1402/10/19
بسم الله الرحمن الرحیم
کتاب الحج // وجوب فوریت حج // مقدمات مفوته
موضوع: کتاب الحج // وجوب فوریت حج // مقدمات مفوته
تلخص مما ذکرنا که برای ایجاب مقدمات وجودیه و برای اینکه قائل شویم مقدمات وجودیه مفوته علاوه بر وجوب عقلی ، وجوب شرعی نیز دارند وجود چهار وجه قابل ذکر است:
1. کانال واجب معلق 2. مسیر علم به ملاک ملزم 3. مسیر ترشح 4. مسیر اندماج و انضمام
لیکن مشخص شد که در باب مقدمات وجودیه علی ما هو المختار عندنا وجوب شرعی غیری برای این مقدمات قابل اثبات نیست ولو خیلی از محققین در مقام عمل قائل شده اند اما در مقام بر هان و استدلال چیزی که تطمئن به النفس و بعنوان یک دلیل واضح و متقن باشد نیافتیم و پیدا نکردیم .لذا مقدمات وجودیه جز وجوب عقلی وجوب دیگری برایشان تصور نمیشود بنابراین عبارت سید در متن عروه در فرع اول مساله دوم که فرمود : لو توقف ادراکه علی مقدماتٍ من السفر و تهیه اسبابه وجب المبادرة الی اتیانها علی وجهٍ یدرک الحج فی تلک السنه این وَجَبَ یعنی وجب عقلاً همانطور که فوریت وجوب عقلی داشت مقدمات وجودیه هم وجوب عقلی دارند . این بحث تمام شد .
و اما فرع دوم از مساله دوم: قسمت دوم عبارت مرحوم سید این است : لو تعددت الرفقةُ من المسیر مع کل منهم اختار اوثقهم سلامةً و ادراکاً اگر کاروانها متعدد هستند امسال مثلا 100 کاروان وجود دارد و همه میخواهند به حج بروند سید میفرماید انتخاب نماید اوثق کاروانها را از جهت سلامتی که کدام کاروان به سلامت او را به مقصد میرساند و موثق از نظر اینکه به موقع به حج برسد .
در مقام توضیح فرمایش سید تا برسیم به نتیجه ای که خودمان قرار است انتخاب کنیم لازم است عرض کنم غالبا سفرهای بسوی مکه و حج در مسیرهای دور بالاخص حج تمتع از قدیم کاروانی بوده و هست و تنها رفتن خلاف قاعده است بنابراین یکی از مقدمات وجودی حج ،انتخاب رفقه (کاروان)است و اوضاع این مقدمات وجودیه از نظر حرکت به سمت مکه دو صورت دارند :
1. کاروانها همه با هم در یک روز معین حرکت میکنند
2. بعضی از کاروانها زودتر میروند و بعضی دیگر دیرتر
در این بازه سیر و سفر و اوضاع سفر کاروانها مکلفی که مستطیع شده و حج در امسال بر او مستقر گردیده چه باید بکند؟ بحث ما در دو مقام ادامه پیدا میکند :
مقام اول : فرض اینکه مکلف میخواهد کاروانی را انتخاب کند که همه با هم راه می افتند .
مقام دوم :فرض اینکه مکلف کاروانی را انتخاب میکند که از زمان شروع سفر با کاروانهای دیگر متفاوت است.
اما در مقام اول دو وجه تصور میشود
وجه اول : همه کاروانها در رسیدن به مکه با هم مساوی هستند در وقت مناسب میرسند و حج را درک میکنند در اینجا مکلف مخیر است هر کاروانی را میخواهد انتخاب کند .
وجه دوم : بعضی از کاروانها از جهت درک حج اوثق هستند و اطمینان بیشتری در آنها هست در اینجا موحوم صاحب جواهر فرموده است اولی انتخاب اوثق است مرحوم سید فرموده است اوثق واجب است لو تعددت اختار که دلالت بر وجوب دارد یعنی باید اوثق را انتخاب کند تا مرحوم سید در عروه به شکل فتوا و وجوب و الزام فرمود اوثق را انتخاب کند محشّین شروع به حاشیه زدن نمودند که ما الوجه علی اختیار الاوثق؟ به چه دلیل واجب است انتخاب اوثق؟ الزام باید یا دلیل عقلی داشت باشد یا دلیل نقلی
از جهت عقلی که مراجعه میکنیم عقل میگوید همین مقدار که وثوق اطمینان باشد کافی است البته عقل اولویت را فتوا میدهد اما الزام را میگوید اطمینان عرفی هم داشته باشید وظیفه انجام شده است .
اما از نظر نقلی هیچ آیه و روایتی نداریم یمکن ان یقال سیره عقلاست که تا درب خانه پیامبر میرود و تایید شده برمیگردد که ما چنین سیره ای نداریم که عقلا در مقام عمل ، اوثق را بر خود واجب بدانند .
مرحله بعد سیره متشرعه است که برای آن نیز دلیلی نداریم لذا وجهی نیست پس برای کلام مرحوم سید اختار اوثقهما (واجب است انتخاب کند کاروان اوثق را) نه عقل دلالت دارد و نه نقل تا اینجا بحث تمام شد .
این فتوا که مرحوم سید در عروه اضافه میکند فرموده است اوثق ادراکاً و سلامةً که این اضافه کلام سید (سلامة) در کلمات خیلی از بزرگان نیامده است بنابراین اوثق ادراکا را نپذیرفتیم اما سلمنا که پذیرفتیم و گفتیم اوثق ادراکا مقدم است و لازم اما چرا مرحوم سید اوثق سلامة را آورده است ؟ مقصود سید از این عبارت چیست؟ دو وجه و صورت قابل تصور است :
صورت اول : سلامتی در مقابل ضرر مفرط و کثیر یعنی اگر با این کاروان برود آسیب بدنی و ضرر مالی کمتری را متحمل میشود و با کاروان دیگر این آسیب ها بیشتر است .
صورت دوم : سلامتی در مقابل ضرر جزئی
ابتداءً دومین صورت را بیان میکنیم که در رابطه با ضرر جزئی محاسبه میکند که اگر با این کاروان برود اطمینان بیشتری دارد که جسم و مالش کاملا سالم میماند حتی ضرر جزئی نیز نمی بیند اگر مقصود سید چنین ضررهایی باشد باز هم دلیلی بر اعتبارش نیست زیرا عقل میگوید دفع ضررهای جزئی واجب نیست حتی اضرار به نفس اگر جزئی باشد حرام نمیداند شرع نیز همینگونه است پس به چه دلیل مرحوم سید اوثق سلامةً را میگوید واجب است؟
اما صورت اول یعنی ضرر بزرگ که واجب الدفع است مثلا با این کاروان برود از نظر جسمی مریض میشود و نمیتواند حج را انجام دهد اگر تعین پیدا کند که با رفتن با این کاروان گرفتار ضررهای اینچنینی میشود کلا استطاعت زیر سوال میرود و سفر با آن کاروان معنا ندارد
پس بنابراین در صورتیکه ضررها جزئی باشند هیچ وجهی ندارد که مرحوم سید بگوید اختار اوثقهم سلامةً
و اگرضرر بزرگ باشد میافتد در بحث اینکه با کدام کاروان برود میتواند حج را انجام دهد که میشود مباحث استطاعت که باید انتخاب کند. بنابراین فرمایش سید با این مقدار که آمدیم و توضیح دادیم در فرض اول و مقام اول که همه کاروانها در یک زمان وارد میشوند مشخص شد اختار اوثقهم ادراکاً و سلامةً چه جایگاهی دارد.