« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1402/10/12

بسم الله الرحمن الرحیم

 کتاب الحج // وجوب فوریت // جلسه 59

موضوع : کتاب الحج // وجوب فوریت // جلسه 59

 

عن الباقر علیه السلام : یا جابر استقلل من نفسک کثیر الطاعه لله ازراءً علی النفس و تعرضا للعفو [1]

اعمال نیک خودت را کم بشمار تا بتوانی نفس خود را رام کنی و به عفو و بخشش خداوند برسی برای تبیین عبارت سید مقدماتی ذکر شد

 

مقدمه سوم فاصله بین زمان وجوب حج با زمان حج بودو اینکه چگونه مقدمات وجودیه را قبل از زمان حج دارای وجوب شرعی نمائیم. رسیدیم به فرمایش شهید صدر رضوان الله تعالی علیه که فرمود وجوب حج مطلق است و مشروط نیست و این وجوب مطلق باعث میشود که مقدمات وجودیه یعنی تجهیز للحج وجوب شرعی بگیرند لذا تکلیف به غیر مقدور لازم نمیآید چون زمان را شارع مقدس تضمین کرده است.

واجب معلق مطرح شد نکته ای را امروز اضافه میکنم، نکته ای که هم کلام شهید صدر را توجیه میکند هم واجب معلق را و هم فرمای مرحوم آقای خوئی را و آن اینست : در هر صورت در رجب و شعبان باید

وجوب حج فعلی باشد آنچه ما بدان نیاز داریم در مانحن فیه اینست که باید وجوب حج در رجب و شعبان یعنی قبل از موسم فعلی باشد تا بتوانیم از این وجوب فعلی تجهیز للسفر را واجب کنیم به وجوب شرعی در اینجا میشود به اینصورت فعلیت را در نظر گرفت که فعلیت توقف دارد بر فعلیت ملاک و مصلحت ؛ فعلیة الوجوب تتوقف علی فعلیة الملاک و المصلحه یعنی وجوب حج الان متصف به مصلحت است؛ ما در باب فعلیت وجوب نیاز داریم به فعلیت مصلحت الان مصلحت انجام دادن حج موجود است زیرا مکلف مستطیع شد بنابراین وجوب حج متصف میشود به مصلحت فالاتصاف بالمصلحة فعلیٌ اگر اتصاف به مصلحت فعلی است پس وجوب هم فعلی است.

اما حصول زمان حج و موسم آمدن شوال و ذیقعده و ذیحجه شرط اتصاف نیست بلکه شرط ترتب مساله است یعنی مترتب شدن مصلحت بر فعل خارجی. پس یک شرط الاتصاف داریم و یک شرط الترتب

شرط اتصاف وجوب به مصلحت استطاعت است و شرط ترتب موسم است و ما هو من شروط الاتصاف هو الاستطاعه و ما هو من شروط الترتب هو الموسم نتیجتا وجوب بحسب ترتب مصلحت متوقف بر رسیدن زمانش است فالوجوب بحسب ترتب مصلحته علی الفعل المشروط بحصول الموسم و اما بحسب الاتصاف الفعل بالمصلحه فعلیٌ بعد حصول الاستطاعه استطاعت میشود شرط اتصاف وجوب به مصلحت ولی موسم شرط ترتب و تحقق مصلحت است در خارج. نتیجتا در زمان رجب وشعبان وجوب فعلی است زیرا متصف به مصلحت است.

الان حج برای این شخص مستطیع مصلحت دارد پس میشود وجوب فعلی حال این تعبیر هم با شرط معلق مطابق است هم با فرمایش شهید و هم با فعلیت شأنی یا وجوب شأنی که این مکلف در شأن و مقامی است که حج بر ذمه اش آمده است .

با این بیان دعواها و نزاع ها بین محققین لفظی است که یکی تعبیر واجب معلق را آورده یکی مانند مرحوم شهید میگوید شارع تضمین کرده زمان حج را همه اینها برمیگردد به این حقیقت که الان که استطاعت آمد وجوب ،فعل و مکلف همه متصف شد به مصلحت حج یعنی تارو پود شخص مکلف را مصلحت حج فرا گرفته است و وجوب نیز برای او جعل شد حال یک زمان در عالم جعل تصور میکنید و یک زمان در عالم خارج .

بنابراین با این بیان که بگوئیم الوجوب متصف بالمصلحه الفعلیه فی رجب و شعبان و رمضان چون متصف به مصلحت است فالوجوب فعلیٌ کار از ناحیه مولا تمام است وهمه چیز را مهیا نموده و فرد مکلف منتظر وجوب نیست بلکه منتظر ظرف است.

نهایتا اشکالی در اینجا وارد است و آن اینکه وجود بعث است و هر بعثی انبعاثی میخواهد با مطابعه پس اگر بگوئیم وجوب فعلی است یعنی بعث فعلی است و مکلف باید کاری انجام دهد و از طرفی هنوز موسم حج فرا نرسیده است که کاری انجام گردد و در اینجا میشود تکلیف بغیر مقدور این اشکال مقداری خلط بین عالم اعتبار و عالم تکوین است . ما در اینجا بعث و انبعاث تکوینی نداریم بلکه تشریعی است و تشریعی یعنی اعتباری بعث اعتباری و انبعاث اعتباری الاعتبار باب واسع و له تاثیراتٌ عالم مصلحت و اقتضا و انشا و فعلیت و تنجز همه اعتباری هستند اعتبار میشوند و وجود دارند مانند همین بحث که مکلف تا مستطیع میشود میفهمد ذمه اش مشغول است و همین ذمه مشغول انبعاث است و همین انبعاث باعث میشود که برود سراغ تجهیزات سفر پس فعلیت بمعنای بعث تکوینی نیست لذا این اشکال که بعث فعلی نیاز به انبعاث فعلی دارد منتفی میگردد.

گفتیم برای اینکه بخواهیم این مقدمات وجودیه را علاوه بر وجوب عقلی وجوب شرعی بدهیم این راه اول بود یعنی واجب معلق . مطلبی که الان ذکر شد ان قلتی است که مرحوم محقق نهاوندی معاصر صاحب کفایه متوفی 1322 وارد کرده است و جواب آن فی الجمله عرض شد اما نیاز به بحث دارد. ایشان میگوید اصلا وجوب در ایام رجب و شعبان و رمضان قابلیت بعث ندارد وقتی قابلیت نداشت قابلیت انبعاث هم نیست و بدون قابلیت انبعاث وجوبی نیست پس چطور از این وجوب استفاده میکنید و مقدمات وجودیه را وجوب شرعی میبخشید؟

این بیان محقق نهاوندی پایه گذار مباحث دقیق عقلی است و مرحوم محقق اصفهانی از ایشان استفاده میکند و مقداری رنگ و طعم محقق اصفهانی برگرفته از این شخصیت است و اما ما راه را از مسیری که ایشان رفته است جدا میکنیم میگوئیم بعث و انبعاث و قابلیت بعث و انبعاث همه در عالم اعتبار است و بالوجدان میبینیم که شارع مقدس میتواند در عالم جعل تصور و تصدیق کند موضوع و محمول بسازد

بشکل قضیه حقیقیه که قالب احکام ما اینگونه است . قضایای حقیقیه هستند که موضوع دارند و محمول و موضوعات تام المصلحه و تام المفسده که برای آنها وجوب و حرمت جعل میشود و همینطور احکام دیگر بعد در عالم اعتبار موجود است و فقط میرسد بگوش مکلف که للناس علی الله حج البیت من استطاع الیه سبیلا مکلف وقتی شنید و فهمید مستطیع است مصلحت گل میکند وقتی مصلحت فعلی شد مکلف ،حکم ،خودش و اوضاعش همه متصف میشود به مصلحت فعلیه علت حاصل شده معلول حاصل میشود .

بنابراین بعث اعتباری است و انبعاث نیز اعتباری و منبعث شدن هم بحسب اوضاع مختلف است یکی از نشانه های انبعاث اینست که مکلف میفهمد حج برای موسم خودش است و عقل او در می یابد که الان تجهّز این امر غیری که از وجوب فعلی حج گرفته شده است و تمام مقدمات وجودیه بر او واجب است.


[1] تحف العقول 285.
logo