« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1403/02/10

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب الحج // وجوب حج // حج صبی

موضوع: کتاب الحج // وجوب حج // حج صبی

 

عن مولانا امیرالمؤمنین علیه السلام : من نظر فی عیوب الناس فانکرها ثم رضیها لنفسه فهو الاحمق عینه

کسی که عیب دیگران را ببیند و آن را منکر بداند اما برای خود انتخاب کردن حماقت است

 

روایاتی که در قسمت صبی غیر ممیز مورد واکاوی قرار گرفت که البته ثمره این واکاوی ها مشخص و مبین شدن واقعیت هایی است که به سبب وسع و توان همه محققین حوزه موظفند پیرامون یک فرع فقهی گفت و شنودها و سخنان گذشتگان و محققین را ببینند تا در درون این تاخت و تازهای علمی برای خود آرامگاهی فراهم کنند تا بدان اطمینان نفس حاصل شود و حکم الله طبق موازین احکام ظاهریه در دسترس محققین قرار گیرد و نسبت به وظایفی که وجود دارد حجت شرعی واقع گردد روایات قسم اول یعنی صبی غیر ممیز خوانده شد رسیدیم به روایت چهارم معتبره عبدالله بن سنان عن الصادق قال سمعته یقول مر رسول الله برویثه پیامبر گذرشان به منطقه رویثه (بین مکه و مدینه) افتاد زنی که همراه او طفل صبی بود از امام پرسید آیا برای این طفل حج بجا آورده میشود ؟ حضرت فرمودند بله و برای تو اجر است

حدیث را تا قسمتی توضیح دادیم و مشخص است که این سوال اولا و بالذات سوال از مشروعیت حج است که آیا حج برای این صبی صحیح است یا خیر و ذکر شد یقینا در اینجا نیابت نیست زیرا طفل همراه مادر بود و معنا اینست که حج انجام بگیرد و هرچه را نمیتواند طفل انجام دهد ولی از طرف او انجام میدهد.

نکته ای که در این حدیث باقی ماند تأمل در حدیث و کلمه "یحج عنه" است سوال شد ایحج عنه مثل هذا؟ کلمه "عنه" سازگار نیست با صبی که در بغل مادر است به این خاطر که شائبه اینکه مادر یا ولی اعمال را انجام دهد و حجگذار از خود طفل و صبی جدا باشد تقریبا مانند نیابت که ولی انجام دهد با فرض اینکه اکثر اعمال حج بر طفل وارد میشود طواف ،سعی ،وقوف و این نوعی تحافت و دوئیت در اوضاع حدیث بوجود میآورد از جهت دلالت مگر اینکه بگوئیم "عنه" بمعنای "با" است یحج عنه یعنی یحج به حج داده میشود اینکه "عنه" بمعنای "با" استفاده شده باشد بسیار بعید و ضعیف است اما اگر به این معنا استعمال شود درست میشود احجاج حج به او دادن صادق میگردد و سازگار میشود با حج صبی غیر مییز و دیگر شامل ممیز نمیباشد .

لذا باید رفت سراغ ریشه یابی؛ بنظر میرسد این حدیث از جهت سندی واضح نیست گرچه تعبیر معتبره عبدالله بن سنان بکار برده شد اما نیاز است درنگ و تأملی در سند صورت گیرد

سند حدیث در تهذیب جلد 5 صفحه 8 اینگونه وارد شده[1] رواها احمد بن محمد بن عیسی اشعری عن الحسن بن علی بن زیاد الوشّاء ابومحمد صیرفی خیّر من اصحاب الرضا که عبارت است از ابن بنت الیاس از شخصیتهای شیعه که معروف است و حدود نهصد نفر از شیوخ شیعه را درک کرده است همان نهصد نفری که همه مستقیم میگفته اند قال جعفربن محمد اما با اینحال هیچکس او را توثیق نکرده است الا اینکه بتعبیر مرحم حر عاملی از همین مدح ها که مورد آن قرار گرفته به دلالت التزامی بگوئیم ثقه است

روایت از ناحیه احمد بن محمدبن عیسی و عبدالله بن سنان صحیحه است اما با وجود حسن بن علی بن زیاد الوشاء ابن بنت الیاس دستخوش تأمل میشود کلمه حرعاملی اینست که " استفادوا توثیقه من المدح المذکور و من استجازه احمد بن محمد بن عیسی منه " استفاده کرده اند علما توثیق او را ... با این توضیح رمز اینکه به او معتبره گفته شده همین مدح ها عنوان شده است و مشخص میگردد وقتی شخصیتی زیاد مورد مدح قرار میگیرد ثوقیق او کشف گشته و به آن حدیث معتبره گفته میشود.

بافرض اینکه اعتبار را میشود بر این حدیث اثبات کرد ، محتوا آن چنانی است که در منابع اهل سنت وارد شده است تهذیب و استبصار دو کتاب معروف اهل سنت هستند که گاهی تثنیه بسته میشوند به تهذیبین و یا استبصارین متن این حدیث در منابع اهل سنت موجود است از جمله کتابهایی که میتوان شبیه این حدیث را در آنان دید سنن ابن ماجد، صحیح مسلم وسنن نسائی را نام برد. ابن ماجد در کتاب مسلم و نسائی از عبدالله بن عباس نقل میکند انه لقی رکباً بالروحاء پیامبر قافله ای را در منطقه روحا ملاقات کرد روحی منطقه ای است قبل از رویثه فرفعت الیه امرأةٌ صبیاً فقالت ألهذا حج؟ فقال نعم و لک اجرٌ [2] صحیح مسلم ج 5 ص 120 سنن نسائی ج 2 ص 971 سنن ابن ماجد ج 2 ص 202 زنی صبی خود را نشان داد و پرسید برای این صبی حج است ؟ حضرت فرمودند بله و برای تو اجر میباشد در تهذیبین "یحج عنه" آمده در کلمه "عنه" مانده ایم که به معنای خودش است یا بمعنای "با" اما در این حدیث ألهذا حجٌ آمده است.

مشخص است که هر دو روایت در یک جریان است زیرا منطقه رویثه قبل از روحاء است در طریق مدینه و مکه این حدیث از جهت متن غلطی ندارد اما اینکه صبی غیر ممیز است یا ممیز مشخص نیست و نتیجه میگیریم که این نقل اگر سند هم داشته باشد در تعیّن صبی غیر ممیز (بحث ما نحن فیه) مشکل است که بگوئیم روایت چهارم مخصوص صبی غیر ممیز است .پس به هیچکدام اختصاص ندارد و در این زمینه مجمل میشود .

روایت پنجم : روایت علی بن مهزیار عن محمدبن فضیل قال سألت اباجعفر الثانی عن الصبی متی یُحرَمُ به ؟ قال اذا اثغر[3] کافی ج 4 ص 276 و من لا یحضر ج 2 ص 267 این حدیث از جهت حج صبی غیر ممیز روایت میشود و لازم است سند آن بررسی شود.

از جهت سند علی بن مهزیار لاشبهةَ فیه اما از محمد بن فضیل نقل میکند و طبق تحقیق محققان ،منظور محمد بن فضیل ازدی صیرفی است که در منابع رجالی توثیق نشده است توهمی که بعضی به آن قائلند اینست که در مسانید روائی وقتی در سند علی بن مهزیار محمد بن فضیل را میبینیم بدون واسطه از او نقل نمیکند بلکه از حسن بن سعید یا برادرش حسین بن سعید یا محمد بن عبدالحمید یا محمد بن قاسم که تمام ثقات هستند توسط یکی از اینان از محمد بن فضیل نقل میکند الا در همین موردی که خوانده شد محمد بن فضیلی که از او با واسطه نقل میکند محمد بن فضیل ازدی نیست بلکه محمد بن قاسم بن فضیل بصری است که ثقه میباشد در اینجا ممکن است اینچنین اتفاق افتاده باشد که محمد بن فضیل صیرفی نباشد بلکه محمد بن قاسم بن فضیل باشد که در اینصورت روایت میشود صحیح الا اینکه بعضی از محققان مانند مرحوم خوئی طبقات را میسنجند که علی بن مهزیار در نقل احادیث از افراد مسن طبقه هفتم است و محمد بن فضیل ازدی از جوانهای طبقه پنجم و از مسن های طبقه ششم بنابراین اشکالی ندارد که علی بن مهزیار از محمد بن فضیل ازدی نقل کرده باشد و یا میتواند بدون واسطه نقل کند روی همین جهت حدیث دستخوش این تردد باقی میماند که آیا منظور محمد بن فضیل ازدی صیرفی است که غیر موثق است یا محمد بن قاسم بن فضیل بصری است که ثقه است بنابراین حدیث مجهول و از نظر سندی اعتباری ندارد.

اما از جهت دلالت میرویم سراغ کلمه اثغر که از امام جواد علیه السلام سوال شد صبی چه زمان میتواند محرم شود؟ فرمودند اذا اثغر یعنی زمانی که دارای دندان باشد (دندان شیری) کلمه اثغر بمعنای "نبتت اسنانه" در لغت دو نوع آمده اَثغَر یا اِثَّغر ثغر اسم برای دندان است تا زمانیکه دندان شیری در محل خودش است و نیفتاده میگویند اَثغر . دندانهای شیری طفل از شش ماهگی شروع میشود در نهایت در دو سالگی تمام میشود این حدیث را اگر با اَثغَر معنا کنیم به این معناست که از شش ماهگی میتوان طفل را محرم کرد که حدیث اختصاص پیدا میکند به صبی غیر ممیز . نتیجتا روایت دلالت دارد بر مشروعیت حج اطفال بین شش ماه تا دو سال و اگر به این مقدار بسنده کنیم میشود حدیثی خاص که فقط میشود حج را به صبی خورانید و تمام ادله دیگری که میگویند صبی مطلقا حج بر او مشروع است توسط این حدیث مقید میشود به اثغر به معنای دندان شیری یعنی صار ذا سنٍ .

لکن آنچه معروف تر است و در لغات وسیعتر و بیشتر بکار رفته مانند المحیط ابن عباد یا معجم مقاییس اللغه معجم الوسیط اِثَّغَر به کسی گفته میشود که دندانهای شیری او ریخته است (کاملا برعکس با معنای قبل) سقطت اسنانه خصوص دندانهای شیری و اگر این باشد محرم شدن در هفت سالگی به بعد است که صبی ممیز میشود پس حدیثی که خوانده شد با نگاه ابتدایی به غیر ممیز و بعد اختصاص پیدا میکند به صبی ممیز .


[1] سند حدیث در تهذیب جلد 5 صفحه 8.
[2] صحیح مسلم ج5 ص120 سنن نسائی ج2 ص971 سنن ابن ماجد ج2 ص202.
[3] کافی ج4 ص276 و من لا یحضر ج2 ص267.
logo