1404/03/05
بسم الله الرحمن الرحیم
ادلِّه اثبات معاطاة مملکیَّت را/دلالت معاطاة بر مُمَلِّکِیَّت /معاطاة
موضوع: معاطاة/دلالت معاطاة بر مُمَلِّکِیَّت /ادلِّه اثبات معاطاة مملکیَّت را
بحث ما درباره دلیل چهارم که مرحوم شیخ انصاری(ره) در مکاسب یا به اسم قدیمی اش متاجر مطرح کردند برای اثبات مملکیَّت معاطاة که حدیث:الناس مُسَلِّطون علی اموالهم بود.
که عرض مرحوم شیخ نسبت به دلالت این حدیث اشکال کرده اند واو را ردِّ کردند.
"تحقیق استاد دربارهِ ی این حدیث"
ما این روایت را در دو مرحله مود تحقیق قرار می دهیم :
الف) تحقیق در سند این روایت :
این روایت را ابن ابی جمهور احصائی در چهار جا از کتاب عوالی اللائی مطرح کردند:ایشان هم در ج1 وج2وج3 چهار بار این حدیث را بیان کرده اند در ج2در دو جا در ج2وج3هر کدام در یکجا در ج1ص22 بدون ذکر سند این حدیث می فرماید:
قال(ع) الناس مسلطون علی اموالهم ، دوباره در همین ج1ص457 حدیث را از پیامبر(ص) نقل می کند: قال(ص) الناس مُسَلِّطون علی اموالهم با این تفاوت که در ص222 می فرماید :که قال(ع): ولی در ص457 می گوید:قال"ص" در حالی که روال اینجوریه که برای پیامبر(ص) می گویند ولی برای سائر ائمه (ع) می آورند.
ما قرینه داریم که مراد از(ع) همان پیامبر هست،لذا این روایت فقط در کتاب عوالی اللائی در 4موضع ابی جمهور را احصائی نقل کرده ودر هر چهار تا موضع این روایت را به صورت مرسلة نقل کرده است.
از بعضی از کتاب های فقهی هم این روایت را نقل کرده اند: مثل ابن ادریس حلِّی، علامه مجلسی در بحارو شیخ طوسی و.....
که تمام این ها هم روایت را به صورت مرسله نقل کرده اند یعنی بدون سند بله اگر چنانچه بین فلان ناقل وفقیه نقل شده، واسط اش ذکر شده ولی از آن فقیه تا امام معصوم (ع) دیگری سندی ذکر نشده است.
*علامه مجلسی در بحار از ابی جمهور احصائی نقل کرده اند : در بحار الانوارهم ذکر شده است و شیخ طوسی(ره) در باب اقراض الجواری فرموده اند در کتاب مبسوط این روایت را با "رُوِیَ" نقل کرده است:ایشان در مورد حفرچاه ، که اطراف چاه را مالک می شود وشخص دیگری هم در آنجا چاه دیگری می زند .
سوال: ایندو چگونه اطراف چاه را مالک می شوند، شیخ در این باب حدیث را نقل کرده ومی فرمایند:
ان الناس مسلطون علی اموالهم ایشان حدیث را نقل به معنا می کند.
شیخ طوسی در جای دیگری هم (خلاف) این روایت را نقل کردند در باب قرض جوارحی:ایشان اینجا نقل به لفظ کرده است:
رُوِیَ عن النبی(ص):قال: الناس مسلطون علی اموالهم
2)فاضل آبی در کشف الرموز در مورد عقد فاسد گفته است که اگر مشتری در بیع باطل ثمن را به مالک بدهد،جائز است مشتری ثمن را مالک پس بگیرد وفرمودند: الناس مسلطون علی اموالهم علی اموالهم.
3)علامه حلِّی در تعدادی از کتب متعدد خود این حدیث را نقل کرده اند :
مثلاً در کتاب نهج الحق فرموده اند:النبی قال الناس مسلطون علی اموالهم
وهمچنین علامه در کتاب تذکرة مختلف الشیعة ونهایة الاحکام باز هم این روایت را نقل کرده اند وگفته است :لقوله الناس مسلطون علی اموالهم
ودر کتاب مختلف الشیعة هم در بحث هدیه دادن به اولاد فرموده اند :
لقوله(ع):لقوله (ع):الناس مسلطون علی اموالهم[1]
محقق حلِّی در مورد مشتری که مال غصب را خریداری می کند می فرماید: بیع بر چنین مالی صحیح نیست وافاده ملکیَّت نمی کند:
بقوله(ع): الناس مسلطون علی اموالهم .
*پس روایت به صورت مرسله است علی رغم این مشهور فقهاء به این حدیث عمل کرده اند.
بغیر از شیخ طوسی این روایت از قدماء نقل شده که می فرمایند: شیخ مفید وابن ادریس از قدماء این حدیث را بیان وبهش تمسک کردند ابن براج هم همینطور.
کلام فخر الدین در بحث ام ولد گفتند که کراهت دارد بین بچه و مادر فاصله بیندازیم :
« احتجَّ القائلون بالکراهة بالاصل وقوله"ص":الناس مسلطون علی اموالهم .
محقق اردبیلی(ره) فرمودند:به نظر ما این یک قاعده فقهی است (الناس مسلطون علی اموالهم).
*مختار استاد:عمل مشهور جابر ضعف سند است ،چون در مشهور خصوصاً در بین قدماء روایات ما قرائنی داشتند که الآن در بین ما وجود ندارد ،شیخ حر عاملی در کتاب وسائل الشیعة این مطلب را ذکر کرده اند.
پس روایت سنداً صحیح نیست وضعیف است ولی چون عمل مشهور جابر ضعف سند است واین حدیث حجیت دارد.
ولی بررسی این حدیث از حیث دلالت بررسی میکنیم.