درس خارج فقه استاد محسن ملکی
1400/06/23
بسم الله الرحمن الرحیم
موضوع: کتاب الصلاة/ صلاة المسافر / ادامه مسئله 34 عروه
خلاصه جلسه قبل
کلام در مسئله 34 عروه بود؛ در فرع چهارم عرض شد اگر مسافر قبل از نماز احتیاط از قصد اقامت عدول کند، دو احتمال دارد زیرا نماز احتیاط یا یک تکلیف مستقل است و یا مکمّل نماز واجب؛ در صورت اول بعد از اتیان رباعیه عدول کرده است و در صورت دوم قبل از اتیان رباعیه؛ ظاهر روایات باب صلاة احتیاط آن است که نماز احتیاط، مکمّل نماز واجبی است که در آن گرفتار شکّ شدهایم.
چند روایت در این باب وجود دارد؛ یکی را انتخاب کردهام که بهعنوان بحث رجالی سند آن را بررسی میکنیم:
سند روایت
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ عُمَرَ عَنْ مُوسَى بْنِ عِيسَى عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى السَّابَاطِيِّ
مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ: شیخ طوسی
بِإِسْنَادِهِ عَنْ سَعْدٍ: سعد بن عبدالله بن ابی خلف اشعری
باسناده: باید در مشیخهی شیخ طوسی ببینیم اسناد ایشان از سعد با واسطهی چه کسانی است؛
إسناد شیخ از سعد در مشیخه عبارت است از: اسناد شیخ طوسی از شیخ مفید از جعفر بن محمد بن قولویه محمد بن قولویه از سعد؛ [1] همه عدل امامی و از شخصیتهای برجستهای هستند که لاشبهة فیهم.
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ: ابن ابی الخطاب: ثقه و عدل امامی.
عَنْ مُوسَى بْنِ عُمَرَ: ابن بزیع: ثقه و امامی.
عَنْ مُوسَى بْنِ عِيسَى: مجهول؛ لکن بعضی از محقّقین گفتهاند این سهو القلم است؛ نام این راوی نباید در اینجا باشد.
عَنْ مَرْوَانَ بْنِ مُسْلِمٍ: کوفی و ثقه.
عَنْ عَمَّارِ بْنِ مُوسَى السَّابَاطِيِّ: فتحی مذهب ولی ثقه است.
در نتیجه این روایت، موثقه و معتبره است البتّه با حذف موسی بن عیسی و الّا مجهول و بیاعتبار میشود؛ لکن اگر هم این روایت معتبر نباشد، امّا روایات موثّق زیادی محتوایش را تأیید میکند امّا چون معمولاً کلّی و مجمل هستند این روایت انتخاب شد زیرا مطلب را توضیح داده است.
متن روایت
قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَنْ شَيْءٍ مِنَ السَّهْوِ فِي الصَّلَاةِ فَقَالَ أَ لَا أُعَلِّمُكَ شَيْئاً إِذَا فَعَلْتَهُ ثُمَّ ذَكَرْتَ أَنَّكَ أَتْمَمْتَ أَوْ نَقَصْتَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ شَيْءٌ قُلْتُ بَلَى قَالَ إِذَا سَهَوْتَ فَابْنِ عَلَى الْأَكْثَرِ فَإِذَا فَرَغْتَ وَ سَلَّمْتَ فَقُمْ فَصَلِّ مَا ظَنَنْتَ أَنَّكَ نَقَصْتَ فَإِنْ كُنْتَ قَدْ أَتْمَمْتَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ فِي هَذِهِ شَيْءٌ وَ إِنْ ذَكَرْتَ أَنَّكَ كُنْتَ نَقَصْتَ كَانَ مَا صَلَّيْتَ تَمَامَ مَا نَقَصْتَ. [2]
از امام صادق علیهالسلام دربارهی شکّ در نماز پرسیدم؛ حضرت فرمود: آیا میخواهی راهکاری را به تو یاد بدهم که اگر آن را انجام بدهی درهرحال نمازت صحیح باشد چه نماز را کامل خوانده باشی و چه ناقص؛ گفتم بله؛ فرمود: إِذَا سَهَوْتَ فَابْنِ عَلَى الْأَكْثَرِ (این جمله در روایات معتبرهی زیادی آمده لکن توضیح بعدی در آنها نیامده است)
میفرماید: بنا را بر تعداد رکعت بیشتر بگذار و نماز را تمام کن و بعد از نماز به تعداد رکعتی که امکان دارد کمتر خوانده باشی، نماز احتیاط بخوان؛ اگر نماز را کامل خوانده باشی فبها؛ و اگر ناقص خوانده باشی نماز احتیاط آن را کامل میکند.
(مثلاً در شک بین سه و چهار بنا را بر چهار بگذار و نماز را تمام کن و بعد از نماز یک رکعت نماز احتیاط بخوان؛ اگر در واقع چهار رکعت خواندهای فبها و اگر سه رکعت خوانده باشی با این یک رکعت کامل میشود)
ولی طبق مبنای اهلسنت اینطور نمیشود زیرا آنها میگویند بنا را بر اقلّ بگذار لذا درصورتیکه در واقع بیشتر خوانده باشی به نماز اضافه شده و باطل میشود مثلاً در شکّ بین سه و چهار بنا را بر سه بگذار و یک رکعت دیگر بخوان؛ اگر در واقع سه رکعت خواندهای صحیح است ولی اگر در واقع چهار رکعت خوانده باشی نمازت پنج رکعتی میشود.
دلالت روایت
اینکه حضرت میفرمایند: لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ شَيْءٌ، یعنی نمازت صحیح است؛ اگر بخواهیم یقین کنیم که نماز علیکلحال صحیح است باید نماز احتیاط را بخوانیم والّا یقین به فراغ ذمّه پیدا نمیکنیم و در نتیجه یقین نداریم به اتیان رباعیه؛ لذا در فرع مذکور اگر مسافر قبل از نماز احتیاط عدول کند عدولش بعد از نماز چهار رکعتی نیست بلکه بین نماز است لذا نمازهای بعد را باید قصر بخواند و همچنین همین نماز را هم باید دوباره قصر بخواند.