1404/02/08
بسم الله الرحمن الرحیم
دلائل این افاده/افاده معاطاة ملکیَّت را /معاطاة
موضوع: معاطاة/افاده معاطاة ملکیَّت را /دلائل این افاده
بحث در ادله افاده معاطاة بود مرَّ ملکیَّت را.
دلائل این افاده
دلیل اول:سیره بود.
دلیل دوم:ادلِّه نقلیِّة بود.
اولین دلیل نقلی:آیة شریفه احلَّ الله البیع بود.
در دلالت این آیة برحصول ملکیَّت در معاطاة سه نظریِّة وجود دارد:
نظریِّة اول(شیخ انصاری)
ما باید در این آیة جمیع التصرفات را در تقدیر بگیریم ، احلَّ الله البیع ای احلَّ الله جمیع التصرفات فی البیع می شود از باب مجاز در اسناد است ، یعنی در واقع حلیَّت مال تمامتصرُّفات است ولی خداوند بالعرض والمجازیة بیع اسناد داده است، چه تصرفات متوقِّف بر ملکیَّت وچه تصرفات غیر متوقِّف بر ملکیَّت .
دلالت آیة براینکه معاطاة افاده ملکیَّت می کند دلالت ملازمی است، چون من جمله از تصرفات،تصرفات متوقِّفه بر ملکیَّت است.
نظریِّة دوم:(نظریِّة مرحوم ایروانی در حاشیة اش بر مکاسب)
ایشان می فرماید:لزومی ندارد ما چیزی را در تقدیر بگیریم بلکه مراد ازبیع یعنی همان معامله خاص است وخود به خود مراد ازبیع مبیع شد منظور تمام تصرفات در مبیع جائز است.
نظریِّة سوم(نظریِّة مرحوم شهیدی بر مکاسب است)
ایشان می فرماید:بیع به معنای مبیع است که می شود مجاز در کلمه از طرفی هم هرجا حکم به عین خارجی تعلُّق گرفت حتما باید فعلی از افعال مُکَلَّفین را در نظر بگیریم مثل:حُرِّمَت علیکم اُمَّهاتکم ای نکاح امهاتکم ، یا حرم علیکم که مراد حرِّمَت علیکم شُرب الخمر است،پس هرکجا حکم رفت روی عین خارجی پس باید یک فعل مکلَّف در نظر بگیریم.
فرق بین نظریِّة شیخ انصاری با نظریِّة شهیدی این است که شیخ می گوید اول خود بیع رامیگوئیم وبعد جمیع التصرفات را در تقدیر میگیریم چون اگر بیع مراد انشاء بیع نیست ولی شهیدی ابتداء قائل به مجازشده است.
*اشکال استاد به کلام شیخ انصاری(ره) وتمام قائلین به در تقدیر گرفتن مجاز:
ما اول باید چند تا امر را روشن کنیم:
1)کلمه عقد در آیات تصرُّفات مالکانه است.
2)مراد از بیع در آیة ،عین زیادة است.
3)لفظ یتخطَّبه الشیطان
4)معنای حلیَّت در آیة مبارکه
در مورد واژه حلیَّت سه احتمال وجود دارد:
الف)مراد از حلیَّت ،حلیَّت تکلیفی است، یعنی بیع مباح است وحلال است وشیخ انصاری (ره) این احتمال را پذیرفتند.
ب)مراد از حلیَّت در آیة مبارکه به معنای صحیح ونافذ بودن است که همان معنای حکم وضعی است وبه معنای موثِّر بودن در نقل وانتقال است ای انفذ الله البیع
طبق این احتمال دلالت آیة به حصول ملکیَّت دلالت مطابقی می شود وبر طبق کلام شیخ انصاری(ره) دلالت آیه بر دلالت التزامی می خواهد بود.
*شیخ انصاری(ره) احتمال دوم را نپذیرفتند
ج)مراد از حلیَّت اعم از حلیَّت تکلیفی و وضعی است .
مناقشه در کلام شیخ انصاری(ره) :
اول: