« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1403/10/02

بسم الله الرحمن الرحیم

کفاره محرمات احرام/حج صبیان /کتاب الحج

 

موضوع: کتاب الحج/حج صبیان /کفاره محرمات احرام

در روز ولادت با سعادت ام الائمه النجبا سرور زنان عالمیان مادر توحید و اخلاق و ادب و فضائل انسانی امید آن داریم که کوثر عشق و محبت پیامبر صلی الله علیه و اله و اهل بیت دستگیر طلاب دین در مسیر تعلیم و تعلم و تهذیب قرار بگیرد و فیضی در روز میلاد نصیب آنان شود و عاقبت بخیری سربازان بقیه الله مقدر گردد

جلسه گذشته مساله ششم از مسائل عروه الوثقی در فقه به پایان رسید

مساله هفتم: «قد عرفت انه لو حج الصبی عشر مرات لم یجزه عن حجه الاسلام بل یجب علیه بعد البلوغ و الاستطاعه لکن استثنی المشهور من ذلک ما لو بلغ و ادرک المشعر فانه حینئذ یجزی عن حجة الاسلام بل ادّعی بعضهم الاجماع علیه و کذا اذا حج المجنون ندبا ثم کمل قبل المشعر واستدلوا علی ذلک بوجوه » [1]

در مساله هفتم از عروه الوثقی مرحوم سید رضوان الله تعالی علیه مساله دو قسمتی را بیان می فرماید قسمت اول مستثنی منه و قسمت دوم مستثنی و بعد ازاین دو قسمت استدلال هایی را ذکر می نماید که کتاب شریف عروه را در این قسمت تبدیل به کتابی استدلالی می کند غالبا عروه کتاب فتوا است اما گاهی مرحوم سید ورود پیدا کرده بعد از آنکه فرعی فقهی را تبیین می نماید دلیل و برهان های اصولی آن فرع را ذکر می کند و مساله هفتم از این نوع عمل است قسمت اول این مساله مطلبی کاملا معقول و مشهود بر پایه قوانین فقه مبین اسلام عزیز است که اگر صبی چه پسر و چه دختر قبل از بلوغ ده حج کامل انجام دهد مجزی از حجة الاسلام نیست بلکه باید بعد از بلوغ و استطاعت حجة الاسلام را به جا آورد هذا "امرٌ بیّنٌ لا یدخل شعر فی درزه" زیرا شرط الوجوب بلوغ است و صبیان قبل از بلوغ تکلیف ندارند که می شود سالبه به انتفاء موضوع

قسمت دوم مساله مستثنی است از این قاعده کلی که ذکر شد مشهور قدر متیقن دو مورد را استثنا کرده اند مورد اول بحث ما نحن فیه (حج صبیان) است ؛ همان طور که می دانیم دو وقوف در حج لازم است وقوف در عرفات و وقوف در مشعر و مشعر یکی از وقوفین مهم است، حال اگر صبی در شب عید قربان که شب وقوف در مشعر است بالغ شد و ادامه اعمال حج را در دوران بلوغ انجام داد حج او مجزی از حجة الاسلام است و مرحوم شیخ طوسی رضوان الله تعالی علیه در خلاف می فرماید:« دلیلنا علی ذلک الاجماع و الروایات » این قول معروف و مشهور شده است

مرحوم سید بعد از اینکه این دو قسمت مساله را بیان می کند استدلال و ادله این قول مشهور را ذکر می نماید و می فرماید "واستدلوا علی ذلک بوجوه":

وجه اول: یک طائفه از روایات چنین محتوایی دارند: هر کسی که مشعر را درک نماید فقد ادرک الحج بنابراین ملاک گویا در باب حج درک مشعر است لذا صبی محرم بوده و در مشعر بالغ شده یعنی ادرک الحج به واقعیت حج رسیده و حجی که ما از قران می فهمیم ﴿لله علی الناس حج البیت من استطاع الیه سبیلا﴾ حج واجب است فقد ادرک حجة الاسلام

مرحوم سید در عروه خود به این استدلال و وجه اول اشکال می کند و می فرماید این روایات از ما نحن فیه اجنبی هستند به جهت اینکه سخن و محل نزاع ما جایی است که انسانی قبل از مشعر محرم شده یعنی صبی در میقات محرم شده عمره تمتع را به جا آورده و در مکه محرم به احرام حج گشته عرفات را در حالت صباوت گذرانده و شب عید قربان بالغ شده است اما روایات مربوط به کسانی است که محرم نشده اند در کلام ما شخص قبل از مشعر محرم شده آن هم لغیر حجة الاسلام

مرحوم خوئی رضوان الله تعالی علیه به اشکال جناب سید اشکال می گیرد و می فرماید روایات این طور نیست شما چطور از روایات استفاده می کنید مربوط به کسی است که محرم نشده در حالی که ظاهر روایات این است که بالغین محرم شده اند یعنی شخصی در مکه محرم شده و وقوف در عرفات را به خاطر مانعی مانند فراموشی ترک کرده و به مشعر رفته چون مشعر را درک می کند ادرک الحج حج او صحیح است «مطلقا سواء کان قبل ذلک محرما او لم یحرم » روایات اطلاق دارد و اختصاص به کسی که محرم نشده ندارد اطلاق این روایات شامل صبی می شود که در میقات محرم شده عمره مفرده به جا آورده در مکه محرم به حج گشته در عرفات حضور داشته و در مشعر بالغ شده است

مرحوم خوئی بعد از اینکه این نوع اشکال سید را دفع می کند بیان اشکالی برای استدلال اول مطرح می نماید

اشکال مرحوم خوئی به وجه اول: این روایات "من ادرک المشعر فقد ادرک الحج" در مقام بیان تصحیح حج است نه در مقام بیان اجزای حج؛ زمانی می گوئیم حج صحیح است و زمانی می گوئیم علاوه بر صحت مجزی از حجة الاسلام است محل کلام ما اجزا است که اگر صبی در شب مشعر بالغ شد حج صحیح او مجزی هست یا نه اما روایات دلالت دارند بر اینکه اگر کسی وقوف به عرفه را ترک نمود و وقوف به مشعر را انجام داد حج او صحیح است لذا مرحوم خوئی استدلال اول را به این شکل دفع می کند و به سید می گوید اشکال شما وارد نیست

مرحوم سید می فرمود این روایات اجنبیه عن ما نحن فیه چون مربوط به کسی است که محرم نشده مرحوم خوئی می فرماید اجنبی است چون مربوط به تصحیح حج است نه اجزاء حج

بنده عرض می کنم فرمایش مرحوم خوئی نیز با متن روایات بنظر سازگاری ندارد این روایات را مرحوم حر عاملی در بحارالانوار ج 8 ص 35 باب 17 از ابواب وجوب حج آورده در آنجا 5 روایت ذکر می کند این 5 روایت را وقتی در کنار هم مطالعه می کنیم بالاخص روایت 4 و 5 با مطالب مرحوم خوئی سازگار نیست

روایت چهارم این است « عن ابی عبدالله فی رجل اعتق عشیرة عرفه عبدا له ایجزی عن العبد حجة الاسلام قال نعم » اعمال قبل را در حالی انجام داده که عبد بوده و عبد و صبی یک حکم دارند و تکلیف بر آنان نیست؛

روایت پنجم عن معاویه بن عمار «عن الصادق علیه السلام فی مملوک اعتق یوم عرفه قال اذا ادرک احد الموقفین فقد ادرک

الحج و ان فاته الموقفان فقد فاته الحج » اگر عبد آزاد شود و یکی از دو موقف را درک کند حج را درک نموده و اگر یکی

از دو موقف از او فوت شد حج از او فوت شده« و یتم الحجه» باید حج خود را ادامه دهد یعنی قربانی را انجام دهد بیتوته داشته باشدو.. « ویستانف حجة الاسلام فیما بعد » بعد باید حجة الاسلام را انجام دهد؛ وقتی می گوید ادرک الحج منظور صحت نیست زیرا صحت مفروق عنه است این روایات در رابطه با عبد است مرحوم سید از این روایات استفاده می کند زیرا عبد و صبی مانند هم هستند اگر عبد در مشعر آزاد شود و اگر صبی در مشعر بالغ شود هر دو مکلف می شوند حضرت ایه الله خوئی می فرماید این روایت در رابطه با صحت حج است و روایت پنجم کاملا تصریح دارد "فان فاته الموقفان فقد فاته الحج و یتم حجه" حج او صحیح است "ویستانف حجة الاسلام فیما بعد" یعنی مجزی نیست بنابراین فرمایش مرحوم خوئی به عنوان ایراد بر این روایات وارد نیست

وجه دوم: روایاتی است که دلالت دارند بر اینکه کسی که از مکه محرم نشده (حج تمتع که حج ما ایرانیان است دو قسمت دارد در میقات یا جحفه یا مسجد شجره محرم می شویم به احرام عمره تمتع و بعد از اعمال آن از احرام بیرون می آییم در یوم الترویه روز هشتم ذیحجه محرم می شویم در مکه به احرام حج) و بدون احرام به عرفات رفت از امام صادق علیه السلام پرسیده شد « عن رجل نسی عن یحرم حتی دخل الحرم » کسی بدون احرام وارد حرم شد « قال قال ابی ان یخرج الی میقات اهل ارضه » باید برگردد به میقات اهل خودش «فان خشی ان یفوته الحج» اگر ترسید حج از دست او برود « احرم من مکانه » [2] احرام ببندد از همان مکان خودش مثلا مشعر

مرحوم سید از "احرم من مکانه" این گونه استفاده نموده که وقت صلاحیت دارد برای انشاء احرام بنابراین صلاحیت دارد برای انقلاب یک حج مستحبی به حج واجب اگر با فرض اینکه بدون احرام، به عرفه وارد شدیم می توانیم اصل حج را ایجاد نماییم پس برای انقلاب حج مستحبی به حج واجب نیز صلاحیت دارد لذا اگر صبی در مشعر بالغ شد استعداد برای انقلاب حج مستحبی به حج واجب دارد

این استدلال برای اینکه قائل شویم حج صبی اگر در مشعر بالغ شد مجزی است بعید می باشد به جهت اینکه روایات بیان حال مکلف ناسی است و بحث ما نحن فیه صبی است این روایاتی که ذکر شد برای مکلفینی است که حج را فراموش کرده و محرم نشده اند و مشخص است برای مکلفینی است که بدون احرام وارد حرم شده اند لذا این استدلال ضعیف است.

 


logo