1404/02/08
بسم الله الرحمن الرحیم
استطاعت/شرائط وجوب حجة الإسلام /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /استطاعت
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی محمد و آله الطاهری و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.
عن ابی عبدالله الحسین علیه الصلاة و السلام: «مَا أَخَذَ اَللَّهُ طَاقَةَ أَحَدٍ إِلَّا وَضَعَ عَنْهُ طَاعَتَهُ وَ لَا أَخَذَ قُدْرَتَهُ إِلَّا وَضَعَ عَنْهُ كُلْفَتَهُ»[1]
در سنت حضرت پروردگار این مسجل است که اگر توان و طاقت کسی را خداوند بگیرد، دیگر از او طاعت و بندگی نخواهد خواست و بعضی از اعمال را از او برمیدارد. همچنین اگر قدرت را از او بگیرد، تکلیف را از او برداشته و دیگر از او انتظار نخواهد داشت. این حکم عقل است که توسط شرع هم ارشاد شده است.
مبنای سوم در باب استطاعت و وجوب حج
در مسئلهای که مشغول بحث آن هستیم، چندین جلسه است که در مورد توارد وجوب حج و ادای دین و تقارن این دو بحث میکنیم. این دو موضوع چه باید کرد؟ حج را مقدم کنیم یا ادای دین را؟ قرار شد که ابتدا مبانی را ذکر کنیم و سپس به سراغ روایات و ادله برویم.
مبنای سوم در باب استطاعت این است که استطاعت عبارت است از اینکه انسان مال کافی و بالفعل نقد برای تمام شئون زندگی خود داشته باشد. این شئون زندگی شامل مخارج روزمره، زاد و راحله، و همچنین ادای دین (چه دین موجل و چه دین معجل) میشود. به عبارت دیگر، فرد باید دارای سعه و یسر باشد. یسر و سعه به معنای آن است که فرد به حدی دارای سرمایه باشد که از نظر عرفی به او گفته شود که زندگیاش از لحاظ مالی لبریز است. اگر کسی توانایی تأمین تمام مخارج حج را دارد، اما از لحاظ کلی وضع مالیاش به اندازهای نباشد که او را "دارای سعه و یسر" بدانند، چنین فردی مستطیع نیست و حج بر او واجب نیست. این همان مبنای سوم است.
تفاوت مبنای دوم و سوم
فرق مبنای سوم با مبنای دوم این است که در مبنای دوم گفته میشد که فرد باید ابتدا زندگیاش را تأمین کند، چه به صورت بالفعل یا بالقوه، و بعد از انجام حج نیز باید حرفهای یا شغلی داشته باشد که به او کمک کند تا زندگیاش را ادامه دهد. اما در مبنای سوم، فرد باید به صورت بالفعل و در وضعیت مالی "سرریز" باشد و سرمایهای فراوان در اختیار داشته باشد تا بتواند حج را انجام دهد. این نظریه توسط مرحوم محقق حکیم مطرح شده است.
نظریه دوم از مرحوم نائینی و مرحوم بروجردی است. این نظریه در فرمایشات مرحوم حکیم و دیگر فقها نیز آمده است. به همین دلیل، مرحوم حکیم در مستمسک عروة الوثقی جلد 10، صفحه 97، فتوا داده است که حج بر مدیون مطلقاً واجب نیست. فردی که مدیون است، چه دینش حال باشد و چه موجل، نمیتواند حج را انجام دهد. این نظر به استناد روایت ابی الربیع و عبدالرحیم قصیر بیان شده است که در آینده به بررسی این روایات خواهیم پرداخت. در این نظر، دلالت بر این دارد که برای انجام حج، فرد باید در وضعیت یسر و سعه مالی باشد. این دو مفهوم با دین و بدهی جمع نمیشوند. بنابراین، کسی که مدیون است و مالش به اندازه دینش هم موجود نیست، حتی اگر قدرت مالی برای تأمین دین در آینده داشته باشد، مستطیع نیست و حج برای او واجب نمیشود. مرحوم حکیم در مستمسک خود نیز بیان کرده که حتی اگر دائن راضی باشد و به فرد مهلت دهد، باز هم این فرد مستطیع برای حج نخواهد بود.
نقد و بررسی فرمایش مرحوم شاهرودی
مرحوم آیتالله شاهرودی در کتاب حج، جلد 1، صفحه 118، میفرماید که وجود دین به تنهایی مانع از صدق یسار و سعه مالی نیست؛ بلکه چیزی که مانع از صدق یسار و سعه میشود، وجوب ادای دین است. این نکته در بررسی مبنای سوم و بحث از استطاعت و وجوب حج اهمیت دارد.
در مبنای سوم، میگوییم که کسی که مدیون است و دین دارد، نمیتواند در وضعیت یسار و سعه قرار بگیرد. این نظر بر این پایه استوار است که مدیون بودن به معنای عدم برخورداری از یسر و سعه مالی است. اما مرحوم شاهرودی در اینجا اشاره دارد که وجود دین به خودی خود مانع از یسر و سعه نیست. به عبارت دیگر، وقتی کسی مدیون است، صرف این موضوع که او به اندازهای که بدهکار است مال دارد، این به معنای نداشتن یسار نیست.
آنچه که مانع از صدق یسار میشود، وجوب ادای دین است. به طور مثال، اگر فردی در لحظهای که قصد دارد به حج برود، همزمان دینی حال دارد که باید آن را بپردازد، وجوب ادای دین به عنوان یک حکم، میتواند باعث شود که او نتواند به راحتی در وضعیت یسار و سعه مالی قرار بگیرد. در این صورت، باید گفت که به دلیل وجوب ادای دین، فرد توانایی انجام حج را ندارد و نمیتوان گفت که او در وضعیت سعه یا یسار مالی است.
این فرمایش را مرحوم شاهرودی در ذیل مبنای سوم آوردهاند. در حقیقت، اگر دین فرد بهطور کلی هیچ مزاحمتی برای وضعیت اقتصادی او ایجاد نکند، حتی اگر فرد مدیون باشد، او همچنان میتواند در وضعیت یسر و سعه قرار بگیرد. به عبارتی، اگر فرد میتواند هزینههای حج را فراهم کند و از پس تمامی مخارج بر آید، ولی همچنان مدیون باشد، اصل دین مانع از استطاعت او نمیشود، بلکه وجوب ادای دین است که این مانع را ایجاد میکند.
نقد و بررسی
با این حال، باید در نظر گرفت که فرمایش مرحوم شاهرودی که وجوب ادای دین را مانع از یسر میداند، ممکن است به طور کامل پذیرفته نشود. چرا که حتی در مواردی که فرد مدیون است، اگر دین او در شرایطی باشد که بهطور کامل بر وضعیت اقتصادی او تاثیر نمیگذارد، در این صورت همچنان میتوان گفت که او در وضعیت یسر و سعه است.
در واقع، همانطور که در مبنای سوم گفته میشود، مهم این است که وضعیت فرد از لحاظ مالی و استطاعت اقتصادی باید بررسی شود. اگر فرد از لحاظ مالی به اندازه کافی توانمند باشد که زندگیاش تامین شده و نیازی به نگرانی برای پرداخت دین در لحظه نداشته باشد، حتی اگر دینی داشته باشد، این موضوع مانع از صدق یسار و سعه مالی نمیشود.
نتیجهگیری
در نهایت، موضوع استطاعت در بحث حج به معنای توانایی فرد برای تامین تمام مخارج و تکالیف مربوط به حج است. بنابراین، در مبنای سوم، یسار و سعه به عنوان مفاهیم اصلی مطرح میشوند و باید به وضعیت واقعی فرد در زمینههای مختلف مالی توجه کرد. حتی اگر فرد مدیون باشد، مادامی که دین او به وضعیت اقتصادیاش لطمه نمیزند و قادر به پرداخت آن است، همچنان میتواند در وضعیت یسر و سعه قرار داشته باشد و حج بر او واجب است.