1404/02/22
بسم الله الرحمن الرحیم
استطاعت/شرایط وجوب حج /کتاب الحج
موضوع: کتاب الحج/شرایط وجوب حج /استطاعت
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد و اله الطاهرین و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم
تیمّناً و تبرّکاً، کلامی از حضرت امام حسن مجتبی علیهالسلام نقل میگردد. از آن حضرت سؤال شد: «ما الکرم؟» فرمودند: «الحفاظ فی الشدة و الرخاء»[1] ؛ یعنی کرامت در این است که انسان در سختی و آسانی از حدود الهی پاسداری کرده و مرتکب معصیت نگردد.
«حفاظ» به معنای دفع معصیت و مقابله با وسوسههاست، بهگونهای که شخص به گناه آلوده نشود. برخلاف برداشت ظاهری که کرم را صرفاً به انفاق و خیررسانی تفسیر میکند، امام علیهالسلام اصل کرامت را در ترک معصیت و پایبندی به عبودیت معرفی کردهاند؛ چنانکه در آیه مبارکه آیةالکرسی آمده است: ﴿فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروة الوثقی﴾[2] (بقره: ۲۵۶). بنابراین، کرامت حقیقی از عبودیت و پرهیز از گناه نشأت میگیرد، و تنها کسی میتواند «مکثار خیر» باشد که اساس بندگی را در وجود خویش مستحکم ساخته باشد.
مرور اجمالی بر مبانی استطاعت در فقه
در جلسات گذشته، پنج مبنا در مسئله استطاعت در باب حج که از بیانات فقهای متقدم و معاصر استخراج شده است، بررسی شد. اکنون بهصورت اجمالی، این مبانی و نتایج آنها را مرور میکنیم تا بحث از «مقام ثبوت» پایان یافته و ورود به «مقام اثبات» آغاز گردد.
مبنای اول: استطاعت با قید عدم عسر و حرج
در این مبنا، استطاعت[3] به معنای داشتن مال و امکاناتی است که بتوان با آن مخارج حج را تأمین کرد، بهگونهای که زندگی روزمره مکلف و عائلهاش پیش از حج، حین حج و پس از آن، دچار عسر و حرج نشود. بنابراین، قاعده نفی عسر و حرج در کنار استطاعت، به عنوان یک قید در نظر گرفته میشود؛ خواه استطاعت را به معنای شرعی بگیریم یا عرفی. طبق این مبنا، وجود دین مانع استطاعت نیست مگر آنکه موجب عسر و حرج گردد. این دیدگاه، مبنای فتوای مرحوم آیتالله خوئی رضواناللهعلیه است.
مبنای دوم: استطاعت فعلی در حین حج و بالقوه پس از آن
در این مبنا، مکلف باید اموال کافی برای زندگی حین حج را بالفعل داشته باشد، اما برای پس از حج اگر حرفه یا شغلی دارد که میتواند معیشت آینده را تأمین کند، استطاعت حاصل است؛ یعنی استطاعت بالقوه برای بعدالحج کفایت میکند. این دیدگاه، منسوب است به مرحوم نائینی (با تکیه بر استطاعت شرعی) و مرحوم آیتالله بروجردی (با تکیه بر استطاعت عرفی).
بر اساس این مبنا، بین دَیْن حال و دَیْن مؤجّل تفصیل داده میشود. در دَیْن حال، باید بررسی شود که پرداخت دین موجب اخلال در معیشت نشود، و در دَیْن مؤجّل، اگر بعد از بازگشت توان تأمین آن وجود داشته باشد، مانعی برای استطاعت نیست.[4]
مبنای سوم: استطاعت بهمعنای یسار و غنای کامل
این مبنا روشنترین تعبیر از استطاعت را ارائه میدهد. مستطیع کسی است که در عین داشتن دین حال و مؤجّل، همچنان غنی محسوب میشود و دین تأثیری در وضعیت مالی وی ندارد. در غیر این صورت، چنانچه پرداخت دین او را از وصف غنی بودن خارج کند، مستطیع نیست. این مبنا منسوب است به فقهای متقدّم نظیر مرحوم آیتالله مرعشی نجفی و احتمالاً صاحب فتاوای مرحوم وحید بهبهانی (رضواناللهعلیهما).
مبنای چهارم و پنجم: استطاعت با لحاظ تزاحم و شرط عقلی تکالیف دیگر
این دو مبنا بسیار شبیه به یکدیگرند. در هر دو، بر فراوانی اموال برای مخارج پیش از حج، حین حج و پس از آن تأکید میشود. تفاوت در نحوه دخالت تکالیف دیگر است که تنها به قدرت عقلی نیاز دارند.
در مبنای چهارم، شرط عقلی تکلیف دیگر (مانند تطهیر مسجد) بدون در نظر گرفتن ملاک شرعی، استطاعت را تحتالشعاع قرار میدهد. در حالی که مبنای پنجم، قدرت را در صورتی مؤثر میداند که در ملاک دخالت داشته باشد. مثال مشهور، نجات غریق است که بر اساس تزاحم، اگر دارای اهمیت بیشتری نسبت به حج باشد، مقدم میشود. وگرنه تخییر باقی است.
نکته: در دین حال، چون ادای دین بالفعل واجب است، حج منتفی است. اما در دین مؤجّل که هنوز واجب نشده، با وجود شرایط فعلی حج، حج مقدم است مگر آنکه ملاک دین اقوی باشد.
جمعبندی نهایی در مقام ثبوت
از میان این پنج مبنا، دو نظریه از جایگاه برجستهتری در میان فقها برخوردارند:
نظریه مرحوم آیتالله خوئی (مبنای اول) و نظریه منسوب به فقهای قدیم مانند مرحوم مرعشی (مبنای سوم) این دو مبنا در صورت عدم امکان استناد به روایات، مبانی مناسبی برای تعیین استطاعت در حج محسوب میشوند، زیرا فیالجمله با مذاق شریعت سازگاری دارند.
ورود به مقام اثبات
در ادامه، وارد مقام اثبات میشویم تا بررسی کنیم که آیا روایات موجود در باب حج و دین، کدامیک از این پنج مبنا را تأیید میکنند. بهویژه، باید به این سؤال پاسخ داد که اگر شخصی مدیون باشد ولی بتواند حج را بدون در نظر گرفتن دین انجام دهد، آیا دین مانع استطاعت است یا خیر؟ به تعبیر دیگر، آیا دین موجب سقوط استطاعت میشود یا تزاحم ایجاد میکند؟ این بحث در جلسات آینده دنبال خواهد شد، ان شاء الله تعالی.