1404/02/14
بسم الله الرحمن الرحیم
استطاعت/شرایط وجوب حج /کتاب الحج
موضوع: کتاب الحج/شرایط وجوب حج /استطاعت
الحمد لله ربّ العالمین، و صلّى الله على محمّد و آله الطاهرین، و لا حول و لا قوّة إلاّ بالله العلیّ العظیم
قَالَ عَلِيٌّ علیه السلام: إِنَّ لِلْمَرْءِ الْمُسْلِمِ ثَلَاثَةَ أَخِلَّاءَ فَخَلِيلٌ يَقُولُ أَنَا مَعَكَ حَيّاً وَ مَيِّتاً وَ هُوَ عَمَلُهُ وَ خَلِيلٌ يَقُولُ لَهُ أَنَا مَعَكَ إِلَى بَابِ قَبْرِكَ ثُمَّ أُخَلِّيكَ وَ هُوَ وَلَدُهُ وَ خَلِيلٌ يَقُولُ لَهُ أَنَا مَعَكَ إِلَى أَنْ تَمُوتَ وَ هُوَ مَالُهُ فَإِذَا مَاتَ صَارَ لِلْوَارِثِ. [1]
حضرت میفرمایند: دوستان انسان سه دستهاند:
۱. دوستی که میگوید من در زندگی و مرگ با تو هستم، و آن کردار اوست؛
۲. دوستی که میگوید من تا لب گور با تو هستم و سپس تو را رها میکنم، و آن فرزند اوست؛
۳. دوستی که میگوید تا دم مرگ با تو هستم، و آن دارایی اوست که پس از مرگ به وارث تعلق میگیرد.
نتیجه اخلاقی: فللمتنبه البصیر یلزم أن یختار ما هو الأقوی و أبقی، و هو العمل الصالح
خلاصه جلسه گذشته
در جلسه پیشین، سومین مبنا از مبانی استطاعت یعنی «یسار» مطرح شد. در ادامه، روایاتی بهعنوان مستند برای این مبنا ذکر گردید و نقدهایی نیز بر آن وارد شد. در جلسه قبل، اشکال اول بررسی و پاسخ داده شد. در این جلسه، به ترتیب به اشکالات بعدی میپردازیم.
اشکال دوم: مشکک بودن مفهوم یسار و عدم کفایت در تبیین استطاعت
طرح اشکال (از محقق شاهرودی): محقق شاهرودی در بحث حج خارج [2] بر این باور است که: «یسار» مفهومی مشکک است که مراتب دارد. اگر بخواهد ملاک وجوب حج قرار گیرد، باید مرز آن تبیین شود. این تحدید و تبیین باید توسط روایات «زاد و راحله» صورت پذیرد.
پاسخ به اشکال دوم
۱. همانگونه که پیشتر بیان شد، روایات باب استطاعت برای اثبات استطاعت شرعی کفایت نمیکردند؛ از اینرو به استطاعت عرفی رجوع کردیم.
۲. روایات زاد و راحله صرفاً ناظر به تأمین هزینه سفر حج هستند (خرج سفر، اتیان حج و برگشت)، و ناظر به دیگر تعهدات و ملزومات اقتصادی مکلف نیستند.
۳. مواردی همچون مالیات، دیون، و تعهدات مالی، در دایره شمول این روایات قرار نمیگیرند.
۴. بنابراین، روایات زاد و راحله اطلاق دارند و وجوب حج را مشروط به وجود زاد و راحله میدانند، بدون توجه به وضعیت دیون مکلف.
۵. موثقه ابی بصیر در مقابل، از سرمایهداری و بینیازی سخن گفته و این روایات را مقیّد میسازد.
نتیجهگیری
با دفع اشکال دوم، مبنای سوم همچنان به قوت خود باقی میماند، و این اشکال نهتنها آن را تضعیف نمیکند بلکه با واکاوی بهتر، آن را نسبت به مبانی اول و دوم روشنتر میسازد.
اشکال سوم: اجمال مفهوم «موسر» در موثقه ابی بصیر
طرح اشکال (از میرزا محمد تقی عاملی): محقق میرزا محمد تقی عاملی (متوفی ۱۳۹۱ق)، که از بزرگان در علوم عقلی و نقلی است، مینویسد: واژه «موسر» در روایات مبنای سوم، مجمل است. نمیتوان به موثقه ابی بصیر برای اثبات استطاعت تمسک کرد. باید به روایت ابیالربیع شامی مراجعه کرد که در آن حضرت فرمودهاند: «يحج ببعض ويبقي بعضا يقوت به عياله [3] مکلف باید سرمایهای داشته باشد که هم حج را انجام دهد، و هم نفقه خانوادهاش در غیاب او تأمین شود.
پاسخ به اشکال سوم
۱. واژه «موسر» در لغت کاملاً روشن است. «موسر» اسم فاعل از باب إفعال است (ایسر، یُیسِر، موسراً، ایسار) و بهمعنای «غنی و بینیاز» میباشد.
۲. اگرچه «غنی» مراتبی دارد، ولی اقل مراتب غنا برای تحقق استطاعت شرعی کفایت میکند.
۳. در صورتیکه شخص در قبل الحج، حین الحج و بعد الحج نیازمند نباشد و بتواند تعهدات اقتصادی خود را بدون مشقت انجام دهد، مستطیع خواهد بود.
۴. در نتیجه، اشکال بر اجمال روایت وارد نیست، چرا که از نظر عرفی و لغوی، مصداق روشن دارد.
نتیجهگیری
اشکال سوم نیز موجب تضعیف مبنای سوم نمیشود و مبنای یسار همچنان استوار باقی میماند.
اشکال چهارم: تعارض موثقه ابی بصیر با صحیحه ذریح محاربی
طرح اشکال:
ممکن است گفته شود که بین موثقه ابی بصیر و صحیحه ذریح محاربی تعارض وجود دارد.
در صحیحه ذریح محاربی، حضرت صادق علیهالسلام میفرمایند:
« مَنْ مَاتَ وَ لَمْ يَحُجَّ حَجَّةَ الْإِسْلَامِ لَمْ يَمْنَعْهُ مِنْ ذَلِكَ حَاجَةٌ تُجْحِفُ بِهِ أَوْ مَرَضٌ لَا يُطِيقُ فِيهِ الْحَجَّ أَوْ سُلْطَانٌ يَمْنَعُهُ فَلْيَمُتْ- يَهُودِيّاً أَوْ نَصْرَانِيّاً »[4]
وجه استدلال به روایت
صحیحه بر این دلالت دارد که صرف عدم وجود حاجت مجحفه (نیاز شدید مالی) برای تحقق استطاعت کافی است.
در حالیکه موثقه ابی بصیر، ایسار و غنا را شرط استطاعت میداند. تفاوت میان «عدم فقر» و «غنای مالی» زیاد است، لذا تعارض از نوع تناقض شمرده میشود.
پاسخ به توهم رفع تعارض
برخی در توجیه گفتهاند: مراد از حاجت مجحفه در صحیحه، حرج شدید و ضرر سنگین مالی است که عرفاً قابل تحمل نیست. اما پاسخ این است که: «حاجت مجحفه» در منابع لغوی همچون صحاح اللغة، بهمعنای فقر و فاقه است.
بنابراین، صحیحه ذریح تنها عدم فقر شدید را ملاک قرار میدهد. اما موثقه ابی بصیر، ایسار و سرمایهداری را شرط وجوب دانسته است. در نتیجه، تعارض واقعی و باقی است.
نتیجهگیری نهایی
صحیحه ذریح محاربی دلالت دارد که حج واجب است مگر در صورت فقر شدید؛ ولی موثقه ابی بصیر، وجوب حج را منوط به ایسار میداند.
لذا، میان این دو روایت تعارض باقی است و برای رفع آن باید به سایر روایات باب استطاعت مراجعه کرده و نسبتسنجی صورت گیرد تا روشن شود که آیا واقعاً «یسار» مبیّن استطاعت واقعی است یا خیر.
والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته