1404/08/14
بسم الله الرحمن الرحیم
آیهی ۶۱ سوره انفال و دلالت آن بر جواز مهادنة
بحث فقه مهادنة که در هفتههای گذشته طی چند جلسه مطرح شد، در این جلسه ادامه داده میشود.
آیهای که بهصورت صریح و روشن بر جواز بالمعنی الاعم مهادنة دلالت دارد، آیهی ۶۱ سوره انفال است. خدای متعال میفرماید: ﴿ وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[1]
دیدگاه ابنعباس و دیگران دربارهی نسخ آیه
در تفسیر این آیه، از ابنعباس نقل شده که این آیه توسط آیهی ۲۹ سوره توبه نسخ شده است:
﴿ قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّىٰ يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ﴾[2] ابنعباس معتقد است که آیهی ﴿ وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا ﴾[3] توسط این آیه از سوره توبه نسخ شده است.
همچنین از حسن بصری (متوفای ۱۱۰ هـ)، قتادة بن نعمان (متوفای ۱۲۳ هـ) و مجاهد بن جبیر (متوفای ۱۰۴ هـ) که از شاگردان ابنعباس و معروف به ابوالحجاج است ــ و گفتهاند شیعه بوده ــ نقل شده است که آیهی ۶۱ سوره انفال توسط آیهی ۵ سوره توبه نسخ شده است:
﴿ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ ﴾[4]
بر اساس این دو دیدگاه، گفته شده که آیهی ﴿ وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا ﴾[5] که روشنترین آیه در جواز مهادنة، صلح و نرمش با کفار است، به وسیلهی آیات سوره توبه نسخ شده است؛ به عبارت دیگر، سوره توبه ناسخ سوره انفال دانسته شده است.
نقد نظریهی نسخ و دیدگاه محققین
این نظریه مورد پذیرش بزرگان و محققین واقع نشده است.
مرحوم صاحب جواهر از کتاب کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال تألیف علاءالدین علی بن حسامالدین، معروف به متقی هندی (متوفای ۹۷۷ هـ) نقل میکند که چنین نظریهای صحیح نیست.
دلیل رد این نظریه آن است که آیات ﴿ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِكِينَ حَيْثُ وَجَدتُّمُوهُمْ﴾[6] و دیگر آیات سوره توبه در سال نهم هجری نازل شدهاند، در حالی که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله پس از نزول همین آیات، با نصارای نجران صلحنامهای امضا کردند.
صلحنامهی پیامبر با نصارای نجران
در تاریخ آمده است که پیامبر[7] پس از نزول آیات سوره برائت، کسی را فرستاد تا این آیات را در مکه برای مردم بخواند. سپس خود حضرت با نصارای نجران قرارداد صلحی امضا کردند.
طبق این قرارداد، نصارای نجران متعهد شدند که دو هزار حُلّه به عنوان عوض صلح بپردازند: هزار حُلّه در ماه صفر و هزار حُلّه در ماه رجب، و این اموال در اختیار حکومت اسلامی قرار گیرد.
این رفتار پیامبر، که پس از نزول آیات سوره توبه انجام شد، نشان میدهد که آیهی ﴿ وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا ﴾[8] منسوخ نیست. اگر این آیه نسخ شده بود، معنا نداشت که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله بعد از آن، عقد مهادنة و صلحنامهای را با نصارای نجران منعقد کنند.
تحلیل کلامی و تفسیری آیه
این عملکرد با نظریهی نسخ سازگار نیست، زیرا نبی مکرم اسلام ﴿ وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَىٰ﴾[9] و هیچ گفتار یا رفتاری را از روی احساس و هوس انجام نمیداد، بلکه همه بر پایهی وحی الهی بود.
بنابراین، نسخ آیهی ﴿ وَإِن جَنَحُوا لِلسَّلْمِ فَاجْنَحْ لَهَا وَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ﴾[10]
ثابت نیست و این آیه به قوت و اعتبار خود باقی است.
نظر صاحب جواهر
مرحوم صاحب جواهر در پایان این بحث در کتاب جواهرالکلام میفرماید:
«فلا اشکال حینئذ فی مشروعیتها، بل الظاهر عدم الفرق فیها بین اهل الکتاب و غیرهم.» [11]
در این عبارت، ایشان به دو نکته تصریح میکند:
1.مشروعیت و جواز بالمعنی الاعم مهادنة ثابت است.
2.تفاوتی میان اهل کتاب و غیر اهل کتاب در مشروعیت مهادنة وجود ندارد.
عدم تفاوت در مهادنه میان اهل کتاب و غیر اهل کتاب
مطلب دوم آن است که فرقی در بحث مهادنه میان اهل کتاب و غیر اهل کتاب وجود ندارد؛ زیرا کفار و مشرکین در معنای جامع خود، هم اهل کتاب را دربرمیگیرند و هم غیر اهل کتاب را شامل میشوند.
بنابراین، مسئله جواز مهادنه به معنی الاعم ــ یعنی ترخیص که اعم است از وجوب، استحباب یا کراهت ــ همهی این موارد را دربر میگیرد و به قوت خود باقی میماند.
نتیجهی بحث جواز مهادنه
تا اینجا بحث جواز بالمعنی الاعم در مهادنه اثبات شد؛ هم از کلمات مرحوم صاحب جواهر و هم بر اساس ادعای اجماع فقهای شیعه در طول تاریخ تشیع که در جلسه گذشته بیان گردید.