« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1403/09/11

بسم الله الرحمن الرحیم

کفاره محرمات احرام/حج صبیان /کتاب الحج

 

موضوع: کتاب الحج/حج صبیان /کفاره محرمات احرام

قال امیر المؤمنین علیه السلام: لايَنْبَغِي لِلْعَبْدِ أَنْ يَثِقَ بِخَصْلَتَيْنِ: الْعَافِيَةِ وَالْغِنَی. [1]

سزاوار نیست عبد به دو خصلت و حالت دل ببندد و اعتماد نماید یکی سلامتی جسم و دیگری غنا و ثروت در ادامه می فرماید هر کدام به آنی از بین می رود و این حکایت از آن دارد که انسان عابد رو به خدا و متنبه در طریق نجات الی الله تبارک و تعالی همواره توحید باید آویزه گوشش باشد و موحد به معنای حقیقی نباید به هیچ چیز در این دنیا دل ببندد و باید بداند تمام این عالم فانی و زائل است و تنها وجه الله باقی می ماند یکی از مصادیق وجه الله کارهای علمی و طلبگی است البته بشرط اینکه نیت ها خالص باشد تعلم و تعلیم و مباحثات دینی و تقویت پایه های معنویت گرایی در خود و دیگران که باقی است و ماندگار

در فقه پیرامون مساله روایات باب "عمد الصبیان و خطئهم واحد" در صحیحه محمد بن مسلم مشغولیم علما و بزرگان اسلام خواستند این صحیحه را اختصاص دهند به باب قصاص و دیه و اینکه کفارات احرام که بحث ما نحن فیه است را شامل نشود وجوهی برای این اختصاص ذکر شده است

وجه سوم که مشغول آن هستیم فرمایش مرحوم محقق خوئی بود که با یک تحلیل عقلی حدیث را مختص به باب دیات دانستند و تحلیل آن بود که هرگاه یک امر وجودی بخواهد نازل منزله امر وجودی دیگر قرار بگیرد باید هر دو امر وجودی دارای اثر باشند بعد امر وجودی اول را محل امر وجودی دومی می گذاریم و اثری که مترتب بر امر وجودی دومی است در امر وجودی اولی هم مترتب می شود

در باب تمثیل زمانی که چیزی را به چیز دیگر تشبیه می کنیم یک وجه شباهت وجود دارد شما عمد صبی را تشبیه به خطا می کنید که هر دو امری وجودی اند وقتی عمد را جای خطا می گذارید باید هر دو اثری داشته باشد؛ در باب تشبیه و تنزیل اثری که مترتب بر منزل علیه است بر منزل مترتب می کنیم که این فقط در باب جنایات و قصاص است و می گویند اگر فردی بالغ عمدا کسی را به قتل برساند قصاص دارد و اگر این قتل خطاً واقع شود حکم آن دیه است در اینجا قاعده درست است و عمد جای خطا گذاشته می شود اما در ما نحن فیه چنین چیزی نیست در کفاره احرام مثلا نگاه کردن به آینه اگر عمدی باشد کفاره دارد و خطأی آن حکمی ندارد به تعبیری اگر حدیث می گفت "عمد الصبی کعدم العمد" کاملا برای کفارات احرام مناسب بود اما منزّل وجودی و منزّل علیه هم وجودی است

این فرمایش را مورد نِقاش قرار دادیم

اولین نقاش و خدشه این فرمایش بزرگوار این است که ما در جای دیگر غیر از باب دیات و قصاص داریم که دو امر وجودی هستند و هر کدام حکمی دارای حکمی می باشند اگر شما چنین تحلیلی کردید باید در آنجا نیز مطابق با تحلیل خود نظر دهید اگر چنین نکردید مشخص است این تحلیل اشتباه است؛ در باب صید در حال احرام اگر محرم عمدا صید کند چند مرتبه صید یک کفاره بیشتر ندارد اما اگر خطا انجام دهد هر خطا کفاره جدا دارد با این فرع فقهی می خواهید بگوئید عمد را جای خطا می گذاریم لذا باید فتوا دهیم که اگر صبی عمدا چند مرتبه صید کرد مانند خطا است و باید چند کفاره دهد با فرض اینکه بالغین این حکم را ندارند طبق این تحلیل صبی باید اسوء حالاً باشد "و لایلنزم به احد "حتی خود شمای جناب خوئی پس این تحلیل عقلی که صحیحه را اختصاص به باب دیات و قصاص دهید مشکل دارد و نمی تواند روایت را مختص نماید

دومین نقاش و خدشه که در صحیحه موجود است اینکه روایت لفظش چنین است "عمد الصبی و خطأه واحد" آنچه مرحوم خوئی بیان می کند ظاهرش این است که باید متن روایت این گونه باشد "عمد الصبی خطأٌ " اگر چنین می فرمود تنزیل بود که مرحوم خوئی قائل است و بعد تحلیل ایشان ذکر می گشت اما روایت این گونه نیست بلکه می گوید "عمد الصبی و خطأه واحد" یعنی عمد و خطای صبی یکی هستند؛ا تحلیل این متن سه احتمال دارد:

احتمال اول: تنزیل عمد به جای خطا

احتمال دوم: خطا در منزله عمد قرار بگیرد که در صحیحه امام باقر علیه السلام «سئل عن غلام لم یدرک و امرأة رجل خطا فقال ان خطا المرأة و الغلام عمدٌ » بچه ای که بالغ نشده بود با کمک زنی یک مردی را کشتند از این برداشت کنیم که روایت ما نیز بر عکس می فرماید« أن يقتلوهما قتلوهما ويردوا على اولياء الغلام خمسة آلاف درهم» [2] در بحث تعدیل قصاص و دیه این روایت و نظیر آن "صحیحةٌ معتبرةٌ" اما باید آن ها به دیوار زد چون خلاف قرآن و سنت است پس بنابراین این احتمال از بین رفت

احتمال سوم: اینکه شارع مقدس می خواهد با این روایت محمد بن مسلم بگوید عمد صبی با خطا مساوی است و نمی خواهد تنزیل نماید حدیث در مقام تسویه است نه در مقام تنزیل گویا می خواهد بگوید کار عمد صبی با خطای او مثل هم هستند چه موضوع برای حکم شرعی قرار بگیرد و چه قرار نگیرد؛ زمانی که موضوع برای حکم شرعی قرار می گیرد مانند اینکه صبی عمداً یا سهواً شیشه خانه دیگری را می شکند این موضوع قرار می گیرد برای بحث ضمان که در هر دو صورت ضامن است عمد با خطا مساوی است و همچنین زمانی که موضوع برای حکم شرعی قرار نگیرد که در عرف می گویند صبی عقلش کامل نیست اما در بالغین این گونه نیست اگر عمد موضوع برای حکم شرعی باشد و خطا موضوع نباشد به عنوان مثال در کفارات احرام عمد موضوع برای حکم شرعی است که کفاره باشد اما خطای آن موضوع نیست و گاهی در بالغین عمد موضوع است برای حکم و خطا موضوع برای حکم دیگر، در کفارات اگر بالغی عمدا کسی را بکشد حکم و اثرش قصاص است و اگر به خطا این عمل را انجام دهد حکمش دیه است بر عاقله بنابراین «فالروایت تدل علی عدم ثبوت الکفاره اذا تعمد فی المحرمات » اگر صبی در حال احرام عمدا مرتکب یکی از محرمات احرام شود روایت می گوید مانند دوره خطای او است از بالغین متوجه می شویم که اگر بالغ عمدا مرتکب محرمات احرام شود کفاره دارد اما خطأً مرتکب شود کفاره ندارد روایت نیز همین را می گوید اگر صبی عمدا مرتکب محرمات شود کفاره ندارد زیرا با خطا یکی است به جهت اینکه بالغین اگر خطا مرتکب شوند کفاره ندارند پس به طریق اولی صبی کفاره ندارد لذا روایت در مقام بیان تنزیل نیست و در مقام بیان تسویه است

من جمع بندی را این گونه انجام دادم « و بالجمله ان فعل الصبی اما ان یقع موضوع لحکم الشرع کاتلاف مال الغیر و اما لم یجعل موضوعا له ککفارات الاحرام بل الموضوع هو فعل المحرم البالغ » در کفارات موضوع فعل بالغین است اول فعل محرم بالغ را بیان نموده و سپس حدیث، وضع صبی را مشخص نموده است همان طور که خطا در بالغین کفاره ندارد حدیث می گوید عمد صبی مانند خطای بالغ است بنابراین تنزیلی صورت نگرفته « فالروایةُ تدل علی التسویه بین العمد و الخطا لا علی التنزیل »

سومین خدشه و نقاش سیاتی...

 


logo