1403/02/23
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب الحج // وجوب حج // حج صبی
موضوع: کتاب الحج // وجوب حج // حج صبی
قال المجتبی علیه السلام : جعل الله التقوی منتهی رضاه و التقوی باب کل توبه [1]
خداوند تقوی را نهایت رضایت خود قرار داده است و تقوی درب ورودی هر توبه است.
کلام در باب حج صبی به اینجا رسید که طبق مقام و اصل اول در باب اجزاء و عدم اجزاء علی القاعده مشخص شد حج صبی ممیز مجزی می باشد .
مرحله دوم بحث یا مقام دوم روایاتی هستند که در خصوص عدم اجزاء حج صبی ممیز وارد شده اند و مورد استدلال محققین قرار گرفته اند لذا توسط این روایات نمیتوانیم حج صبی ممیز را مجزی از حجة الاسلام بدانیم و دلیل اینکه فقها در طول تاریخ فقاهت به شکل اتفاق، فتوا به عدم اجزا داده اند نصوص و روایاتی است که در این باب وارد شده است.
روایات مقام دوم فراوان هستند به چند مورد از آنان که دلالتشان به عدم اجزا واضح است اشاره میکنیم :
روایت اول:
معتبره اسحاق بن عمار است سالت ابالحسن عن ابن عشر سنین یحج؟ قال: علیه حجة الاسلام اذا احتلم و کذلک الجاریه علیها الحج اذا طمثت [2] این حدیث از جهت سند معتبر است و از جهت دلالت مساله حجة الاسلام را مشروط به بلوغ کرده است (در کنار این روایت، روایت شهاب است با همین مضمون الا اینکه از جهت سند محل شبهه است) در گذشته به این مساله که مضمون روایت چیست پرداخته شد وجوهی برای معنای حدیث ذکر شد
وجه اول این بود که سوال اسحاق بن عمار از صحت حج غیر بالغ باشد
وجه دوم این بود که سوال از وجوب حج بر صبی ممیز باشد
وجه سوم اینکه اسحاق بن عمار سوال نماید از اجزا و عدم اجزا در حج صبی ممیز
مشخص است طبق وجه اول و دوم حدیث برای ما نحن فیه مفید نیست اما طبق وجه سوم حدیث دلالت دارد بر اینکه حج صبی مجزی از حجة الاسلام نیست و بعد از بلوغ حجة الاسلام بر ذمه مکلف ثابت است لذا امام علیه السلام میفرماید بعد از بلوغ باید حج بجا آورد .
طبق وجه اول در حدیث مطابق نبودن سوال با جواب لازم می آید و تنها وجه دوم و سوم محل بهره بردن از حدیث است و واضح است که ترجیح وجه سوم بر اساس اینکه سوال از اجزا و عدم اجزا باشد نزدیکتر است به سوال و جواب در حدیث اما چنانچه نتوانیم بین وجه دوم و سوم یکی را بر دیگری ترجیح دهیم این روایت مجمل خواهد شد و دیگر زمینه استفاده ندارد.
روایت دوم :
روایت مسمع بن عبدالملک عن الصادق علیه السلام: قال لو ان غلاما حج عشر حجج ثم احتلم کانت علیه فریضة الاسلام[3] این روایت که در کنار روایت راوندی مطرح میشود و مضمون آنها یکی است دلالت دارد بر عدم اجزاء حج صبی و اینکه صبی بعد از بلوغ باید حجة الاسلام را انجام دهد لکن مساله ضعف سند قبلا اشاره شد.
روایت سوم :
روایت حکم قال سمعت اباعبدالله الصبی اذا حج به فقد قضی حجة الاسلام حتی یکبر و العبد اذا حج به فقد قضی حجة الاسلام حتی یعتق [4] روایت سند واضحی ندارد اما اگر از جهت سندی پذیرفته شود از جهت دلالت بخاطر مفهوم غایت واضح است زیرا دلالت دارد بر اینکه حج صبی تا زمانیکه بالغ نشده از حجة الاسلام مجزی نیست به این معنا که حج صبی، حج دوران صباوت است و زمانیکه بالغ شد اگر شرایطی که حجة الاسلام دارد بر او تحقق پیدا کرد واجب است حجة الاسلام را بجا آورد .
زمانی که این روایات کنار هم قرار میگیرند از باب تعاضد و تجابُر مساله، عدم اجزاء حج صبی ممیز را دلالت دارند لکن برای اینکه مقداری بحث از جهت تحقیقی مورد دقت قرار بگیرد تأملاتی در این روایات و روایات دیگری که بمناسبت خواهد آمد خواهیم داشت و در مجمع وقتی ادله را کنار هم قرار میدهیم میتوانیم نتیجه بگیریم که بر اساس این نصوص حج صبی ممیز در دوران عدم بلوغ مجزی حجة الاسلام نیست .