« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1404/08/06

بسم الله الرحمن الرحیم



 

توضیح مسئله بیست و ششم[1]

هر کسی که در گذشته حج واجب را به دلیل عدم استطاعت انجام نداده است، اگر نیت استحبابی کند و تا پایان اعمال با همان نیت پیش برود یا در بین اعمال متوجه شود، علی کل حال حج او حجة الاسلام است.

حج در شریعت همیشه مستحب است؛ یعنی حج مستحبی مطلق الوجود. مطلق الوجود یعنی وجود کامل، یعنی حج به ما هو حج، تمام افرادش که قابل تصور است، بالذات مستحب دارند. حج واجب صرف وجود است؛ یعنی به محض تحقق استطاعت، کسی حج به جا آورد، حجة الاسلام او تحقق پیدا می‌کند با صرف وجود حج.

نظریه مشهور که لازم است بین حج واجب و حج مستحبی تمایز قائل شویم و حداقل در مقام نیت و قصد این دو را جدا کنیم، قابل دفاع نیست. هیچ دلیلی ندارد که در نیت مشخص کنیم حج واجب انجام می‌دهیم. حجی که مکلف به هر نیتی انجام دهد، حجة الاسلام محسوب می‌شود، زیرا با تحقق استطاعت، حج بر مکلف واجب می‌شود، چه بداند و چه نداند.

ماهیت اعمال حج

ساختار حج از احرام در میقات تا طواف نسا، از نظر ماهیتی با حج مستحبی تفاوت ندارد، اما عنصر استطاعت آن را حج واجب می‌کند. بنابراین نیازی به نیت مخصوص برای حج واجب وجود ندارد. کسانی که معتقدند این نیت لازم است، توجه نکرده‌اند که در حجة الاسلام صرف الوجود حج کافی است، در حالی که در حج مستحبی، حج مطلق الوجود مستحب است.

اشکال: تفاوت نامگذاری حج واجب و مستحب

یکی از اشکالاتی که قابل تصور است این است که در روایات آمده است: برای حج واجب از تعبیر حجة الاسلام و برای حج مستحبی از تعبیر حج تطوعی استفاده شده است. بنابراین برخی می‌گویند حداقل باید تفاوت اعتباری قائل شد و در نیت هنگام انجام حج واجب، نیت کنیم حج واجب، و در حج مستحب، حج مستحبی را.

پاسخ: این است که حج بما هو حج اگر استطاعت نداشته باشد، همان اعمال از احرام تا طواف نسا مستحق حج مستحب است. اگر استطاعت حاصل شود، حج به طور خودکار واجب می‌شود و این واجب شدن یک بار در طول عمر کافی است؛ صرف وجود آن کافی است.

بنابراین اگر کسی که قبلاً حج واجب انجام نداده، امسال مستطیع شد، به مجرد استطاعت صار الحجُ واجبا فی الواقع، چه بداند و چه نداند.

 

نظر فقها درباره قصد در عبادات

در باب قصد و وجه اکثر فقها و محققین قائلند که در عبادات قصد لازم نیست؛ قصد استحباب و قصد وجوب لازم نیست. بنابراین وقتی کسی مستطیع شد، حج او به محض احرام، واجب است و هیچ نیازی نیست آن را مقید به غیر مستحب یا نیت خاص کنیم. استطاعت ظرف وجودی حج واجب است؛ همانطور که ماه رمضان ظرف وجود روزه است، هر روزه‌ای که گرفته شود ماه رمضان محسوب می‌شود، حج هم به همین صورت است.

 

اجتماع وجوب و استحباب

اگر کسی بگوید نمی‌شود عملی هم واجب باشد هم مستحب، باید توجه کرد که وقتی حج با استطاعت انجام می‌شود، خود به خود مقید به غیر مستحب می‌شود. استحباب یا کنار می‌رود یا تقویت می‌شود، اما وجوب آن پوشش پیدا می‌کند و خطاب وجوب اعمال می‌شود، بدون نیاز به نیت یا تقیید خاص.

 

خلاصه بحث حج واجب و مستحب

فالحج قسمان بحسب الوجود لابحسب الماهیة. اگر شرایط استطاعت برای یک مکلف حاصل شد، یقع الواجب فی الخارج؛ آنچه در خارج تحقق پیدا می‌کند حج واجب است و حج مستحبی وجود ندارد. اگر شرایط استطاعت فراهم نشود، یقع فی الخارج مستحبا؛ همان حج مستحبی که بوده، باقی است.

تشبیه آن مانند خسوف و کسوف است: ماه همان ماه و خورشید همان خورشید است؛ وقتی زمین روی ماه حائل می‌شود، خسوف اتفاق می‌افتد، وقتی کنار رفت، ماه همان ماه است. جریان حج نیز چنین است؛ وقتی شرایط استطاعت فراهم می‌شود، وجوب اعمال می‌شود و وقتی کنار رود، استحباب خود باقی است. این همان معنای مطلق الوجود و صرف الوجود است.

تفاوت اعتباری در برخی عبادات

در برخی عبادات دلیل داریم که تغییر اعتباری شرط است، مانند نافله صبح و نماز صبح. اگر نافله مستحبی را در وقت فریضه بخوانیم، باید نیت کنیم که نافله است، زیرا دلیل شرعی دارد. ماهیت هر دو یکی است (دو رکعت نماز)، اما عنوان اعتباری متفاوت است و قصد لازم است.

قاعده عمومی برای عبادات

در بحث حج و سایر عبادات چنین دلیلی وجود ندارد که مکلف مستطیع باید قصد وجوب کند. بنابراین مقتضای قاعده اجرا می‌شود:

«ان الواجب یتحقق بصرف الوجود و المستحب یتحقق بمطلق الوجود».

اصل این است که عبادات مستحب هستند. اگر شرایط خاصی فراهم شد، آن عبادت به وجوب تبدیل می‌شود. اگر دلیلی برای قصد نبود، طبق همین قاعده عمل می‌کنیم.

برای کسی که مستطیع است: اذا اتی بماهیة الحج المشترک بین الواجب و المندوب یحسب حج واجب. این اعمال محاسبه می‌شود و به عنوان حجة الاسلام لحاظ می‌شود.

 

مسئله سوم از بیست و ششم

بر این مبنا، دیگر فرقی بین سه مورد فرعی که ذکر شد، وجود ندارد. موردی که مرحوم سید آورده بود، آن بود که فرد فکر می‌کرد مستطیع نیست و نیت حج استحبابی کرد. برخی گفته‌اند این نیت مقید به استحباب می‌شود و مجزی از حجة الاسلام نیست، اما این وجه ندارد.

بنابراین کل مسئله به این شکل بیان می‌شود: اگر کسی فکر کند مستطیع نیست و نیت حج استحبابی کند، اما در واقع مستطیع باشد، حج او حجت الاسلام حساب می‌شود، چه در طول عمل متوجه شود، چه در پایان اعمال.

 

نظر مشهور و فتاوی معاصر

• مشهور فقها و فتواها، از جمله حضرت امام و دیگران، می‌گویند: کسی که اعتقاد دارد مستطیع نیست و نیت حج استحبابی کرده است، حجش مجزی از حجت الاسلام نیست.

• برخی مراجع معاصر گفته‌اند: اگر فرد در بین عمل، مثلاً بعد از عمره تمتع، متوجه شود، نیتش تبدیل به حج واجب می‌شود و تا پایان اعمال ادامه می‌دهد. اگر در پایان اعمال متوجه شود که مستطیع بوده و نیت حج استحبابی کرده، حج او حجة الاسلام محسوب نمی‌شود.

 

مختار و قاعده مورد استفاده

مختار ما این است که چنین تفکیکی لازم نیست. برخی از اعاظم معاصر این نظریه را دارند، اما بر اساس قاعده صرف الوجود و مطلق الوجود عمل می‌کنیم، نه بر اساس قیاس.

قاعده در باب عبادات این است که: عبادات مطلق الوجود مستحب هستند. عبادات صرف الوجود در دوره‌ای که شرایطش فراهم شد، واجب می‌شوند. اگر دلیلی برای تغایر اعتباری وجود نداشته باشد، ولو نیت مستحب کرده باشید، حج شما واجب محسوب می‌شود. تنها در مواردی که دلیل شرعی برای تغایر اعتباری وجود داشته باشد، مانند نافله صبح، نیت خاص لازم است.

 


logo