« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1403/11/06

بسم الله الرحمن الرحیم

استطاعت/شرایط وجوب حج /کتاب الحج

 

موضوع: کتاب الحج/شرایط وجوب حج /استطاعت

عن النبی صلی الله علیه و اله: الاسلام ان تسلم قلبک و یسلم المسلمون من لسانک و یدک [1]

اسلام این است که دلت را از پلیدی ها سالم نگه داشته و در برابر حق تسلیم باشی و مسلمانان از زبان و قدرت و دست تو در سلامت باشند

کان کلامنا فی الاستطاعة اگر استطاعت بعد از احرام در میقات حاصل آید حکم آن چیست؟

چند مطلب در ذیل فرمایش محقق خوئی باید ذکر گردد:

مطلب اول: نظریه محقق خوئی و بعضی از اعاظم قم را گذراندیم که اگر مکلف بعد از احرام مستطیع گردد احرام او باطل است و باید به میقات برگردد و دوباره برای احرام حج واجب، محرم شود؛ این مبنا و نظریه با مبنای تفاوت حج استحبابی با حج واجب روشن است لکن با تاملی می شود ابتدءاً قائل شد به اینکه احرام اول صحیح است و آن تأمل این است که حصول استطاعت بعد از احرام کاشف از بطلان احرام سابق نیست چه قائل شویم به اینکه ماهیت حج واجب و حج استحبابی متفاوت است و چه قائل شویم ماهیت هر دو یکی است به جهت اینکه می توانیم احرام سابق را با امر استحبابی ترتبی صحیح بدانیم همان طور که مرحوم سید صاحب عروه و محقق خوئی در مساله 26 فتوا داده اند به اینکه اگر کسی اعتقاد داشت به عدم فوریت حج و بعد به حج استحبابی محرم شد، حج استحبابی او از باب ترتب صحیح است.ترتب را در بحث اصول فی الجمله گذراندیم که امر به اهم اگر عصیان شد امر به مهم فعال می شود کسی وارد مسجد شد و ازاله نکرد (اهم) و مشغول به نماز شد، ترتب می گوید نماز(مهم) به فعلیت رسیده.

آری در صورتی که قائل شویم حج مستحبی در فرض ما نحن فیه مشروعیت ندارد چون امر به حج واجب به فعلیت رسیده، فرمایش مرحوم خوئی صحیح است لکن باید بدانیم صرف اینکه استطاعت بعد از احرام حاصل شده و خود این استطاعت

کاشف از بطلان است، صحیح نیست.

فرمایش محقق خوئی چنین بود که حصول استطاعت بعد از احرام کاشف از بطلان احرام اول است و در ادامه گفتیم صرف حصول استطاعت کاشف از بطلان نیست مگر اینکه منظور از مرحوم خوئی این باشد که تجدید احرام موجب می شود که احرام قبلی باطل شود اما عبارت ایشان چنین چیزی را دلالت ندارد و این توجیهی است که با عبارت منطبق نیست.

مطلب دوم: اگرچه احرام قبل از استطاعت برای حج واجب نیست اما احرام صحیحی بوده است و از طرفی در مقابل مبنای محقق خوئی ایستادیم و گفتیم ماهیت حج استحبابی با حج واجب یکی است و قصد عنوان نیز لازم نیست بنابراین احرامی اتفاق افتاده که صحیح است و بعد مستطیع شده و گفتیم که احرام حج واجب با استحبابی فرقی نمی کند بنابراین جزئی از حج تحقق پیداکرده به طور صحیح و بقیه اعمال مترتب بر همین احرام می گردد با نیت حج واجب تا آخر اعمال حج.از طرفی بعد از احرام، اختصاص به بین مکه و مدینه ندارد حتی بعد از اعمال عمره اگر استطاعت پیدا کند با فرض اینکه بعد از استطاعت می تواند برگردد میقات، گرچه مقتضای اصل این است که عمره او تمتع استحبابی بود و استطاعت موجود نبود لکن با توجه به بعضی از روایات در باب حج می توان قائل شد عمره تمتع مستحبی، عمره حج واجب حساب می شود

در روایات آمده کسی که عمره مفرده را در شوال انجام داد و همان جا بماند تا یوم الترویه، عمره مفرده را عمره تمتع حساب نماید و به حج برود از جمله این روایات صحیحه عمربن یزید «من دخل مكّة معتمراً مفرداً للعمرة فقضى عمرته فخرج كان ذلك له ، وإن أقام إلى أن يدركه الحجّ كانت عمرته متعة ، وقال ليس يكون متعة إلّا في أشهر الحجّ .» [2] فرمودند در صورتی که این عمره مفرده را در اشهر حج انجام داده باشد

روایت دیگر روایت سماعه بن مهران «عن الصادق علیه السلام انه قال: من حج معتمرا فی شوال و من نیته ان یعتمر و یرجع الی بلاده» کسی در ماه شوال حج انجام داد و نیت داشت برگردد «فلاباس بذلک و ان هو أقام الی الحج» اما اگر بعد از عمره آنجا ماند «فهو متمتعٌ لان اشهر الحج شوال و ذوالقعده و ذوالحجه فمن اعتمر فيهنّ وأقام إلى الحجّ فهي متعة ، ومن رجع إلى بلاده ولم يقم إلى الحجّ فهي عمرة ، وإن اعتمر في شهر رمضان أو قبله وأقام إلى الحجّ فليس بمتمتّع » این روایت توضیح روایت اول است که در ماه رمضان اگر انجام دهد و آنجا بماند تا شوال عمره تمتع حساب نمی شود «و انما هو مجاور أفرد العمرة ، فإن هو أحبّ أن يتمتّع في أشهر الحجّ بالعمرة الی الحج» اگر در اشهر حج خواست عمره انجام دهد «فلیخرج منها حتی یجاوز ذات عرق أو یجاوز عسفان » باید از مکه بیرون رود و محرم به احرام عمره تمتع گردد «فیدخل مکه متمتعا بالعمرة إلى الحجّ ، فإن هو أحبّ أن يفرد الحجّ فليخرج إلى الجعرانة فيلبّي منها» [3]

این حدیث دو فرض را بیان می نماید یک اینکه در ماه مبارک عمره مفرده انجام داده و در مکه مانده تا شوال که اگر می خواهد حج تمتع انجام دهد باید برگردد به مقات و محرم عمره تمتع گردد و دیگر اینکه اگر خواست حج افراد انجام دهد باید به جعرانه برود و به احرام حج افراد محرم گردد که دیگر عمره ندارد.جعرانه میقات حج افراد است

حال باید بگوئیم در روایات که شخص، عمره مستحبی انجام داده و تا یوم الترویه در مکه ماند امام می فرماید همان عمره را عمره تمتع حساب کند، در مانحن فیه نیز باید بگوئیم به طریق اولی عمره او درست است و احرام او احرام صحیحی است زیرا احرام حج بسته بود و استطاعت بعد از عمره تمتع بسته شده وقتی امام فرمود عمره مفرده را عمره تمتع حساب کنید پس به طریق اولی عمره مستحبی، عمره تمتع حساب می شود پس استفاده می شود عمره مفرده مجزی از عمره تمتع است؛ مشکلی که در بحث فعلی است مساله توقیفی بودن عبادات است اولا حج عبادت است و توقیفی یعنی تا دلیل پیدا نکنید بر اینکه مجزی هست یا نه، صحیح است یا نیست نمی توانید فتوا دهید؛ قیاس هم از ادله اجتهاد و استنباط نیست و اولویتی که به آن اشاره شد اولویت استحسانی است یعنی لقائل متفکر محقق فی الفقه و الاصول ان یقول، اینکه امام فرمود اگر عمره مفرده در شوال انجام شد عمره تمتع حساب شود تعبد محض است و ما تسلیم تعبد هستیم؛ ثانیا در مورد ما نحن فیه یک عنصر اشکال برانگیز محل توجه است و آن استطاعت است که شرط وجوب حج می باشد، این شرط باید قبل از شروع اعمال حج وجود داشته باشد حال ما هستیم و حج که یک عبادت توقیفی است و مکلف در حالی که مستطیع نبوده است محرم شده و بعد از احرام (هرزمان) استطاعت حاصل شده است، حال اینکه یک جزء از حج(احرام) لباس استطاعت به تن ندارد، یعنی حجی را که یک جزء آن قبل از استطاعت است می توان حج واجب حساب نمود و مجزی باشد؟

نمی توان دلیل اجتهادی بر آن بیان نمود زیرا آیه و دلیلی نداریم تنها چیزی که در مقام موجود است می دانیم کسی مستطیع شده اما آیا با این حج فراق ذمه از حجة الاسلام پیدا کرد؟

قاعده اشتغال می گوید اشتغال یقینی یستدعی فراق یقینی اگر در سال بعد شرایط استطاعت را دارا بود باید انجام دهد و اگر شرایط نبود امر حج بر او شامل نمی گردد لذا کانالی که مرحوم خوئی و بعضی سراغ آن رفته اند که حصول استطاعت باعث بطلان می شود، حج صحیح بود در صورتی که به میقات بر می گشت و دوباره محرم می شد اما اگر بخواهیم همین طور در این مساله جلو برویم و بخاطر این روایت بگوئیم ماهیت احرام و حج واجب با ماهیت حج استحبابی یکی است، این مشکل را نمی توان حل نمود که استطاعت قبل از حج نیست و همه روایات و آیات می گویند باید استطاعت قبل از حج بالفعل یا بالقوه وجود داشته باشد تا وجوب حج بیاید چنین حجی که استطاعت آن بعد از احرام حاصل شده نمی تواند با دلیل اجتهادی مجزی باشد، به تعبیری دلیل اجتهادی بر این مساله نداریم و دلیل فقاهتی(قاعده اشتغال) نیز می گوید مجزی نیست.

هذا تمام الکلام در این مساله.


logo