1404/02/13
بسم الله الرحمن الرحیم
استطاعت/شرایط وجوب حج /کتاب الحج
موضوع: کتاب الحج/شرایط وجوب حج /استطاعت
الحمدلله رب العالمین، و صلّی الله علی محمد و آله الطاهرین، و لا حول و لا قوّة إلا بالله العلی العظیم.
از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) روایت شده است: عن النبی صلی الله علیه و اله: «ثلاثة لو تعلمُ امّتی ما فیها لضَربت علیها بالسَّهام الاذان والغدوِّ الی الجمعةِ و الصَّفُّ الاول».[1] سه کار است که اگر امّت من پاداش عظیم آنها را درک میکردند، برای رسیدن به آنها ازدحام کرده و حتی قرعهکشی مینمودند: گفتن اذان، رفتن به نماز جمعه، و قرار گرفتن در صف اول جماعت.
ادامه بررسی مبنای سوم در بحث استطاعت
مبنای سوم در بحث استطاعت مورد پیگیری قرار گرفت تا مشخص شود در تزاحم وجوب حج با وجوب ادای دین، کدام یک مقدم است. همانطور که پیشتر بیان شد، این مبنا در عنوان «یسار و سعه» خلاصه میشود؛ به این معنا که مستطیع کسی است که دارای سرمایه و توانایی مالی کامل باشد.
در ادامه بحث، با استدراکی که مرحوم محقق حکیم (قدسسره) در کتاب «دلیل الناسک» بیان فرموده است، روشن میشود که مبنای سوم تا حدودی به مبنای دوم بازمیگردد. با این حال، در صورت کنار گذاشتن این استدراک، مبنای سوم به عنوان مبنایی مستقل قابل بررسی است.
سؤال اصلی در مبنای سوم
مرجع و منبع مبنای سوم، چه به صورت مستقل و چه با ارجاع به مبنای دوم، چیست؟
پاسخ: بیتردید فقه مدوّن فقها در طول تاریخ، متخذ از کتاب، سنت و عترت بوده است. در خصوص بحث حاضر (یعنی بررسی مبنای استطاعت)، باید گفت که در قرآن کریم، تنها آیهای که مستقیماً به موضوع استطاعت پرداخته، آیه شریفه زیر است: ﴿ وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾[2] .
بنابراین، در موضوع مورد بحث، منشأ استنباط فقها، سنت و عترت خواهد بود و نه صرف آیات قرآن.
مستندات روایی مربوط به مبنای سوم
در بررسی و تتبع منابع، به روایاتی برخورد میکنیم که مهمترین آنها به شرح زیر است:
روایت اول: موثقه ابی بصیر
قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع يَقُولُ مَنْ مَاتَ وَ هُوَ صَحِيحٌ مُوسِرٌ لَمْ يَحُجَّ فَهُوَ مِمَّنْ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى»[3] کسی که در حالی از دنیا برود که سالم و توانگر بوده، ولی حج انجام نداده، در روز قیامت کور محشور خواهد شد. این کوری شامل بُعد ظاهری و باطنی است؛ به گونهای که نه نعمات ظاهری قیامت را درک میکند و نه به حقایق باطنی و پاداشهای حقیقی آن میرسد.
شیوه استدلال به روایت
استدلال به این روایت از طریق دلالت مفهومی صورت میگیرد. منطوق روایت میگوید: اگر شخص موسر باشد، باید حج بهجا آورد؛ و مفهوم آن چنین است که: «من لم یکن موسرًا فلا یجب علیه الحج»؛ بنابراین، شخصی که بدهکار است، از جهت فقهی موسر محسوب نمیشود و در نتیجه استطاعت ندارد؛ پس حج بر او واجب نخواهد بود.
روایت دوم: روایت عبدالرحیم بصیر
عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: سَأَلَهُ حَفْصٌ الْأَعْوَرُ وَ أَنَا أَسْمَعُ فَقَالَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ مَا قَوْلُ اللَّهِ- وَ لِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا قَالَ ذَلِكَ الْقُوَّةُ فِي الْمَالِ وَ الْيَسَارُ قَالَ فَإِنْ كَانُوا مُوسِرِينَ فَهُمْ مِمَّنْ يَسْتَطِيعُ إِلَيْهِ السَّبِيلَ قَالَ نَعَمْ [4] عبدالرحیم بصیر نقل میکند: از امام صادق علیهالسلام شنیدم که حفص أعور از حضرت پرسید و من نیز میشنیدم. حفص عرض کرد: فدایت شوم، معنای این آیه چیست: ﴿وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا﴾؟﴾ حضرت فرمودند: مقصود از استطاعت، قدرت مالی و یسار (فراوانی مال) است. دوباره پرسید: اگر کسی موسر باشد، آیا استطاعت او احراز میشود؟ حضرت پاسخ دادند: آری.
شیوه استدلال به روایت دوم
استدلال به این روایت روشن است؛ زیرا امام علیهالسلام استطاعت را به «قدرت مالی و یسار» تفسیر فرمودهاند. بنابراین به دلالت منطوق، استطاعت مساوی با یسار است، و به دلالت مفهوم، اگر شخصی یسار نداشته باشد، استطاعت نیز ندارد و در نتیجه، وجوب حج از او ساقط میگردد—مگر در موارد خاص که فرد مدیون، مدیون به حساب نمیآید (که قبلاً بررسی شد).
روایت سوم: روایت ابیالربیع شامی
«روایت ابی الربیع شامی عن الصادق علیه السلام فی حدیث انه قيل له: فما السبيل؟ قال: فقال: السعة في المال إذا كان يحج ببعض ويبقي بعضا يقوت به عياله »[5] ابوالربیع شامی از امام صادق علیهالسلام نقل میکند: در پاسخ به این سؤال که «مقصود از سبیل در آیه چیست؟» حضرت فرمودند: «السبیل» به معنای وسعت در مال است، بهگونهای که بخشی از آن صرف حج شود و بخشی دیگر برای تأمین معاش خانواده باقی بماند.
شیوه استدلال به روایت سوم
در این روایت، «سعه در مال» مرادف با «یسار» دانسته شده است. بنابراین، از نظر دارندگان مبنای سوم، کسی که دغدغه ادای دین دارد و دچار مضیقه مالی است، یسار ندارد و در نتیجه مستطیع نخواهد بود و حج بر او واجب نمیشود.
بررسی سند و دلالت دو روایت اخیر
هر دو روایت اخیر، از حیث سند دارای ضعف هستند و نمیتوان به آنها در مقام استدلال قطعی اعتماد کرد. بهویژه روایت سوم، علاوه بر ضعف سند، از جهت دلالت نیز بیّن نیست؛ چرا که در آن تصریح به «یسار» نشده است و صرفاً به لزوم رجوع به کفایت اشاره دارد.
در واقع، حداکثر چیزی که روایت سوم بیان میکند، همان مبنای دوم است: اینکه فرد باید پس از بازگشت از حج، زندگی قابل تحملی داشته باشد. در حالیکه در مبنای سوم، عنصر محوری، «فراوانی نعمت» و غنا به معنای واقعی آن است.
بررسی سند روایت اول: موثقه ابیبصیر
این روایت از حیث سند، معتبر است و محل اتکای اصلی برای اثبات مبنای سوم محسوب میشود.
امام علیهالسلام در این روایت میفرماید: «مَنْ مَاتَ وَ هُوَ صَحِيحٌ مُوسِرٌ لَمْ يَحُجَّ...» که دلالت روشنی بر وجوب حج در صورت وجود صحت بدنی و یسار مالی دارد. از حیث سند، اشکالی در آن وارد نشده و نزد علما معتبر است.
بررسی دلالت روایت اول و اشکال محقق خوئی (ره)
با اینحال، برخی ملاحظات دلالی نسبت به این روایت وجود دارد. از جمله، اشکالی که مرحوم محقق خوئی (رضواناللهتعالیعلیه) در شرح «عروة الوثقی» مطرح فرمودهاند.
بیان اشکال محقق خوئی
ایشان معتقدند واژه «موسر» برگرفته از «یسار» است، و یسار نقطه مقابل عسر است. بنابراین، روایت دلالت بر توانمندی مالی در حدی دارد که موجب خروج از حالت عسر و حرج گردد—نه بیشتر. در نتیجه، مفهوم روایت به مبنای دوم بازمیگردد، نه سوم.
پاسخ به اشکال محقق خوئی
این اشکال، با بررسی دقیق لغوی قابل نقد است.
«موسر» اسم فاعل از باب افعال است: «أیسر یُوسِرُ، موسر». در منابع لغوی، «أیسر» به معنای «سار غنیّاً» آمده است.
غنی در اینجا به معنای سرمایهدار است، که نقطه مقابل آن «فقیر» است، نه لزوماً «معسر» به معنای گرفتار در عسر و حرج.
بنابراین، برداشت محقق خوئی که «یسار» را صرفاً به معنای رفع عسر میداند، از نظر لغوی قابل دفاع نیست.
بلکه مفهوم «موسر» اعم از آن است و شامل فراوانی و تمکن مالی کامل میشود، چنانکه در مبنای سوم مورد نظر است.
جمعبندی و پرسش نهایی
اکنون این پرسش مطرح است: آیا با توجه به اشکالات و مؤیدات مذکور، میتوان مبنای سوم را بهعنوان مبنایی مستقل حفظ نمود تا در مقام فتوا، تقارن میان وجوب حج و ادای دین را بررسی و تقدم دین بر حج را اثبات کرد یا خیر؟
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته