« فهرست دروس
درس خارج فقه استاد محسن ملکی

1402/10/10

بسم الله الرحمن الرحیم

 کتاب الحج // مقدمات وجودیه حج // جلسه 57

موضوع : کتاب الحج // مقدمات وجودیه حج // جلسه 57

 

قال امیر المؤمنین علیه السلام : الصدق وسیلة وابتغوا الیه الوسیله [1]

وسائل انسان شدن فراوان است و یکی از آنها صداقت است

 

کلام در مقدمات وجودیه حج قبل از موسم بود که واجب الاتیان هستند و واجب الاتیان بودن این مقدمات مانند تهیه بلیط و انتخاب کاروان و .... به حکم عقل لاشبهه

انما الکلام در وجوب شرعی این مقدمات است قرار شد دو امر را بپذیریم تا مقدمات وجودیه حج واجب شرعی شوند

1. فوریت واجب شرعی باشد 2. مقدمه واجب علاوه بر وجوب عقلی، وجوب شرعی نیز داشته باشد. هرکدام از اینا منتفی شد نمیتوان مقدمات وجودیه حج را واجب شرعی دانست.

در امر اول گفتیم اگر فوریت واجب شرعی نفسی نباشد ولو مقدمه واجب ،واجب شرعی باشد

دیگر انجام مقدمات وجودیه وجوب شرعی ندارند .

امر دوم اینکه اگر مقدمه واجب علاوه بر وجوب عقلی ، وجوب شرعی نداشته باشد ولو فوریت واجب نفسی باشد کار تمام است و مقدمات وجودیه وجوب شرعی ندارند.

اما اگر گفتیم مقدمه واجب علاوه بر وجوب عقلی ، وجوب شرعی نیز دارد در اینجا نیز کار تمام است اما اگر مقدمه واجب علاوه بر وجوب عقلی ، وجوب شرعی نداشته باشد مثلا در بحث وضو که فقط عقلا واجب است و شرعا واجب نیست دیگر نمیشود تهیه بلیط برای حج را واجب شرعی دانست ولو فوریت واجب نفسی شرعی باشد بجهت اینکه فوریت شیء و حج شیء آخر تهیه بلیط و تجهیزات سفر غیر از فوریت است ؛ تجهیزات سفر برای حج است نه فوریت و نمیتوان از فوریت وجوب گرفت و به تجهیزات داد ، ذی المقدمه حج است و اگر قرار باشد این مقدمات واجب شود به وجوب شرعی باید به وجوب ذی المقدمه باشد حال یا ترشحی و یا تبعی ، لذا ولو فوریت واجب نفسی شرعی باشد ولی قائل شدید که مقدمه واجب شرعی نیست پس ما میمانیم و ذی المقدمه ای که واجب است اما مقدمات وجودیه آن واجب شرعی نیستند یعنی مجهز شدن برای سفر واجب شرعی نیست

پس همانطور که ذکر شد هرکدام از این دو قسم مخدوش شود ما نمیتوانیم برای مجهز شدن للسفر وجوب شرعی بسازیم. تا اینجا بحث تمام شد و مشخص شد در یک صورت میتوانیم برای مقدمات وجودی حج وجوب شرعی قائل شویم و آن هم در فرضی است که این دو مطلب را بپذیریم.

میرویم سراغ وجوب عقلی ، اینکه گفته شد مقدمه واجب عقلی است یعنی چه ؟

تفسیر و توضیح واجب عقلی و واجب شرعی در مقدمات وجودیه .

اما وجوب عقلی آن چیزی که ابتداءً و بالذات فهمیده میشود همان است که در ذهن همگان مرتکز است یعنی مقدمه علت است برای وجود ذی المقدمه و بتعبیر آخر وجوب عقلی یعنی توقف ذی المقدمه بر مقدمه لکن علاوه بر این مطلب نکته مهمتری در بحث وجوب عقلی در باب فقه آل محمد صلی الله علیه و اله وجو دارد و آن عبارتست از اینکه اگر من مقدمه را انجا ندهم باعث میشود که ذی المقدمه را ترک کنم و مستحق مجازات و ضرر اخروی شوم ترک مقدمه موجب ضرر اخروی میشود در اینجا عقل میگوید برای اینکه گرفتار این ضرر نشوی باید مقدمه را انجام دهی . چرا این مساله را ذکر کردیم ؟ بجهت اینکه اگر زمانی قائل شدیم مقدمات وجودیه، وجوب شرعی مصطلح ندارند این وجوب عقلی با شریعت ارتباط برقرار نماید و بحث ضرر اخروی وارد حریم بحث شود .

پس وجوب مقدمه عقلاً دو پارامتر دارد یکی اینکه مقدمه علت است لابد من علةٍ لوجود معلولٍ یکی هم بحث دفع ضرر اخروی که بلافاصله وارد تشریعیات میشود چه بر مبنای عرف و چه بر مبنای شرع.

و اما وجوب شرعی مقدمه یعنی چه؟

میدانید که وجوب شرعی اولا و بالذات وجوبی است که از امر مولویِ شارع تولید شود یعنی مستقیما امری از مصدر اعلی بگوید اقم الصلوة لذکری هیچ پیش زمینه ای موجود نبوده و مولویاً میگوید اقم الصلوة

لذکری و مکلف عقلش علت را نمیداند و اطاعت میکند که میشود وجوب شرعی درجه یک . اما در مانحن فیه مقدمات وجودیه یعنی مقدماتی که وجود میدهند به ذی المقدمه که عقل این را میفهمد حالا چطور واجب شرعی میشوند؟ واجب شرعی شدن مقدمات وجودیه سه راه دارد :

راه اول : ترشح که مانند مرحوم شیخ و مرحوم آخوند و عده ای قائلند که از ذی المقدمه امری ترشح میکند و پاشیده میشود روی این مقدمات میگوید صلِّ و اقم الصلاة که از این صلاة وجوبی ترشح میکند بر روی مقدمات وجودیه و میشوند واجبات شرعیه و اسمشان میشود امر غیری .

ترشح حقیقی برای تکوین است و استعمال ترشح در بحث ما نحن فیه یقینا مجاز است یا مجاز مرسل و یا مجاز استعاره و ما در علم اصول و پروراندن قواعد علم اصول و مسائل فقه با مجاز کاری نداریم و به سراغ حقیقت میرویم.

راه دوم : تبعی است که این راه دوم برای واجب شرعی شدن مقدمات وجودیه است یعنی بگوئیم شارع همانطور که امر را فرستاد بسوی صلاة به تبع او یک امر غیر مستقل را فرستاد بر روی وضو به اصطلاح به تبعِ واجب شدن ذی المقدمه شارع واجب کرد مقدمه را أنَّ لِلشّارِعِ جَعلَین : یک جعل استقلالی که برای ذی المقدمه است و یک جعل تبعی که برای مقدمه است .

بعضی در اینجا تعبیر به اندماجی کرده اند اندماج یعنی انضمام مانند احکام وضعی مثل زوجیت که شارع میفرماید : جعلتُ الزوجیةَ بین اثنین بالعقد الدائم در اینجا زوجیت میشود حکم وضعی و در این حکم وضعی مندمج میشود حکم تکلیفی که این جواز تصرف حکم تکلیفی است و مندمج در حکم وضعی. در اینجا هم میگوئیم چون نماز واجب شد پس وضو نیز واجب است .

اندماجی یا انضمامی عبارة اُخرای جعل فرعی است یعنی در ضمن جعل زوجیت جواز تصرف نیز جعل میشود بنابراین با عوض کردن اسم که اندماج یا انضمام ، حکم تغییر نمیکند و هر دو راه یکی است و میشود همان وجوب تبعی جعلٌ بتبع جعلٍ .

بنابراین وجوب شرعی یا ترشحی است یا تبعی که ترشحی با قواعد اعتباری سازگار نیست اما تبعی با قواعد اعتباری سازگار است


[1] غرر الحکم ج1 ص17.
logo