« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1402/11/18

بسم الله الرحمن الرحیم

کتاب الحج // مقدمات حج // استقرار

 

موضوع: کتاب الحج // مقدمات حج // استقرار

 

خلاصه جلسه گذشته : کلام در فرعی بود که در ضمن مطالب بیان شده پیرامون فرع دوم از مساله دوم تولید شد هنگامیکه به معنای استقرار سوم رسیدیم در مورد ما نحن فیه اگر طبق ضوابط عمل کرد و با کاروانی رفت و به حج نرسید و سال بعد نتوانست انجام دهد اینجا دو صورت استثنا شد ،صورت اول را سید استثنا کرد و بحث ما در صورت دوم بود.

در جایی که وقتی با کاروان دوم نرسید و نسبت به کاروان اول شک میکند که شاید با آن میرسید این شاید یعنی استصحاب مستطیع بوده وشک میکند اگر با کاروان اول میرفت آیا اتفاق و مانعی پیش می آمد یانه؟ شک در رافع و مانع که استصحاب جاری میگشت.

برای توضیح این مطلب باید یک فرع فقهی معروف را در بحث حج بیان کنیم :کسی تمام شرایط استطاعت اعم از زاد و راحله و سلامتی را داراست بعد شک میکند که ممکن است اتفاقی بیفتد و تاموسم حج مثلا مریض شود؟ در چنین فرضی که شک ایجاد میشود چطور با وجود شک میگویید مستطیع است ؟ در اینجا به چه دلیل قائل میشوید که شخص مستطیع است و باید به حج برود نمیتوان گفت چون شک کرده پس مستطیع نیست شک در رافع است و استصحاب میشود.

برای پاسخ دو روش گفتگوی علمی وجود دارد :

1. بحث اصالة السلامه که اصل بر سلامتی است و عقلا بر این اعتماد کرده اند پس باید به حج برود .

2. استصحاب استطاعت تا الان مستطیع بوده و شک میکند در آینده این استطاعت از بین میرود یا نه استصحاب میگوید استطاعت باقی است در اینجا اگر این شخص حج انجام ندهد مشمول روایات تسویف میشود.

در مانحن فیه نیز چنین است نهایتا در اینجا حکم واقعی است ولی در مانحن فیه حکم ظاهری است که اگر با کاروان اول میرفت شاید میرسید که متیقن استطاعت بوده و نسبت به اینکه اگر با کاروان اول میرفت مانع پیش می آمد یانه شک بوده،
بنابراین برای کسی که نسبت به وضعیت موجود مستطیع است و نمیداند اتفاقی میافتد یا خیر دو مبنا و نظریه وجود دارد :

نظریه اول : حج استقرار دارد و باید انجام دهد .

نظریه دوم : مرحوم محقق عراقی میگوید در استقرار حج شک میشود و قائل به استقرار نمیشود .

کسانی مانند اقای خوئی بخاطر اصالة السلامه و استصحاب میگویند استقرار هست

آیا این دو دلیل مرحوم اقای خوئی قابل حمایت است؟

 

اصالة السلامة چیست؟ اینکه شخص سالم است و عقلا میگویند ان شاالله آینده نیز سالم است (عنوان سیره عقلا )

آیا میشود این نظریه را سیره عقلا حساب کرد و تا زمان پیامبر برد ؟

قبل از توضیح این دو مورد (اصاله السلامه و استصحاب) شاید این سوال پیش بیاید که

چه فرق است بین استصحاب اینجا و استصحابی که قبلا داشتیم ؟

در بحث قبل گفتیم اگر کسی امسال حج را انجام ندهد و به دلیل استصحاب بگوید سال بعد انجام میدهم این استصحاب باطل است اما در اینجا شخصیتی مانند اقای خوئی میگوید استصحاب جاری میشود چه چیز باعث میشود استصحاب در اینجا استفاده شود و در مساله قبل مردود باشد؟

فرق اینست که :

1. استصحاب قبل در باب تفریق ذمه بود و این استصحاب در باب اثبات حکم و وجوب است

2. آن استصحاب مخالف با حکم عقل بود و این استصحاب مخالف با عقل نیست

استصحاب بحث قبل میگفت تو مستطیع هستی اشتغال یقینی یستدعی فراق یقینی و استصحاب با حکم عقل مخالفت داشت و برای تخلیه کردن ذمه در سال بعد و امتثال آن بود با اینکه قاعده فراق میگفت امسال تفریق ذمه کن

 

اما این استصحاب در بحث فعلی برای اثبات وجوب است در این فرع روشن که بر آن اطمینان هست و عقلا اعتماد میکنند اصالة السلامة استطاعت را اثبات میکند تا وجوب بماند و اشتغال تقویت شود استصحاب در اینجا موافق با قاعده اشتغال است قاعده اشتغال میگوید مستطیع شده ای و ذمه ات مشغول است و استصحاب نیز میگوید این حرف صحیح است و ذمه مشغول است و اگر شک میکنی که رافع پیش میآید یا نه استصحاب میگوید پیش نمیآید پس حج را انجام بده .دو محور بحث را مرحوم خوئی باز کرده اصالة السلامة و استصحاب آیا در این مشبه به اصاله السلامه دلیل شرعی هست یا خیر؟ و اینکه استصحاب جایگاه دارد یا خیر؟

 

مرحوم خوئی اصاله السلامه را مطرح کرده که وقتی دقت میکنیم چیزی جز استصحاب نیست استصحاب عدم مانع استقبالی بنابراین تمام سخن میشود استصحاب

آیا استصحاب در مانحن فیه دلیلی برای این بحث هست که با کاروان دوم رفت و نرسید و شک دارد با کاروان اول میرسید یانه استصحاب کنیم استطاعت را و معنا این باشد که شخص مستطیع بوده و حج را بجا نیاورده پس حج بر او مستقر است.

logo