکته به بحث‌هایی که دکتر شریعتی مطرح کرده و فقها هم اشاره دارند مرتبط است: گفته می‌شود: حج مال اغنیاست، نه فقط حج واجب. حج یک نوع مجازات است و هدف آن سرشکن شدن اموال در زندگی فقرا و کمک به دیگران است. هزینه‌های حج به عنوان کمک و قربانی به مستحقین و فقرا می‌رسد، و این بخشی از فلسفه اجتماعی حج است. در نهایت، فرد با تمام فضائل و برکات حج بهره‌مند شده است، حتی اگر حج او حجت الاسلام باشد یا نباشد.

 


logo