1404/02/01
بسم الله الرحمن الرحیم
استطاعت/شرائط وجوب حجة الإسلام /كتاب الحج
موضوع: كتاب الحج/شرائط وجوب حجة الإسلام /استطاعت
الحمد لله رب العالمین، وصلی الله علی محمد و آله الطاهرین، ولا حول ولا قوة إلا بالله العلی العظیم.
از امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیهالسلام نقل شده است که فرمودند:
«الدنیا منتقلة فانیة، إن بقیت لک لم تبق لها»[1] ؛ یعنی اگر دنیا برای تو باقی بماند، تو برای او باقی نمیمانی. به تعبیر دیگر، اگرچه ممکن است دنیا برای انسان باقی بماند، اما انسان برای دنیا باقی نیست. تنها در صورتی دنیا برای انسان میماند که او در آن همچون مزرعهای برای آخرت عمل کرده باشد.
بررسی دیدگاه مرحوم نائینی در باب تقدیم دین بر حج
مرحوم محقق روحانی رضوانالله تعالیعلیه در بحث فقهی پیرامون «دَین مؤجّل»، مطالبی را به محقق نائینی نسبت دادهاند. ایشان در کتاب المرتقی الی الفقه[2] ، با اشاره به محل بحث، تأکید میکند که نزاع میان تقدم ادای دین یا حج، هنگامی پدید میآید که این دو با هم مقارن شوند.
نقل شده که محقق نائینی در تعلیقه بر عروة الوثقی فرموده است: «دین مقدّم است»، یعنی وجوب ادای دین مقدم است بر وجوب حج. دلیل اصلی این امر، شرط بودن رجوع به کفایت در استطاعت حج است. اگر کسی حج انجام دهد و پس از بازگشت توان ادارهی زندگی عادیاش را نداشته باشد، استطاعت برای حج حاصل نشده است. ازآنجاکه ادای دین نیز از شئون زندگی محسوب میشود، اگر پس از حج مالی برای پرداخت دین باقی نماند، مکلف مستطیع نخواهد بود و در نتیجه حج بر او واجب نیست.
نقد محقق روحانی بر دیدگاه نائینی
مرحوم محقق روحانی به این دیدگاه اشکال وارد میکند و میگوید: فرمایش نائینی تنها در صورتی صحیح است که ادای دین بعد از بازگشت از حج واجب باشد و موجب مشقت گردد. در این حالت، حج موجب عسر و حرج شده و استطاعت محقق نمیگردد. اما به نظر روحانی، مقصود نائینی چیزی فراتر است. ایشان مدعی است نائینی میخواهد بگوید صرف وجوب ادای دین بعد از حج مانع از وجوب حج است؛ چه بعد از حج مشقتی ایجاد شود، چه نشود. روحانی این دیدگاه را نادرست میداند، چرا که به اعتقاد او وجوب ادای دین مزاحمتی با وجوب حج ندارد و نمیتواند موضوع وجوب حج را منتفی کند.[3]
به تعبیر او، اگر کسی حج انجام داده و مالی برای ادای دین ندارد، تکلیف به ادای دین هم از او برداشته میشود، چراکه قدرت بر انجام آن ندارد. بنابراین رجوع به کفایت برقرار است و وجوب حج نیز صحیح است. به بیان دیگر، «وجوب ادای دین» نمیتواند مانع از «وجوب حج» گردد، زیرا پس از انجام حج، ادای دین به دلیل عدم قدرت، از مکلف ساقط است.
ارزیابی نهایی و تحلیل اختلاف مبنایی
محقق روحانی در ادامه تأکید میکند که اگر حج واجب شد و مکلف آن را انجام داد، بعد از بازگشت دیگر نباید گفته شود که چون دین مؤجّل دارد و نمیتواند آن را ادا کند، پس استطاعت نداشته و حج بر او واجب نبوده است. به بیان ایشان: «و بالجمله اذا وجب الحج و أتی به کان رجوعه إلی الکفایه إذ لا یجب علیه الوفاء بعد الرجوع، فلا یُعقل أن یکون وجوب أداء الدین مزاحماً لوجوب الحج لارتفاع وجوب أداء الدین بالحج»[4] .
اما در نقد این تحلیل، چنین به نظر میرسد که محقق روحانی تمام کلام نائینی را ملاحظه نکرده یا از دقت کافی برخوردار نبوده است. چرا که در کلام نائینی چیزی وجود ندارد که دلالت کند بر اینکه وجوب ادای دین مؤجل بعد از حج، مانع از رجوع به کفایت میشود.
مقصود نائینی نه این است که «وجوب ادای دین» مزاحم «وجوب حج» است، بلکه نائینی با استناد به روایت ابیالربیع شامی تصریح میکند که رجوع به کفایت یکی از شرایط استطاعت است. همانطور که تهیه زاد و راحله برای حج لازم است، برگشت از حج با زندگی تأمینشده نیز شرط استطاعت است. از جملهی شئون زندگی نیز ادای دین است. اگر شخصی بداند که بعد از بازگشت از حج، توانایی پرداخت دین مؤجل خود را ندارد، مستطیع نیست و در نتیجه حج بر او واجب نخواهد بود.
بنابراین، اشکال محقق روحانی بر مبنای نائینی وارد نیست؛ زیرا روحانی محل نزاع را تغییر داده و از حوزهی موضوع (استطاعت) به حوزهی حکم (تزاحم بین دو وجوب) منتقل کرده است. در حالیکه نائینی هیچ درگیری میان دو وجوب را مطرح نمیکند، بلکه اصلاً به مرحلهی حکم نمیرسد، چون موضوع استطاعت را از ابتدا منتفی میداند.
بر این اساس، اگر مبنای استطاعت شرعی را بپذیریم، و شرط آن را، همانند نائینی، رجوع به کفایت بدانیم، آنگاه بهوضوح خواهیم دید که در فرض فقدان این شرط، حج واجب نخواهد بود و ادای دین مقدم است. این نکتهای است که از اساس مورد غفلت مرحوم روحانی در نقد دیدگاه نائینی واقع شده است.