1404/02/09
بسم الله الرحمن الرحیم
مناقشات کلام شیخ انصاری(ره)/دلیل دوم شیخ انصاری برای معاطاة /معاطاة
موضوع: معاطاة/دلیل دوم شیخ انصاری برای معاطاة /مناقشات کلام شیخ انصاری(ره)
بحث ما در دومین دلیل شیخ انصاری برای معاطاة آیة احلَّ الله البیع بود.
که در مورد این آیة دو مطلب فرمودند:
1)باید جمیع التصرُّفات در تقدیر گرفته شود.
2)مراد از حلیت همان حلیَّت تکلیفیِّة است( یعنی این عمل انجامش برای مکلَّف مباح است)نه حلیَّت وضعیة
ما کلام شیخ را مورد مناقشه قرارمی دهیم : ما سه تا را ذکر کردیم:
امر چهارم:احکام شرعی گاهی :
الف)به اعیان تعلُّق می گیرند
ب)وگاهی به عمل مکلَّف
ج)گاهی به امور اعتباری
اگر خطابات شرعیِّة روی اعیان خارجیة رفت باید یک فعل از افعال آنرا در تقدیر بگیریم مثل:حرِّمَت علیکم امهاتکم یا اُحِلَّت لکم بهیمة الانعام که باید اکل بهیمة در تقدیر گرفته شود،پس احکام وخطابات شرعیِّة روی اعیان رفت باید فعلی در تقدیر گرفته شود.
یا مثلاً احل لکم رفث نسائکم .
واما امور اعتباری :باید ابراز بشوند:یا با قول مثل بیع به صیغة نیاز به در تقدیر گرفتن چیزی نیست.
ویا باغعل است.
*در مورد آیة احلَّ الله البیع ، بیع جزء امور اعتباری است که می نواند با مبرزی ابراز شود که اگر به قول بود می شود بیع بالصیغة واگر به فعل تعلُّق پیدا کرد.
حلیَّت در آیة مبارکه رفته روی خود بیع و بیع از امور اعتباری است وامور اعتباری نیاز به جیزی در تقدیر گرفتن نیست .
شیخ انصاری(ره) در باب حلیَّت گفتن مراد حلیت تکلیفیِّة است، ما می گوئیم ظاهر احلَّ عام است وشامل هر دو قسم می شودصحیح است ونافذ است وموثرو دلیلی بر مطلب شیخ انصاری نداریم.
طبق آیة مبارکه اگر ما قائل به اعم بودن حلیَّت کردیم آیة دلالت برمعاطاة .
توضیح ذلک:
مورد شیخ انصاری(ره) می فرماید:دلالتش آیه حصول ملکیَّت بوسیله معاطاة بالملازمه می شود ولازمه اینکار مالک بودن است.لاعتق فی ملک ،با تقدیر گرفتن جمیع التصرف دلالت می کند بر حصول ملکیَّت بالملازمه.
جواب:مراد از بیع که اعتباری است ودلالت آیة برحصول ملکیَّت بوسیله معاطاة بالمطابقة می شود.
ان قلتً: اینکه حلیَّت در آیة را حمل کنیم براعم از حلیت تکلیفیِّة نیاز به قرینه داریم واینجا قرینه نداریم، بلکه قرینه دارم بر حلیَّت تکلیفیة و آن قرینه این حالت خاصة است.
جواب ان قُلتَ:
اولاً:آیه ظهور در عمومیت دارد .
ثانیاً:چه کسی گفته است که حرمت در آیة قابل پذیرش نیست.
*پس مراد از حالیت در آیة مبارکه اعم است ونیاز به تقدیر گرفتن ندارد وحکم به حلیَّت رفته روی خود بیع که اگر با الفاظ ابراز شد، می شود بیع بالصیغة واگر باغیر الفاظ ابراز شد می شود معاطاة ودلالت معاطاة بر حصول ملکیَّت دلالت مطابقی می شود وما تا اینجا قرینه مقابله را هم نپذیرفتیم .